اهداف جامعه ایرانی چیست؟ « ما چگونه فکر می کنیم» و آنچه که در ایران مهم انگاشته می شود.

۱۳۸۶ تیر ۲۷, چهارشنبه

باید به دنبال تغییر رژیم اسرائیل بود

حجه الاسلام والمسلمین روح الله حسینیان رييس مركز اسناد انقلاب اسلامي، در مصاحبه ای اختصاصی با رجانيوز به تحلیل و تبیین سیاست خارجی دولت دکتر محمود احمدی نژاد پرداخت. مشاور سیاسی رئیس جمهور در این مصاحبه بی پرده و شفاف، با تکیه بر اصول اساسی سیاست اسلام و دیدگاه های امام خمینی از دستاوردهای سیاست خارجی دولت احمدی نژاد دفاع كرد. متن کامل این مصاحبه چنین است:

بعد از پیروزی احمدی نژاد در انتخاب ریاست جمهوری نهم شاهد موضع گیری نخبگان علیه وی بودیم حتی رقبای وی حاضر نشدند به وی پیام تبریك بگویند. از همان ابتدا احمدی نژاد متهم به حجتیه گری شد. بعدا توسط نخبگان متهم به عدم تدبیر در روابط خارجی گردید و بعد از آن نیز نخبگان هر از چندی اتهامی را متوجه وی كردند. امروز به حضور شما رسیده‌ایم تا این اتهامات را مورد ارزیابی قرار دهیم. اجازه دهید اولین سؤال را در مورد روابط خارجی دولت احمدی نژاد طرح كنیم: چرا احمدی نژاد سخن از نابودی رژیم صهیونیستی می‌زند؟ آیا این سخن با قوانین بین‌المللی سازگاری دارد؟


ج: در ابتدا باید روشن كنیم منظور احمدی نژاد از این سخن چیست؟ قطعا احمدی نژاد خواهان نابودی یهودیان ساكن در فلسطین اشغالی نیست. چه اینكه مردم مسلمان و خصوصا ایرانی هیچگاه یهودی ستیز نبوده‌اند. یهودیان تا قبل از رژیم صهیونیستی با مسلمانان فلسطین همزیستی مسالمت آمیز داشتند. در ایران نیز همواره یهودیان در كنار مسلمانان زندگی شرافت مندانه‌ای داشته‌اند. حتی در سخت‌ترین شرایط یعنی زمانیكه صهیونیست‌ها به اشغال سرزمین‌های فلسطینیان پرداخته بودند و جنایات صبرا و شتیلا و قتل عام مردم مسلمان را در پیش گرفته بودند، یهودیان ایران در كنار مسلمانان زندگی می‌كردند و رهبر نهضت ملی ایران، آیت‌الله كاشانی درست در همان زمان اطلاعیه ای صادر كرد و اعلام نمود كه چون اقلیت كلیمی تحت حمایت دولت و مردم مسلمان هستند هیچ كس حق ندارد به آنها آسیبی وارد كند. از اعتقادات مسلم ما مسلمانان احترام و به رسمیت شمردن یهودیت و مكتب موسی علیه السلام است. امام خمینی موسی را الگویی برای قیام روحانیون در قیام طاغوت می‌دانستند و بارها تأكید كردند كه یهودیان در جمهوری اسلامی از آزادی برخوردارند و دولت از آنها حفاظت خواهد كرد. حضرت امام كه خواستار نابودی اسراییل بودند تصریح كردند كه اگر مسلمانان بر صهیونیست‌ها غلبه پیدا كنند با یهودی‌ها كاری ندارند.

یهودیان ملتی هستند مانند سایر ملل بنابراین احمدی نژاد مانند سایر مسلمانان و سایر پیروان مكتب امام خمینی هرگز خواهان نابودی ملت یهود نیست؛ بلكه احمدی نژاد خواستار تغییر رژیم صهیونیستی است، همانطوری كه همه مسلمانان خواستار تغییر رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به یك رژیم فلسطینی هستند و این در روابط بین‌الملل ادعای تازه‌ای نیست.

چرا وقتی مقامات امریكایی پیوسته خواستار تغییر رژیم جمهوری اسلامی ایران هستند، مسئولان ما نباید خواستار تغییر رژیم صهیونیستی باشند؟
البته مقامات ایرانی می‌توانند همانند مقامات آمریكایی حتی خواهان تغییر رژیم آمریكا باشند.

چه لزومی دارد كه احمدی نژاد با این سخنان ابر قدرت‌ها را علیه ما تحریك كند ؟

این اعتقاد، بسیار ساده اندیشانه است كه احمدی نژاد موجب تحریك قدرتمندان علیه ایران شده است، اصولا هژمونی ابرقدرتها، خصوصا آمریكا همیشه برای سلطه از قبل تحریك شده اند. مگر در مرداد 1332 احمدی نژاد آمریكاییان را علیه دولت مصدق تحریك كرد یا مصدق سخنی به جز دست دراز كردن به سوی آمریكا بیان داشت؟ مگر دخالت های آمریكا در سراسر جهان، تجاوز نظامی علیه مكزیك، چندبار تجاوز به نیكاراگوئه، تجاوز به هندوراس، حمله ویتنام، چندبار تجاوز به كوبا، دخالت نظامی در ونزوئلا، اشغال فیلیپین و قتل عام000/200 فیلیپینی، كشتن مسلمانان جزیره مورو، حمله به چین، چند بار حمله به كلمبیا و دومینیكن، حمله به كره شمالی،‌ حمله نظامی به مراكش، نیجریه، پاناما، سوریه و سایر نقاط جهان كسی آمریكا را تحریك كرد. اصولا دولت‌ها و بیشتر این كشورها در مقامی نبودند كه چیزی علیه آمریكاییان گفته باشند. آمریكا در طول تاریخ یك كشور متجاوز و سلطه طلب بوده، همه را سلطه پذیر می‌خواسته و به هر جا كه دلش می‌خواسته حمله كرد بدون هیچ تحریكی. مگر در زمان حمله آمریكا به هواپیمای مسافربری و سكوهای نفتی ایران در خلیج فارس، احمدی نژاد رئیس جمهور بود؟


شما نباید تجربه‌های تاریخی را فراموش كنید، خاتمی بعد از پیروزی در انتخابات در اولین اقدامی كه در روابط بین‌الملل كرد مصاحبه با همین خانم كریستین امان پور بود كه می‌خواست كوه‌ یخ بین ایران و آمریكا را ذوب كند، آیا این یخ ها ذوب شد؟ نتیجه سیاست مسالمت آمیز، تهدید بیشتر آمریكا بود. فراموش نكنیم كه در پایان دوره‌ی خاتمی تهدیدات آمریكا جدی تر و وضعیت، شكننده تر بود. البته آمریكا همواره در حال تهدید بوده است به همین جهت امام خمینی در سال 1367 در یک سخنرانی فرمودند: یك روز می‌گویند ما دخالت نظامی می‌كنیم، یكی شان می‌گوید هر گز چنین چیزی نیست. اصلا سر در گمند، نمی‌فهمد چه كنند و مردم ایران را نشناخته‌اند.


البته باید افزود بعضی از نخبگان هم مردم ایران نه شناخته‌اند و نه به آنها ایمان آورده‌اند.

حتی اگر ما تحلیل شما را بپذیریم و سلطه طلبی آمریكا را عامل دخالت بدانیم ولی باز هم سخنانی كه موجب بهانه دشمن است ضرورتی ندارد.


ما نباید یكی از اهداف استراتژیك انقلاب اسلامی را كه همان تغییر رژیم صهیونیستی است به دست فراموشی بسپاریم و نباید به این پندار بیهوده برسیم كه با حفظ اصول انقلاب، سلطه طلبان جهان از ما راضی می‌شوند. امام خمینی در پایان عمر پر بركتشان مبنای سیاست خارجی ما را ترسیم كردند، اجازه دهید این نكته‌ی مهم را از روی كتاب بخوانم، فرمودند: «نكته‌ی مهمی كه همه ما باید به آن توجه كنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است كه دشمنان ما و جهان خواران تا كی و كجا ما را تحمل می‌كنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت‌ها و ارزش‌های معنوی و الهی مان را نمی‌شناسند. به گفته ی قرآن كریم هرگز دست از مقابله و ستیز با شما بر نمی‌دارند مگر این كه شما را از دینتان برگردانند» صحیفه امام، ج 20، ص 237


بنابراین عقب نشینی ما حدی برای ابرقدرت‌ها ندارد؛ مگر وقتی دست از اصول خود برداشتیم. البته ما تا هستیم برای اصول انقلاب مبارزه خواهیم كرد. پس ما هرگز نمی‌توانیم قدرت ها را خوشحال كنیم عاقلانه این است كه لااقل جهان اسلام را با خود نزدیك كنیم و سیاست احمدی نژاد را باید در این زمینه سیاست خردمندانه‌ای بدانیم كه لااقل توانسته است انقلاب اسلامی را در جهان نقطه امید مسلمانان قرار بدهد. اگر احمدی نژاد در جهان عرب یكی از چهره‌های محبوب است این محبوبیت به خاطر شعارها و مواضع احمدی نژاد است. همین ابر قدرت‌ها میلیاردها دلار هزینه می‌كنند تا محبوبیت پیدا كنند و احمدی نژاد توانسته است با مواضع به حق ضد صهیونیستی خود، انقلاب اسلامی ایران را در جهان اسلام احیا كند و این كم دست آوردی برای نظام جمهوری اسلامی نیست. علاوه این سیاست موجب یک پیوند معنوی با مسلمانان شد که برای اتحاد اسلامی بسیار ضروری است.



یكی از اشكالات دیگری كه به سیاست خارجی احمدی نژاد می‌گیرند این است كه چرا مسئله هولوكاست را وی مطرح كرد؟ آیا بهتر نبود یك مؤسسه علمی یا دانشگاهی این موضوع را مورد مطالعه قرار می‌داد؟


سؤال من اینست كه آیا غرب با مسئله هولوكاست به شكل علمی – تحقیقاتی برخورد كرده است كه باید از دیگران چنین انتظاری داشت. غرب اصولا اجازه تحقیق در این زمینه را نمی‌دهد و به همین جهت با ننگ آورترین شكل ممكن كه باید آن را تكرار محاكمه گالیله در كلیساهای قرون وسطا اما این بار در دادگاه‌های حقوق بشری غرب! بخوانیم محققین بسیاری را به زندان افكند و بسیاری از دانشمندان را كه در این زمینه تحقیقی انجام داده‌اند از حقوق اجتماعی خود محروم كرده است.
پس در خود غرب با مسئله ی هولوكاست از دریچه ی تحقیق علمی و آكادمیك نمی‌نگرند؛ بلكه از اول با بیانیه های سیاسی ، احكام دادگاه‌های سیاسی و بیانیه‌های ابرقدرت‌ها در شورای امنیت مسئله هولوكاست را تحمیل كردند.


حال وقتی موضوع از اصل، سیاسی بود چرا احمدی نژاد با این موضوع سیاسی، سیاسی برخورد نكند؟ عرض كردم یكی از اهداف استراتژیك انقلاب، تغییر رژیم صهیونیستی است و وقتی ما ابزاری داریم كه می‌توانیم مشروعیت این رژیم را متزلزل كنیم چرا از این ابزار استفاده نكنیم. بدیهی است اگر این موضوع را یک موسسه تحقیقاتی بررسی می کرد هرگز چنین بردی نداشت و قطعا رسانه های غربی آن را در بین اخبار گم می کردند. البته احمدی نژاد مسلئه هولوكاست را كاملا رد نكرد چه اینكه این موضوعی است كه باید در مراكز آكادمیك و علمی تحقیق شود؛ ‌ولی وی با ایجاد سؤال زلزله‌ای به جان غرب افكند و فغان از قدرت‌ها برآورد. عكس‌العمل قدرت مندان نشان می‌دهد كه تردید احمدی نژاد در مسئله هولوكاست بنیان مشروعیت اسراییل را به خطر افكند زیرا غرب به بهانه‌ی هولوكاست دست به غصب سرزمین‌های مردم فلسطین و جعل یك رژیم غاصب كرد و اینك این بنیان متزلزل شد. اصولا عکس العمل غرب را باید نشانه موفقیت احمدی نژاد در این نشانه گیری دانست.


بعد از فغان غرب و اصرار جهان خواران بر واقعیت هولوكاست، احمدی نژاد سؤال دیگری را مطرح كرد كه وحشت بر اندام حامیان این دولت غاصب افكند. احمدی نژاد گفت اگر هولوكاست صحت دارد چه كسی آن را به وجود آورد؟ مسلمانان، یهودی ها را در كوره ها سوزاندند یا غربی ها و اگر حاكمان آلمان چنین جنایتی را مرتكب شده اند چرا فلسطینیان باید تاوان این جنایت را بدهند؟ سازمان ملل به عنوان یك داور منصف باید برای جبران خسارت و استمالت از یهودیان یكی از ایالات آلمان را مركز اسكان آنها می كرد. البته این سخنی است كه قبل از آن نیز آیت الله كاشانی رسما در بیانیه ی خود در یازدهم دی ماه 1326 رسما اعلام كرد: وطن قرار دادن فلسطین برای یهودیان آلمان و آمریكا و روس مطابق كدام قانون و منطق است؟ اگر می خواهند نسبت به یهود جبران كنند چرا در مملكت خود به آنها جا نمی دهند و آنها را مستقل نمی كنند؟


البته باید تأكید كنم كه مراكز علمی ما باید هولوكاست را مورد مطالعه قرار دهند. درباره ی جنایات رژیم غاصب صهیونیستی سمینارها بگیرند، نمایشگاه های عكس از جنایات صبرا و شتیلا و سایر قتل عام های صهیونیست ها برقرار كنند و نگذارند این شجره خبیثه آرام بگیرد.
البته این را هم نباید فراموش كرد كه زمانی این دو تردید تأثیر جهانی داشت كه رئیس جمهور اسلامی مطرح كرد و الا در چارچوب همان سمینارهای پیشنهادی می ماند و موجی هم ایجاد نمی كرد. افسوس كه این مسئله مهم اسلامی در تاریكخانه های ننگ جناحی به صلیب كشیده شد و مورد حمایت داخلی قرار نگرفت.



یكی از موضوعاتی كه جناب عالی از سیاست خارجی احمدی نژاد حمایت كردید، مسئله انرژی هسته ای است و از طرف دیگر نسبت به مذاكرات هسته ای دولت سابق انتقاد دارید. حال آنكه می بینیم نتیجه سیاست هسته ای احمدی نژاد موجب صدور دو قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران شده است و معلوم نیست نتیجه به كجا ختم شود. آیا نتیجه فعلی نشان نمی دهد كه سیاست دولت قبلی معقول تر بوده است و این سیاست خطرناك است؟


ببینید انقلاب اسلامی و كاری كه امام خمینی انجام داد یك رویارویی تمام عیار با غرب است انقلاب اسلامی مبنای تمدن غرب را كه همان اصول لیبرالیسم یعنی سكولاریسم و جدایی دین و سیاست است متزلزل كرده است و ما نباید در جنگ منتظر پیروزی بدون تاوان باشیم. چرا همه ی ما بالاتفاق قرار داد تركمنچای و گلستان را محكوم می كنیم آیا قاجاریان با رغبت قسمتی از ایران را به روس تحویل دادند؟ قطعا نه لااقل فتحعلی شاه از سال 1218 ق تا 1228 ده سال در مقابل روسیه ایستادگی كرد، چون نتوانست قرارداد گلستان را پذیرفت. در جنگ دوم نیز فتحعلی شاه همه امكانات را از جمله كمك از مراجع مردم را بسیج كرد ولی در اثر بی درایتی، پیروزی قطعی تبدیل به شكست شد و ناچار شد قرارداد تركمانچای را امضا كند. اشكال همه ی ما به بی درایتی قاجاریان در جنگ است و اگر مقدمات را درست فراهم كرده بود می توانست در مقابل تجاوز روس استقامت كند. اگر ما بدون استقامت و فقط با شعار حفظ منافع ایران در مقابل غرب قرارداد تعلیق نامحدود غنی سازی را بپذیریم آیندگان چه قضاوتی خواهند كرد؟ آنها خواهند گفت زنده باد فتحعلی شاه كه لااقل دوازده سال جنگید و چون شكست خورد قرارداد را پذیرفت، ولی جمهوری اسلامی بدون استقامت قرارداد را پذیرفت و عقب نشینی كرد. بنابراین لازم است اولا در این جنگ تجاوزكارانه غرب كه می خواهد ایران را از یك منبع خدادادی محروم كند استقامت كنیم. ثانیا باید بپذیریم كه پیروزی بدون خسارت ممكن نیست. مسئولین بجای اینكه مردم را بترسانند و دل آنها را خالی كنند باید برای مردم تبیین كنند كه پیروزی احتیاج به ایثار دارد. شما نگاه كنید به پیام امام خمینی كه در رابطه با جریان آقای منتظری در دوم فروردین 1368 دادند چه راهبردی را در این زمینه ارایه می دهند. امام فرمودند: "مردم عزیز ایران كه حقا چهره منور تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند، باید سعی كنند كه سختی ها و فشارها را برای خدا پذیرا گردند تا مسئولان بالای كشور به وظیفه اساسی شان كه نشر اسلام در جهان است برسند" بعد از این وظیفه امام خمینی این اصل مهم را می فرمایند كه: "هیچ كس هم نیست كه نداند پشت كردن به فرهنگ دنیای دون امروز و پایه ریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلام با آمریكا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب كرده اند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار می كنند. این روشن است كه شكستن فرهنگ شرق و غرب بی شهادت میسر نیست." (صحیفه امام، ج 21، ص 108 )


البته به قول امام خمینی مردم این اصل را خوب می فهمند و از روی جهالت یا روی بی خردی هم شعار نمی دهند كه انرژی هسته ای حق مسلم ماست؛ ولی اگر مسئولین ما به زندگی مرفه عادت كردند و حكومت برای آنها اصل شد و قدرت وسیله ای در خدمت شخص شد قطعا هیچ راهی جز كوتاه آمدن و عقب نشینی در پیش نخواهند داشت.



مسئولین سابق مدعی هستند سیاست آنها در حضور رهبر انقلاب اسلامی اجرا شده چگونه شما با این جرأت مطلقا سیاست سابق را محكوم می كنید؟


اینجا چند اصل است كه نباید فراموش شود. اولا این راه جوانمردانه ای نیست كه هر كجا مورد انتقاد قرار می گیریم از رهبری مایه گذاری كنیم. اگر ما ملاكمان رهبری است اكنون نیز وقتی رهبری تأكید می كنند كه من از دولت احمدی نژاد بخاطر جهت گیری اش به طور خاص حمایت می كنم نباید احمدی نژاد را بی محابا زیر ضربات انتقاد بگیریم.


ثانیا رهبری در اداره ی كشور معجزه نمی كند همانطوری كه امام علی (ع) در جنگ ها با جنگجویان مخلص به پیش می رفت وقتی همان جنگجویان در جنگ صفین تحت تأثیر تبلیغات اموی قرار گرفتند مجبور به تن دادن به حکمیت شد. رهبری هم معماری است كه با مصالح و ابزار خاص می تواند ساختمان خاصی را بنا بگذارد با خشت و چوب می شود یك ساختمان حداكثر دو طبقه ساخت با آجر و آهن می شود برج ساخت. رهبری با نیروهای شجاع، مؤمن و مخلص می تواند نبرد را تا پیروزی هدایت كند؛ ولی اگر این نیروها بریدند قرار نیست معجزه كند.


ثالثا رهبری سیاست های كلی را مشخص می كنند این نیروها هستند كه در مقام اجرا مسئول كار خود هستند؛ به عنوان مثال شورای عالی امنیت ملی مذاكره با آمریكا را برای برقراری ثبات در عراق به رهبری پیشنهاد كرد. رهبری استدلال آنها را پذیرفتند و چهارچوب مذاكرات را تعیین كردند. اگر دولت كه مسئول اجرای مذاكرات است بد عمل كرد و در مذاكرات واداد، این دولت و مسئولین مذاكره كننده هستند كه مسئولند و باید پاسخگوی مذاكرات باشند آنها فقط در اصل مذاكره مسئول نیستند، ولی محتوای مذاكره برای همه و دولت مسئولیت آور است .


رابعا من هرگز به طور مطلق مذاكرات و حتی نتیجه مذاكرات را محكوم نمی‌كنم. من معتقد هستم كه اگر با این مذاكرات به عنوان یك فرایند یا تاكتیك عمل كرده باشیم قابل دفاع است. یعنی وضعیت شكننده زمان مذاكره ما را در اضطراری قرار داده كه مجبور به عقب‌نشینی تاكتیكی شده باشیم یا اینكه ما در یك سیاست ترسیم شده باید همه راه‌ها را كه بهانه را از دشمن بگیرد به دنیا نشان داده باشیم كه ما همه راه‌های حل های مسالمت‌آمیز را رفتیم و این غرب بود كه منطقی برخورد نكرد مورد قبول و پذیرش من نیز این مذاكرات می‌باشد. قوام‌السلطنه در زمانی كه قسمتی از ایران در اشغال نیروهای شوروی بود مقاوله نامه نفتی را امضاء كرد، ولی وقتی نیروهای شوروی ایران را ترك كردند، وقتی قوام مقاوله نامه را برای تصویب در مجلس آورد، گفت در آن زمان شرایطی بودكه من به عنوان نخست وزیر این مقاوله نامه را امضا كردم حال این مجلس است و خود تصمیم بگیرید و مجلس مقاوله نامه را رد كرد. همه ما از این سیاست قوام تمجید می‌كنیم.


بنابراین اگر مسئولین سابق به اقدام خود به عنوان دوران گذر یا فرایند یا تاكتیك برخورد كنند قابل توجیه است.



آقای حسینیان شاید تحلیل شما بر مبنای مبانی فكریتان كه معتقد به دیپلماسی تهاجمی یا فعال هستید خوب باشد، اما این مبنا را بسیاری از بزرگان سیاست از جمله آقای هاشمی رفسنجانی قبول ندارند. ایشان تصریح كردند ما سیاست خارجی تهاجمی نداریم سیاست خارجی مسالمت‌آمیز است. آیا شما دلیلی بر مبنای خود دارید.



البته ما بحث لفظی نداریم منظور من از دیپلماسی فعال یا تهاجمی دیپلماسی ای است كه بر مبنای عزت و حكمت مبتنی باشد در مقابل این دیپلماسی، دیپلماسی ای است كه بر مبنای وحشت و عقب‌نشینی استوار شده باشد. در اصطلاح فرهنگ روابط بین‌الملل دیپلماسی منفعل را به سیاست appeasement تعبیر می‌كنند كه در فارسی سیاست ارضا، تساهل، باج دهی و استمالت ترجمه می‌كنند و جالب این است كه بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی معتقدند كه این سیاست موجب جری شدن متجاوز و جنگ می‌شود. این تحلیل‌گران معتقدند سیاست اپیزمنت عامل اصلی جنگ جهانی شد. وقتی چمپرلین با آدولف هیتلر بر سر واگذاری بخشی از سرزمین چكسلواكی به آلمان توافق كرد و در فرودگاه لندن اعلام كرد صلح را به ارمغان آورده تحلیل‌گران سیاسی می‌گویند او در واقع پیام جنگ را آورد و اگر آنها در مقابل هیتلر ایستاده بودند و باج نمی‌دادند موجب جری شدن هیتلر برای آغاز جنگ نمی‌شد.


سیاست مثبت‌ همان است كه در سنت امام خمینی می‌بینیم در طول مبارزات هیچگاه از آرمان‌های خود كوتاه نیامد و استراتژی خود را كه همان ساقط كردن شاهنشاهی و برقراری جمهوری اسلامی بود پای فشرد. همان عملی بود كه نمایندگان آمریكا را از آسمان ایران بازگرداند و بارها آمریكا را تحقیر كرد.



بعضی از بزرگان از جمله آقای هاشمی رفسنجانی بارها دولت را در مذاكره با غربی‌ها دعوت به برخورد و تدبیر عاقلانه می‌كنند و معنای دیگر این توصیف این است كه دولت با موضع سرسخت خود و انعطاف نشان ندادن تدبیر غیرعاقلانه می‌كند.


من در سیاست اسلامی اعتقادی به عقل مادی محض ندارم. عقل مادی محض می‌گوید به اندازه قدرت نظامی خود ایستادگی كن، به اندازه‌ی امكانات مادی خود برنامه ریزی كن، ولی عقل الهی به ما می‌آموزد كه هم باید امكانات مادی را فراهم كنی هم در معادلات خود روی خداوند هم حساب باز كنی.


اِن كُنتُم تَألَمون فَانّهُم یَالَمون و لَكن تَرجونَ مِن اللهِ ما لا یَرجونَ اگر در مبارزات مشكلاتی برای شما پیش می‌آید به دشمن نیز خساراتی وارد می‌شود، اما شما به خداوند امیدوارید در حالی كه آنها چنین امیدی ندارند. قرآن از یك طرف دستور می‌دهد كه: اَعُدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوّه تا جایی كه می‌توانید ساز و كار نظامی فراهم كنید ولکن به ما می‌آموزد كه عامل اصلی پیروزی خداوند است: لَقَد نَصَرَكُمُ اللهُ فِی مَواطِنِ كَثیرَه ـ ‌اِن تَنصُرُاللهَ یَنصُركُم


سیاست خارجی ما بر مبنای جهان‌بینی اسلامی باید طراحی شود همان جهان‌بینی كه می‌گوید جهان و هستی عالم علت و معلول و اسباب و مسببی است، ولی هیچ اتفاقی بدون اذن خداوند و خارج از حوزه قدرت او اتفاق نمی‌افتد.


امام خمینی در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در سال 62 اطلاعیه صادر كردند كه در آن فرمودند: «محاسبات حساب‌گران شرق و غرب و ایادی غرب زده و شرق‌زده آنان غلط از آب درآمد. اینان كه چشم‌هایشان بجز ظواهر و بند و بست‌های مادی را نمی‌بیند و از قدرت ما فوق‌الطبیعه بی‌خبرند محال می‌پنداشتند كه یك ملت با دست خالی و بدون هیچ یك از ابزارهای جنگ‌های امروزی بر یك رژیم 2500 ساله تا بن دندان مسلح به سلاح‌های آمریكایی، غربی و شرقی، چیره شود و پس از آن در محاسبات دیگرشان این پندار كه هر انقلابی باید متكی به غرب یا شرق باشد و این انقلاب اسلامی تازه و بی‌سابقه بیش از چند ماهی نمی‌پاید، غلط از آب در آمد».


بنابراین باید در مناسبات خود با باج‌گیران عالم، قدرت‌ الهی را نیز به حساب بیاوریم.



آقای حسینیان اجازه دهید به سیاست داخلی دولت احمدی‌نژاد بپردازیم و از تحلیل شما آگاه شویم؟


اجازه دهید ادامه‌ی بحث را به وقت دیگری واگذاركنیم، من به شدت خسته شده‌ام.



اگر حرفی برای گفتن دارید بفرمایید.


خواهش می‌كنم مصاحبه‌ی من تقطیع نشود، تحلیل من مجموعه‌ای است كه با هم یك معنا و پیام دارد، جوانمردی اقتضا می‌كند هر كسی می‌‌خواهد آن را نقل كند با هم نقل كند.

بي‌ريا: هندوها و تبرك شيشه‌ اتومبيل احمدي‌نژاد؛ از وبلاگستان


27 -04-1386

مشاور محمود احمدی نژاد در امور روحانیت شب گذشته در مسجد جامع نیشابور گفت: احمدی‌نژاد حسنه من حسنات امام. مادران سرزمین ما عقیم نیستند از اینکه مانند احمدی‌نژاد را بزایند و در دامن خود بپرورند.

به نوشته سايت ني‌نا، حجت الاسلام سقای بی‌ریا در سخنرانی خود که به دعوت تشکل غیر رسمی حامیان مردمی دولت اسلامی شهرستان نیشابور و با استقبال رسمی فرمانداری شهرستان برگزار شده بود، با اشاره به دوران حکومت دولت پیشین تصریح کرد: مردم مدتی بود که لبخند را بر صورت رهبری نمی دیدند و آن چیزی که اتفاق افتاد جاده را باز کرد تا ارزش ها دوباره حاکم شود.

وی که از شاگردان و نزدیکان آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی است، در ادامه گفت: اگر تنها خدمت آقای احمدی نژاد این باشد که کشتی انقلاب را که اینان می خواستند 30 تا 40 درجه منحرف کنند و به قول خودشان در گذار از سنت به مدرنیته به گفتمان دینی نیاز داریم ولی پس از آن به گفتمان دینی نیاز نداریم، به مسیر اصلی برگردانده باشد کار ارزنده‌ای کرده است. وی با تاکید بر اینکه «مردم عاشق شعارها و حرکات احمدی نژاد هستند» افزود: حالا در زمینه بین المللی چنان رشدی داشته‌ایم که به قله عزت رسیده‌ایم.

این مقام دولت نهم خاطر نشان کرد: آقای احمدی نژاد نقل می کرد که من در اولین سفری که به ازبکستان یا یکی از کشورهای آسیای میانه داشتم دیدم استقبال مردمی مثل سفرهای استانی است و مردم از یک ساعت قبل جمع شده و تکبیر می گویند.

سقای بی ریا با تاکید بر اینکه «ما چه عزتی از این بیشتر می خواستیم که احمدی نژاد قلب‌های مردم را متحول کرد» اضافه کرد: ایشان(احمدی نژاد) می‌گفت که در سفر شانگهای خانم‌های هندو آمدند و با دست مالیدن بر شیشه اتومبیل رئیس جمهور می‌خواستند خودشان را تبرک کنند. وی در ادامه خطاب به حاضران گفت: به فضل و برکت رای‌هایی که شما دادید کشتی انقلاب به سرعت حرکت می کند.

سقای بی ریا که منتقدان رئیس جمهوری را «کوردلان» می خواند، خاطر نشان کرد: آن کوردلانی که چشم معنا بینشان کور است و نمی توانند بشنوند که فرزند اسلام در سازمان ملل دعای فرج می خواند کور باشند.

وی ادامه داد: به فضل الاهی احمدی نژاد از پشتیبانی معنوی اهل بیت برخوردار است و بعد از این هشت سال نیز احمدی نژادهای دیگری در راهند.

مشاور رئیس جمهوری گفت: عده ای چوب لای چرخ دولت می گذارند و با پول هایشان اتاق فکر تشکیل می دهند تا احمدی نژاد را زمین بزنند که خدا زمین بزندشان.

وی از قول یکی ار بزرگان روحانی خطاب به شهرداری که منتقد سیاست های اقتصادی دولت بوده و او از وی اسم نبرد گفت: شما نمی خواهد نگران تصمیم گیری های دولت باشید چطور شما سر در می آورید که اقتصاد یک علم است ولی دکتر داودی که استاد مسلم اقتصاد است سر در نمی آورد.

سقای بی ریا در پایان با ذکر اینکه البته احمدی نژاد معصوم نیست و اشتباه هم می کند، تاکید کرد: دیدیم که 57 اقتصاددانی که نامه نوشتند و انتقاد کردند در دیداری صمیمانه با رئیس جمهوری و تیم اقتصادی وی شرکت کردند و عده ای هم گفتند که قانع شدیم.