اهداف جامعه ایرانی چیست؟ « ما چگونه فکر می کنیم» و آنچه که در ایران مهم انگاشته می شود.

۱۳۸۷ خرداد ۹, پنجشنبه

افشاي بخشي از طرح‌هاي سيا براي مبارزه با تشيع


ترويج اطلاعات غلط علیه علماي شيعي. اين اقدام سبب باز شدن باب ديگري براي توطئه مي شود. بدين ترتيب ستون پنجمي در ميان شيعيان ايجاد مي شود تا محبوبيت مراجع شيعي در ميان شيعيان از بين برود و شيعيان از علماي خود متنفر شوند. بايد چهره تشيع منسوخ شود.



يکي از مقامات سابق سازمان اطلاعات و جاسوسي امريکا، سيا، در اظهاراتي افشاگرانه تصريح کرد سيا صدها ميليون دلار براي نابودي تشيع اختصاص داده و هزينه کرده است.

 

به گزارش رجانیوز، اخيراً در امريکا کتابي با عنوان "طرح تفرقه و منزوي کردن دين" به چاپ رسيده است. در بخشي از اين کتاب، مصاحبه اي از دکتر مايکل برانت (Michael Brant) به چاپ رسيده است که وي در اين مصاحبه از اقدامات سازمان سيا براي مبارزه با تشيع پرده برداشته است. مايکل برانت از کارشناسان برجسته دفتر شيعه شناسي سازمان سيا و معاون باب وودوردز (Bob Woodwords) از مقامات سابق سيا است.

 

براساس گفته هاي مايکل برانت، سازمان سيا 900 ميليون دلار براي سازماندهي جريان هاي تخريب و نابودي تشيع اختصاص داده است. گفتني است سازمان سيا در اقدامي هدفمند به فيلتر کردن مطالب بيان شده از سوي اين کارشناس سابق خود مبادرت کرده است، به طوري که يافتن مطالب مصاحبه وي در شبکه جهاني اينترنت که غرب مدعي جريان آزاد اطلاعات در آن است، بسيار دشوار است و با جستجوهاي گسترده و سنجيده در اين خصوص تنها مي توان مطالبي را به صورت پراکنده يافت. بخشهايي از اين مصاحبه که از منابع مختلف در اينترنت جمع اوري شده به قرار ذيل است:

 

پروژه شيعه ستيزي با اختصاص 40 ميليون دلار آغاز شد. در گردهمايي بزرگ مقامات سيا تصويب شد که براي مطالعه مذهب تشيع در اسلام و برنامه ريزي براي هدف قرار دادن آن، گروهي ويژه با عنوان دفترشيعه شناسي در اين سازمان آغاز به کار کند و براي شروع کار اين دفتر 40 ميليون دلار اختصاص يافت.

 

در بخش ديگري از اين مصاحبه آمده است: با ماجراي گروگان گيري در سفارت امريکا در ايران، ‌حادثه طبس، رشد فزاينده انقلاب اسلامي و نمود آثار و پيامدهاي آن در کشورهايي از قبيل عراق، کويت، لبنان و پاکستان، مقامات سيا به اين نتيجه رسيدند که انقلاب اسلامي ايران فقط نتيجه واکنش طبيعي ايراني ها به سياستهاي شاه نبوده است بلکه عوامل و واقعيت هاي ديگري نیز در اين زمينه مطرح هستند. مهمترين عاملي که در اين ميان ايفاي نقش مي کند، جمع عنصر رهبري سياسي ايران و مرجعيت ديني و شهادت (امام) حسين نوه پيامبر اسلام در 1400 سال پيش است. شيعيان از قرن ها پيش با اقامه عزا و ذکر مصيبت، با غم و اندوه ياد وي را گرامي داشته اند.

 

سازمان سيا پس از تحقيقات مفصل به اين نتيجه رسيد که مرجعيت شيعه سرچشمه اصلي قدرت شيعه است که با پافشاري بر اصول و اعتقادات محکم، از دين و تفکرات شيعي دفاع مي کند. شيعيان در طول تاريخ هيچگاه با حاکمان غيراسلامي بيعت نکرده اند. انگليس فقط با فتواي يک مرجع تقليد (آيت الله ميرزاي شيرازي و فتوای تحريم استعمال تنباکو) نتوانست وارد ايران شود. در عراق نيز صدام حسين با تمام توان و سعي خود نتوانست مرکز علمي تشيع و حوزه نجف را با خود همراه کند و مجبور شد اين حوزه را تعطيل کند. حال آنکه مراکز علمي جهان هميشه با حاکمان وقت همراه شده اند. در قم نيز مرکز مرجعيت تشيع، تاج و تخت نظام ستمشاهي را برچيد و در برابر ابرقدرت امريکا نيز قد علم کرد و به مبارزه برخاست.

 

در بخشي از اين مصاحبه به تلاش هاي فرقه ضاله بهائيت براي بدنام کردن روحانيت پرداخته شده است. مايکل برانت مي گويد پس از بررسي هاي مفصل به اين نتيجه رسيديم که برخورد مستقيم و رودررو با تشيع، ضرر زيادي دارد و امکان پيروزي در آن کم است. به همين خاطر تصميم بر آن شد که با رويکرد "پشت پرده" در اين خصوص وارد عمل شويم. بر همين اساس، از اصل قديمي انگليسي يعني "تفرقه بينداز و حکومت کن" بهره گرفتيم يعني به اين نتيجه رسيديم که بايد برضد شيعه منظم و مستحکم از رويکرد تفرقه افکني استفاده کنيم. برهمين اساس تصميم گرفته شد که شايعه کافر بودن شيعيان گسترش پيدا کند و با تبليغات منفي برضد اين گروه، تشيع از ديگر جوامع اسلامي جدا شود. تصميم گرفته شد که مطالب نفرت انگيز برضد شيعيان نوشته شود و افرادي براي اين کار اجير شوند. يکي ديگر از تصميمات اتخاذ شده اين بود که افراد کم سواد و بي سواد برضد شيعه تقويت شوند. تصميم ديگر، ايجاد و تقويت يک جبهه تمام عيار براي مقابله با مرجعيت شيعه بود تا با عنوان ستون پنجم چهره شيعيان را مخدوش و در واقع مسخ کند. در برنامه ريزي هاي سازمان سيا قرار شد شيعيان به عنوان گروهي جاهل و خشونت طلب معرفي شوند که در ميان توده هاي مردم مشکل آفريني مي کنند. مبالغي براي از هم پاشيدن جريانهاي شيعي اختصاص يافت. افرادي اجير شدند تا به گونه اي سخن بگويند که شيعه ديني غيرمنطقي جلوه داده شود.

 

دکتر مايکل برانت در بخش ديگري از اظهارات خود تصريح مي کند: پيروزي انقلاب ايران در سال 1979 به منزله زمين لرزه اي در مسير تلاش هاي سازمان سيا بود که اين طرح بلند مدت سيا را که از سالها پيش آغاز شده بود و هدف نهايي آن تسلط برکشورهاي اسلامي بود از هم پاشيد. غرب مي خواست بر جهان اسلام حاکميت پيدا کند و ارزشهاي مدنظر خود را بر اين کشورها تحميل نمايد. در ابتداي امر تصور مي شد که انقلاب ايران بخاطر سرکوبگري هاي شاه است. ظاهراً افراد و شخصيت هاي مذهبي و ديني ايران يعني علما از اين وضعيت به نفع خود بهره برداري مي کردند. با پيروزي انقلاب اسلامي، نفرت از غرب در کشورهاي مختلف از قبيل لبنان و پاکستان افزايش يافت و شيعه قوي تر شد. انقلاب سال 1979ضربه هاي اساسي به خط مشي مورد نظر امريکا براي حاکميت بر کشورهاي اسلامي وارد کرد. پس از ناکامي غرب در چند سال اول پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران براي کنترل اين انقلاب و رشد فزاينده بيداري اسلامي و گسترش دامنه نفرت از غرب و ظهور اثرات جوش و خروش انقلابي در شيعيان کشورهاي مختلف بويژه عراق، لبنان، کويت، بحرين و پاکستان، مقامات بلندپايه سيا دورهم جمع شدند. در سال 1983 کنفرانسي تشکيل شد که در آن مقامات بلندپايه سيا شرکت داشتند. در اين جلسات، نماينده دستگاه اطلاعات مخفي انگليس مشهور به "ام آی 6" (Mi6) نيز شرکت داشت زيرا انگليس تجربه زيادي در مطالعه روي کشورهاي اسلامي داشت. در اين نشست ها بود که شرکت کنندگان به اين نتيجه رسيدند انقلاب ايران فقط نتيجه طبيعي سياست هاي شاه نبود بلکه واقعيتهاي پشت پرده ديگري نيز مطرح است که همان جايگاه مرجعيت شيعي و شهادت (امام) حسين است.

 

مايکل برانت در اين مصاحبه مراحل مختلف اجراي طرح سازمان سيا براي نابودي تشيع را در 3 مرحله "جمع آوري اطلاعات"، "اهداف کوتاه مدت" و "اهداف بلند مدت" توصيف مي کند.

 

در مرحله اول که جمع آوري اطلاعات بود، پژوهشگراني به کشورهاي مختلف جهان براي جمع آوري اطلاعات فرستاده شدند. 6 نفر از اين افراد به پاکستان رفتند. (نام اين افراد در اصل مقاله ذکر شده است اما در جستجوهاي اينترنتي بخاطر فيلترينگ سازمان سيا امکان يافتن اسامي همه اين افراد وجود نداشت). از جمله اين افراد دکتر "ساموئل" در پاکستان بود. وي در خصوص عزاداري هاي شيعيان در پاکستان تحقيق مي کرد. وي مدرک دکتراي خود را نيز در همين زمينه اخذ کرده است. يک خانم ژاپني به نام "نکومه" هم در کويته پاکستان درباره قوم هزاره و شيعيان اين خطه تحقيقات مفصلي انجام داد و رساله دکتراي خود را نيز در همين حوزه ارائه کرد. دکتر "شومي وِيل" (Whale) تحقيقاتي در کراچي پاکستان انجام داد و رساله دکتراي خود را نيز در همين زمينه تکميل کرد. وي براي انجام اين تحقيق در خانه يکي از شيعيان در مناطق شيعه نشين کراچي اقامت گزيد.

 

در تحقيقات اوليه سؤالات اساسي ذيل با هدف تهيه نقشه جامع شيعيان جهان مطرح بود:

 

الف) شيعيان در چه نقاطي از جهان ساکن هستند و ميزان تراکم جمعيتي آنها در نقاط مختلف چقدر است؟

 

ب) وضعيت اجتماعي و اقتصادي شيعيان چگونه است و چه تفاوتهايي ميان آنها وجود دارد؟

 

ج) با چه شيوه هايي مي توان منازعات داخلي و اختلافهاي موجود ميان شيعيان را تشديد کرد؟

 

د) چگونه مي توان به اختلافات موجود ميان دو فرقه اساسي اسلام يعني تشيع و تسنن دامن زد و آن را تقويت کرد؟

 

ه‍ ) چرا سني ها از شيعيان مي ترسند؟

 

در بخش ديگري از اين مصاحبه آمده است: اهداف کوتاه مدت با تبليغات برضد تشيع، راه اندازي آشوب و ايجاد تفرقه ميان شيعه و سني آغاز شد. هدف از اين تفرقه افکني اين بود که اکثريت سني با اقليت شيعه درگير شود تا توجه آنها از امريکا منحرف شود.

 

مرحله سوم و اهداف بلند مدت نيز پايان کار تشيع بر اساس اهداف دراز مدت بود.

 

پس از جمع آوري اطلاعات و تحقيقات ميداني درباره شيعيان جهان در کشورهاي مختلف، نتايج زير به دست آمد:

 

مرجعيت شيعي قدرت واقعي مکتب شيعه جعفري است که از تشيع در همه شرايط به هر قيمتي که باشد پاسداري مي کند. مراجع شيعه در اعتقاد به اصول و باورهاي خود بسيار قوي هستند. در طول تاريخ تشيع، مراجع هرگز با حاکماني که به فرامين اسلامي عمل نمي کنند، بيعيت نکرده اند. فتواي آيت الله شيرازي مانع از ورود انگليس به ايران شد. در عراق نيز بزرگترين مرکز تعليم آموزه هاي اسلامي براي مکتب شيعه جعفري در نجف است. صدام حسين تلاش کرد تا حوزه علميه نجف را با رشوه بخرد و کنترل کند اما نتوانست اين کار را انجام بدهد، در نهايت تصميم گرفت اين حوزه را تعطيل کند. حوزه علميه قم نيروي اصلي حرکت گسترده مردمي ايران بود که به سرنگوني شاه منجر شد. مرجعيت شيعه با امريکاي ابرقدرت، به زورآزمايي پرداخت و دربرابر آن قد علم کرد. در لبنان نيز آيت الله موسي صدر نيروهاي نظامي امريکا، فرانسه و انگليس را وادار کرد، از اين کشور عقب نشيني کنند و خارج شوند. از زماني که اسرائيل موجوديت پيدا کرد، آيت الله موسي صدر بزرگترين تهديد براي اسرائيل بود. در حال حاضر نيز حزب الله اين مانع بزرگ در برابر اسرائيل است.

 

مايکل برانت در ادامه تصريح کرد: پس از گفتگوها و بررسي هاي گسترده اين نتيجه حاصل شد که رويارويي مستقيم با شيعيان بجاي اينکه موفقيت آميز داشته باشد، زيانبار است و به همين خاطر بايد به اقدامات پشت پرده و اجراي اصل انگليسي تفرقه افکني متوسل شد.

 

اين مقام سابق سيا در ادامه، برنامه هاي سازمان جاسوسي و اطلاعات امريکا را براي براندازي تشيع به شرح ذيل بيان مي کند:

 

1) بهره گيري از کساني که برضد شيعه نگرشهاي تعصبي دارند و با آن خصومت دارند.

 

2) حمايت و ستودن افراد فوق به منظور تقويت آنها در جريان سازي برضد شيعيان.

 

3) استفاده از تبليغات منفي برضد شيعيان براي منزوي کردن آنها در جهان اسلام.

 

4) انتشار مطالبي که ترويج کننده خصومت با شيعيان است.

 

5) به موازات افزايش شمار افراد متعصب مذکور، بايد از آنها به عنوان حربه اي برضد شيعيان استفاده شود. طالبان و سپاه صحابه از جمله اين گروهها هستند.

 

6) ترويج اطلاعات غلط علیه علماي شيعي. اين اقدام سبب باز شدن باب ديگري براي توطئه مي شود. بدين ترتيب ستون پنجمي در ميان شيعيان ايجاد مي شود تا محبوبيت مراجع شيعي در ميان شيعيان از بين برود و شيعيان از علماي خود متنفر شوند. بايد چهره تشيع منسوخ شود.

 

مايکل برانت در بخش ديگري از این گفتگو به اهميت موضوع عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) و عاشورا در تعاليم شيعي پرداخته است.

 

به گفته اين مقام سابق سازمان سيا، عزاداراي براي امام حسين سبب مي شود احساسات شيعيان به شدت تحريک شود. شيعيان گردهم جمع مي شوند تا ياد (امام) حسين را گرامي بدارند و به ياد واقعه کربلا باشند. در اين تجمع يک نفر درباره اين فاجعه سخنراني مي کند و چهره اي روشن از واقعه کربلا ارائه مي کند. در اين مراسم، همه مردم اعم از پير و جوان براي (امام) حسين و خاندان وي عزاداري و گريه مي کنند. سخنران اين مراسم و کساني که در اين مراسم حضور پيدا مي کنند، اهميت خاصي دارند و بايد به آنها توجه شود. بخاطر همين تجمع و سخنراني، احساسات شيعيان به گونه اي تحريک مي شود که آنها آماده مي شوند تا براي دفاع از حق و راستي بر ضد ناراستي و بدي قيام کنند حتي اگر اين اقدام به بهاي از دست رفتن زندگي شان تمام شود. بنابراين، بايد ميلياردها دلار هزينه شود تا نه تنها اين سخنرانان بلکه توده هاي شيعي ربوده شوند(!)

 

مايکل برانت در ادامه مي گويد در اين راستا طرح هاي ذيل مطرح شد:

 

1) در وهله نخست بايد شيعياني که مادي‌گراتر هستند و عقايدشان ضعيف‌تر است، شناسايي شوند. اين افراد بايد کساني باشند که تاحدودي مشهور باشند و بتوان از آنها به عنوان منبع مورد رجوع استفاده کرد. از اين افراد براي تأثيرگذاري در شيعيان استفاده مي شود.

 

2) شناسايي و حمايت از سخنراناني که اطلاعات درستي درباره عاشورا و اسلام شيعي ندارند.

 

3) جستجو براي يافتن و شناسايي شيعياني که به کمکهاي مالي يا مادي نياز دارند و استفاده از آنها براي مبارزه با مذهب تشيع به منظور تضعيف پايه هاي تشيع و انداختن تقصير اين کار به گردن علما و مراجع شيعي.

 

4)ترويج شيوه هايي در عزاداري براي (امام) حسين که با عقايد واقعي شيعي منطبق نيست و ترويج شيوه هاي جديد عزاداري که برضد آموزه هاي شيعي است.

 

5) بايد عزاداري هاي شيعيان به گونه اي مطرح شود که تصور شود شيعيان افرادي جاهل و خشونت طلب هستند که مي خواهند ميان توده هاي مردم ناآرامي و هرج و مرج بوجود بياورند.

 

6) مبالغ هنگفتي براي حمايت از اين جريانها هزينه شود و از سخنران هايي حمايت شود که به گونه اي سخن مي گويند که شيعيان را افرادي غيرمنطقي جلوه مي دهند. با اين اقدامات، تشيع مبتني بر صورت مکتب فکري منطقي، به گونه اي مطرح مي شود که فاقد منطق و خرافاتي است. اين اقدامات سبب مي شود ميان شيعيان ناآرامي و هرج و مرج بوجود بيايد و شيعه از درون خالي شود.

 

7) در نهايت با اقدامي ضعيف به شيعيان حمله شود.

 

اين مقام سابق سازمان سيا در بخش ديگري از اظهاراتش به کارهاي فکري برضد جريان تشيع مي پردازد و تصريح مي کند که براي نيل به اين اهداف بايد اقدامات ذيل صورت پذيرد.

 

1) تحقيق و جمع آوري اطلاعات برضد علماي شيعه و ارائه اين اطلاعات به نويسندگان ناشناس.

 

2) هزينه کردن مبالغ هنگفتي براي تبليغ اين اطلاعات انحرافي.

 

3) ترويج مطالب (خرافي و تحريفي) ميان مردم و سخنرانان مذکور.

 

در اين راستا، در مرحله نهايي اقدامات برضد شيعيان، ضربه نهايي براي نابودي تشيع وارد مي شود که از هم پاشيدن قدرت مرکزي آن يعني مرجعيت است که شيعيان فتاواي خود را از آن مي گيرند. بدين ترتيب، قدرت علماي اسلامي که مي توانند برضد حاکمان غيرمتعهد به اسلام قيام کنند، تضعيف مي شود و شيعيان خودشان قدرت علماي اسلامي را نابود مي کنند.

 

در بخشي از اين مصاحبه تصريح شده است براي انجام اين ماموريتهاي محرمانه، مبالغ حاصل از قاچاق مواد مخدر در کلمبيا و افغانستان در نظر گرفته شد.

 

دکتر مايکل برانت در انتهاي اين مصاحبه افشاگرانه می افزاید بخشي از اين برنامه ها اجرا شده و برنامه هاي ديگری باقيمانده است که بايد در آينده عملياتي شود.

 

گفتني است کانون هاي انديشه امريکا از قبيل اينترپرايز و موسسه مطالعات خاورنزديک، تحقيقات گسترده اي را درباره شناسايي مرجعيت شيعي و باورهاي تشيع صورت داده اند که نمونه آن پژوهشي است به قلم مهدي خلجي که سال گذشته با عنوان "آخرين مرجع: آيت‌الله سيستاني و قدرت ديني سنتي تشيع" در امريکا از سوي موسسه تحقيقاتي سياست‌هاي خاورنزيک واشنگتن منتشر شد. اخيراً نيز موسسه کارنگي براي صلح جهاني، پژوهشي را با عنوان "واکاوي شخصيت آيت‌الله خامنه‌اي" به قلم کريم سجاد پور منتشر نمود.