اهداف جامعه ایرانی چیست؟ « ما چگونه فکر می کنیم» و آنچه که در ایران مهم انگاشته می شود.

۱۳۸۶ تیر ۶, چهارشنبه

نامه جنبش عدالتخواه به احمدی‌نژاد درباره مذاكره با آمريكا

اگر چنین اتفاقی در زمان دولت دوم خردادی قبلی، روی می داد رسانه های عمومی انقلابی و امت حزب الله همیشه در صحنه، با مذاکره کنندگان و طرفداران مذاکره چه کار می کرده اند؟! آیا در شهر ها از سوی علما، مراجع و ائمه جمعه و جماعات، عزای عمومی اعلام نمی شد؟! آیا مردم کفن پوشان و شبانه روزی و مستمر جلوی وزارت خارجه و دفتر ریاست جمهوری تظاهرات نمی کردند؟! آیا مذاکره کنندگان، خائن به امام(ره) و رهبری و انقلاب و اسلام و تشیع نام برده نمی شدند؟


جنبش عدالتخواه در 13/3/1386 در نامه اي به رياست محترم جمهوري اسلامي برخي شبهات و سوالات پيرامون مذاكرات ايران و آمريكا در عراق را مطرح نمود. انتظار طبيعي اين بود كه مسئولان محترم پاسخي براي اين سوالات به طور مستقيما و يا غير مستقيم (در سخنراني ها، مصاحبه ها و ... ) طرح نمايد.


به گزارش عدالتخواهی ليكن متاسفانه نه تنها به سوالات فوق پاسخي داده نشده است بلكه برخي عملكردهاي ديگر در عرصه سياست خارجي بر حجم اين سوالات افزوده است. لذا براي اطلاع افكار عمومي متن نامه فوق منتشر مي گردد. اميد است شاهد ايفاي نقش حقيقي از سوي رسانه ها در پرسشگري از مسئولان در اين موضوع و موضوعات مشابه باشيم .


رئیس جمهور محترم، جناب آقای دکتر احمدی نژاد


سلام علیکم؛


در ميان بهت و حيرت امت انقلابي ايران، اقدامات و موضعگيريهاي شما و همكارانتان منجر به حضور نمايندگان جمهوري اسلامي ایران و آمريكا پشت ميزهاي مذاكره شد. این اقدام از زمان برخاستن اولين زمزمه ها، نگراني و اعتراض دانشجویان و فرزندان معنوی حضرت روح الله(ره) را به دنبال داشت. هر چند شعارهاي جنابعالي و فضايي كه به 3 تير 84 ختم شد، هنوز مانع از آن بود كه بسياري از دلبستگان به ارزشهاي انقلاب اسلامی، اين تناقض آشكار بين قول و فعل شما را بپذيرند.

جنبش عدالتخواه دانشجويي پيش از اين در بيانيه اي تحليلي مواضع و علل مخالفت خود این مسئله را اعلام نمود. همچنين در تجمعي به منظور نشان دادن اهمیت و حساسیت موضوع و پاسخ خواهي از شما و دستگاه دیپلماسی، بار ديگر مواضع خود را تشريح و نگرانی بیش از پیش خود را از شائبه سازشکاری جمهوری اسلامی در اذهان مستضعفین جهان اعلام نمود. اما نه تنها با پاسخگويي دولتمردان روبرو نشديم، كه مهرورزي دولت را با طعم باتوم نیروی انتظامی و برخورد ناپسند برخی از مسئولین دفتر ریاست جمهوری چشيديم.

بگذريم از برخوردهاي زشت و زننده برخي ياران و نزديكان دولت كه با شايعه پراكني، تمسك به دروغها و اتهامات بي پايه و زير پا گذاشتن ابتدايي ترين اصول اخلاقي، سعي در عدم برگزاري تجمع مذکور، انحراف انگیزه ها و بايكوت اخبار آن کردند. البته فرزندان حضرت روح الله(ره) در جنبش عدالتخواه دانشجویی، سالهاست كه به اين بي مهري ها خو كرده اند، چه در دولتهاي قبلي و چه در اين دولت. آن روز ريشه اين برخوردها را، بيگانگي دولتمردان با ارزشهاي خميني كبير(ره) مي دانستند، و امروز نيز تغافل و نگرانی دوری از آن؛ اگرچه ظاهر ماجرا عوض شده و شعارها انقلابي شده و به حمدِ الهی، در برخی موارد، شعارهای انقلابی در عمل پیاده و در حال اجرا هستند.

از ابتدای مطرح شدن بحث مذاکره، این نگرانی وجود داشت که نشستن پای میز مذاکره با آمریکا به معنای پذیرش اتهامات حاکمان بی ادب و گستاخ کاخ سفید باشد. متأسفانه این اتفاق به وقوع پیوست و سفیر آمریکا در اولین اظهاراتش پس از پایان مذاکرات، بر تکرار اتهامات سابق تأکید نموده و باز هم دولت ایران را به دخالت در ناامنی عراق و حمایت از تروریستهای عراقی متهم کرده است :
"ایران باید از كمك مالي و آموزش شبه نظاميان عراقی، دست بردارد... اين نشست درباره اقدامات است نه فقط اصول و من نگراني خاص آمريكا را در مورد رفتار ايران در عراق و تجهیز، کمک مالی، آموزش و حمايتشان از شبه نظاميان در جنگ با نيروهاي عراقي و ائتلافي اعلام كردم... و مسأله حمایت سپاه پاسداران از گروه های شورشی عراق را مطرح کردم".(متن سخنان کروکر، سفیر آمریکا در عراق و نماینده آمریکا در مذاکره)

از سوی دیگر آنچه بر شگفتیها افزود، مواضع بسیار آرام و خنثی اقای کاظمی قمی در این گفتگوها بود. در میان تنها متن رسمی منتشر شده از مذاکرات، فقط در یک جمله به انتقاد مستقیم از مواضع و برنامه های امریکا در عراق اشاره شده است:
" هم اکنون اين ملت فرهيخته با داشتن سرزميني غني و بهره‌مند از مواهب خدادادي بدليل عملکرد نادرست و طولاني مدت آمريکا در تداوم وضعيت عملي اشغال عراق، با مشکلات فراواني مواجه گرديده است ".
آنگونه که از مجموعه اخبار منتشر شده از این مذاکرات بر می آید، نه تنها تفهیم اتهامی به آمریکایی ها صورت نگرفته بلکه جمهوری اسلامی در موضع انفعال برخی از اتهامات طرف آمریکایی را پاسخ داده است که این مسئله برخلاف نظر رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) مبنی بر تفهیم وظایف اشغالگران در قبال ملت عراق می باشد. متن مذکور در اذهان همگان این گونه تداعی می کند که:

ایران در جایگاه متهم قرار دارد و آمریکا در موضع شاکی.
ایران عملکرد خویش در عراق را به آمریکا گزارش داد.
ایران، حرفی جدی برای آمریکایی ها نداشتند ولی آمریکایی ها، ایرانی ها را تفهیم اتهام کردند.
چند سال قبل، رهبر معظم انقلاب خطاب به دولتمردان قبلی تأکید کردند که نحوه گفتگو با ظالم باید از موضع بالا و برتر باشد: "نباید از ظالم خواهش کرد، باید به او گفت فلان فلان شده، چرا اینقدر ظلم میکنی؟..."

متأسفانه متن سخنان نماینده ایرانی در مذاکره، به رغم شعارهای تند و کوبنده برخی دولتیان علیه غرب و امریکا در قبل از مذاکره، از این روح دادخواهی و سرکشی علیه ظالم کاملا" بی بهره بود و هیچ بویی از اقتدار انقلاب اسلامی و گفتمان عزتمندانه امام(ره) نداشت.
با کمال تعجب! در مطالب آقای سفیر، هیچ اشاره ای به لزوم خروج نیروهای اشغالگر از عراق نشده، از دیپلماتهای ایرانی دربند اشغالگران آمریکایی سخنی به میان نیامده و حتی در بخشی که به گذشته روابط ایران و عراق و خصوصا" جنگ تحمیلی می پردازد هیچ اشاره ای به کمکهای گسترده و همه جانبه آمریکا به عراق در این جنگ و تجهیز نمودن ماشین جنگی صدام مطرح نمی شود.

نکته دیگر آنکه با توجه به سیطره استکبار بر دستگاههای تبلیغاتی، خروجی اکثر سایتهای خبری و رسانه های بین الملل، همان اتهاماتی بود که از دهان کراکر بیرون آمد. در داخل نیز برخی رسانه نه مذاکره برای امنیت عراق که باز شدن باب مذاکره پس از 27 سال را سوژه تبلیغاتی خود قرار دادند. به این ترتیب مذاکرات بغداد به ابزاری جهت فشار بر ایران و تخطئه جمهوری اسلامی تبدیل شد. این فاجعه از قبل نیز قابل پیش بینی بود و یکی از علل متعدد نگرانی معترضین به مذاکرات به شمار میرفت. چنانچه رهبر انقلاب چند سال قبل نیز با بیان این واقعیت تأکید کرده بودند: "در دنيا، تبليغات و شايعات عليه ملت ايران و عليه جمهورى اسلامى و عليه دولت فضا را پُر خواهد كرد كه اينها از انقلاب برگشتند. اينها آبروى انقلاب را در دنيا در پيش مستضعفان خواهد برد، دلها را مردّد خواهد كرد، نهضت جهانى اسلامى را دچار افول خواهد كرد، استقلال ملت ايران را از دست او خواهد گرفت."

محور سئوال اول جنبش عدالتخواه دانشجویی از شما و سایر دولتمردان که بر مشروع بودن مذاکرات تأکید می کردید و قرار داشتن ایران در موضع قدرت، اعتماد رهبری و مردم به دولت و تیم مذاکره کننده را توجیهی برای آن می دانستید، این است که آیا این تیم مذاکره کننده و آن برخورد منفعلانه و متواضعانه در برابر آمریکا، همانی است که بر آن تکیه و اعتماد داشتید؟! آیا این مذاکره همانی است که رهبری و مردم انقلاب ایران از شما انتظار داشته اند؟ از کجای این متن سخنرانی و مباحث مطرح شده نماینده ایرانی در مذاکره، بر می آید که آمریکا تفهیم اتهام شد؟ آیا در این مذاکره، ایران تفهیم اتهام شد یا آمریکا؟ از کجای این مباحث استنباط می کنید که دغدغه رهبری مبنی بر تفهیم وظایف اشغالگر لحاظ شده است؟

برای درک عمق فاجعه، باید مهرورزی هیأت ایرانی را کنار گستاخیهای مکرر سفیر آمریکا و تکرار اتهامات او گذاشت که بلافاصله پس از گفتگوها به صورتی توهین آمیز و از موضع تکبر این گونه سخن گفتند:" به مقامات ايراني اعلام كردم كه ايران بايد رفتار خود را تغيير دهد و از تجهيز، كمك مالي و آموزش شبه نظاميان عراق، دست بردارد... اين نشست درباره اقدامات است نه فقط اصول و من نگراني خاص آمريكا را در مورد رفتار ايران در عراق و حمايتشان از شبه نظاميان در جنگ با نيروهاي عراقي و ائتلافي اعلام كردم... مساله حمایت سپاه پاسداران از گروه های شورشی عراق را مطرح کردم... ما نيامده بوديم كه در اين گفت و گو مدارك و اسناد جهت اثبات فعاليت ايراني‌ها در عراق ارايه بدهيم زيرا كه ما مي‌دانيم ايراني‌ها درعراق هستند و فعال مي‌باشند."

همچنین باید اخبار پی در پی تهدیدات و اتهامات امریکا در روزهای اخیر را نیز به این شاخ و شانه کشیدنها اضافه کرد. خبر طرح جدید سیا برای براندازی نظام، اختصاص دوباره بودجه برای مبارزه با ایران و ... .
سئوال دوم ما این است که آیا حضور آمریکا و انگلیس به عنوان تشدید نا امنی عراق و منطقه طرح شده است؟ آیا مباحث این مذاکرات، سیاست های قبلی جمهوری اسلامی در دولت شما را نقص نمی کند که آمریکا را عامل ناامنی عراق می شماردید؟ چگونه از این مباحث استنباط می کنید که خروج آمریکا از عراق، در این مذاکره مطرح شده است؟ آیا درست است و باید باور کرد که هیچ مطلبی درباره برنامه زمانبندی خروج از آمریکا از عراق، از سوی طرف ایرانی مطرح نشده است؟ اگر غیر از این است پس چرا سخنان سفیر ایالات متحده در این مورد که "ایران هیچ مطلبی در این زمینه مطرح نکرده " تکذیب نشده است ؟

از دیگر نکات تأسف برانگیز این گفتگوها، درخواست هیأت ایرانی(علاوه بر عراقیها) برای ادامه مذاکرات است. کروکر، نماینده آمریکا پس از مذاکره گفت: "ايران پيشنهاد برگزاري نشست دوم را مطرح كرد. وقتي اين پيشنهاد را دريافت كنيم درباره آن فكر خواهيم كرد."وی ادامه داد: " ايران پيشنهاد تشكيل مكانيسم امنيتي سه جانبه با حضور آمريكا، عراق و ايران را مطرح كرد" و افزود:" هرگونه پاسخ به اين پيشنهاد مستلزم مطالعه دقيق در واشنگتن است".
سئوال سوم این است که چرا نماینده ایران در این مذاکره، تقاضای برای ادامه مذاکرات می دهد؟ آیا این سئوال پیش نمی اید که ایران بیش از امریکا مشتاق مذاکره با آمریکاست؟! آیا این عمل، متناقض ادعای شما نمی شود که گفتید "آمریکایی ها 40 بار درخواست مذاکره داده اند!". سوال این است که جایگاه اصل عزت در سیاست خارجی ما کجاست؟ فقط پشت تریبونهای رسمی؟!
مسئله چهارم این است که آیا کار به جایی رسیده است که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی پیشنهاد همکاری سه جانبه به آمریکایی ها بدهد؟ آیا معنای سخنان رهبری مبنی بر "تفهیم وظایف اشغالگران و عدم مذاکره حتی در مورد عراق" این است؟

سئوال پنجم ما این است که مسأله گروگان های ایرانی که در اسارت آمریکایی ها قرار دارند در کجای این نشست مطرح شده است؟ آیا وضعیت اتباع ایرانی جزء منافع ملی ما و حفاظت از سفارتخانه ها جزو وظایف کشور اشغالگر نیست و ایا این موضوع نمی توانست در حیطه تبیین و تفهیم وظایف اشغالگر قرار بگیرد؟! مگر نه این است که آمریکا به عنوان اشغالگر اصلی عراق و علت اصلی ناامنی در عراق و منطقه، عزیزانمان را به گروگان و اسارت گرفته است؟! گفته می شود که سفیر آمریکا طرح این موضوع را نیز از طرف نماینده ایران رد کرده است.

مسئله ششم این است که اگر چنین اتفاقی در زمان دولت دوم خردادی قبلی، روی می داد رسانه های عمومی انقلابی و امت حزب الله همیشه در صحنه، با مذاکره کنندگان و طرفداران مذاکره چه کار می کرده اند؟! آیا در شهر ها از سوی علما، مراجع و ائمه جمعه و جماعات، عزای عمومی اعلام نمی شد؟! آیا مردم کفن پوشان و شبانه روزی و مستمر جلوی وزارت خارجه و دفتر ریاست جمهوری تظاهرات نمی کردند؟! آیا مذاکره کنندگان، خائن به امام(ره) و رهبری و انقلاب و اسلام و تشیع نام برده نمی شدند؟! آیا درخواست برخورد با این سازشکاران و خائنان مطرح نمی شد؟! آیا خواهان محاکمه اینان به خاطر تحقیر ملت ایران و نادیده گرفتن عزتمندی جمهوری اسلامی نمی شدند؟! و... همه این سکوت ها، استخوان در گلو ماندن ها مگر جز به خاطر این است که مردم شما و دولت شما را از خود می دانند و این گونه، و البته به اشتباه!، تصور می کنند که بنا به تأکیدات فراوان رهبری مبنی بر حمایت و نفی تضعیف دولت شما، نباید از شما و دولت شما، انتقاد نمایند؟! سکوت امت حزب الله و دانشجویان متدین و انقلابی جز این نیست! امید است که همگان از اعتماد ملت و رهبری، شرمنده و سرافکنده نباشیم. فراموش نکنید حمایت رهبری از دولتهای مختلف، همواره روش ایشان در طول سالیان گذشته بوده است، و تنها پشتوانه حمایتها و اعتمادهای خاص امت حزب الله، انتساب دولت به شعارها و ارزشهای انقلاب است و در صورت عدول سیاستهای دولت از این اصول، قطعا" رویکرد دلسوزان انقلاب نیز به آن تغییر خواهد کرد. همچنانکه تجربه حدود سه دهه گذشته نشان داده که هرگز انقلاب با احدی عقد اخوت نبسته است.

آیا فکر نمی کنید آنچه که در جریان مذاکره ایران و آمریکا، پس از 27 سال آن هم با شروط خاصی که رهبری انقلاب ترسیم نموده اند و امید آن می رفت با آنچه که در دستگاه دیپلماسی شما اتفاق افتاد ،و متأسفانه تاکنون شاهد برخورد جدی با انان نبوده ایم، فاصله ای به اندازه ی آسمان و زمین دارد!
هرچه تناقضات میان حرف و عمل شما و دولتمردان و مسئولان جمهوری اسلامی بیشتر می شود، تردیدها و نگرانیهای دلسوزان انقلاب اسلامی نیز عمق بیشتری می یابد، و البته تردیدها به تدریج شکل یقین به خود می گیرند و کم کم مماشات کمتر و سکوت ها، فریاد می شوند.

جناب آقای احمدی نژاد!
جنبش عدالتخواه بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر آرمانخواهی و مطالبه گری از مسئولین با لحن نقادانه و تلخ؛ از یک سو و رفع هر گونه شائبه تضعیف دولت و بهره برداری سیاسی برخی جریانات از سوی دیگر؛ پرسشها و ابهامات پیش روی این مذاکره را در این نامه با شما طرح نمود. پاسخگویی و رفع ابهام از این موارد و برخورد با مسببین این خطای جبران ناشندنی حداقل انتظار ما از حضرتعالی است که از طرق مختلف آن را پیگیری می نماییم.

والسلام علی من اتبع الهدی
جنبش عدالتخواه دانشجویی

رونوشت:
- رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای
- حجت الاسلام محمدیان، نماینده محترم نهاد رهبری در دانشگاهها

هیچ نظری موجود نیست: