اهداف جامعه ایرانی چیست؟ « ما چگونه فکر می کنیم» و آنچه که در ایران مهم انگاشته می شود.

۱۳۸۶ فروردین ۷, سه‌شنبه

US shows his muscles to Iran

ارتش آمریکا اعلام کرد که در حال برپایی بزرگ ترین مانور نظامی در خلیج فارس از زمان اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ است.

برپایی این مانور نظامی زمانی صورت می گیرد که آمریکا بر سر برنامه هسته ای ایران با این کشور دچار تنش است. با بازداشت ۱۵ ملوان و تفنگدار بریتانیایی در آب های خلیج فارس، تنش میان ایران و بریتانیا، متحد اصلی آمریکا در جنگ عراق نیز بالا گرفته است.

کوین آندال، یک مقام نیروی دریایی آمریکا گفته است که این مانور نظامی در پاسخ به بازداشت نیروهای بریتانیایی توسط ایران انجام نمی شود و تهدیدی هم علیه جمهوری اسلامی نیست. وی افزود که نیروهای آمریکایی وارد محدوده آب های ایران نخواهند شد.


در مانور نظامی آمریکا در خلیج فارس، دو ناو هواپیمابر دوایت آیزنهاور و جان استنیس و ۱۵ ناو جنگی و بیش از یکصد جنگنده شرکت دارند.

ناوگان پنجم دریایی آمریکا در بیانیه ای اعلام کرد که دو اسکادران از این ناوهای هواپیمابر به تمرین های نظامی خواهند پرداخت و سایر نیروها به تمرین های ضد زیر دریایی، ضد زمینی و میدان مین خواهند پرداخت.

آمریکایی ها گفته اند که هدف از این مانور، نشان دادن اهمیت گروه های ضربت این دو ناو هواپیمابر و برنامه ریزی و انجام عملیات مشترک در راستای تعهدات دراز مدت آمریکا در برقراری امنیت دریایی و ثبات در منطقه است.

ناوگان پنجم دریایی آمریکا در بحرین، در نزدیکی ایران مستقر است.

آمریکا در ماه ژانویه امسال اعلام کرد که برای حفظ حضور نظامی در منطقه، دو ناو هواپیمابر خود را برای مدت طولانی تری در خلیج فارس نگه می دارد.

جورج بوش، رییس جمهوری آمریکا گفته است که حضور دو ناو هواپیمابر این کشور در خلیج فارس به منظور تقویت امنیت و حفظ منافع آمریکا در منطقه صورت گرفته است.

رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا نیز حضور ناوهای هواپیمابر آمریکایی را علامتی برای ایران دانسته بود.

یک مقام نظامی آمریکا درباره این مانور نظامی در خلیج فارس به خبرگزاری فرانسه گفت که برای اولین بار از سال ۲۰۰۳، دو ناو هواپیمابر آمریکایی در منطقه حضور دارند.

ناو هواپیمابر جان استنیس از ۱۹ فوریه در آب های منطقه حضور داشته و ۶۵۰۰ نیرو را در خود جای داده است. این ناو هواپیمابر امروز سه شنبه، ۷ فروردین با اسکورت یک ناو جنگی دیگر وارد آب های خلیج فارس شد.

467 died in 10 days in road acceidents ( 11% decreased)

جانشين فرمانده ناجا با اشاره به كشته شدن 467 تن در تصادفات 25 اسفند 85 تا 6 فروردين ماه سال جاري از كاهش 11 درصدي تصادفات و 15 درصدي كشته‌ها و 16 درصدي مجروحان در صحنه تصادفات خبر داد

.

به گزارش خبرنگار «شهري» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سردار ذوالفقاري روز سه‌شنبه در خصوص حوادث رانندگي سال جاري اظهار كرد: بر اساس گزارشات حاصله انضباط رانندگي در سال جاري نسبت به تمام سالهاي گذشته بي‌نظير بوده و مي‌توانيم اعلام كنيم كه 90 درصد رانندگان مقررات رانندگي را به خوبي رعايت كرده‌اند

.

وي افزود: سهم سرعت غيرمجاز در وقوع تصادفات و فوت 7 درصد كاهش يافته است و خواب آلودگي و خستگي مفرط ، سبقت غيرمجاز و انحراف به چپ، علت بروز حدود 70 درصد تصادفات رانندگي بود

.

جانشين فرمانده ناجا خاطرنشان كرد: در مجموع تصادفات رانندگي از 25 اسفند ماه سال 85 تا ششم فروردين ماه سال 86 نسبت به مدت مشابه سال قبل 11 درصد كاهش يافته است و بر اساس آمار تعداد كشته‌هاي در صحنه 15 درصد و تعداد مجروحان 16 درصد كاهش يافته است.

به گفته جانشين فرمانده ناجا از بيست و پنجم اسفند سال گذشته تا ششم فروردين ماه سال 86 ، 467 تن در صحنه تصادف كشته شدند كه اين آمار در مدت مشابه سال گذشته 552 تن بود.

به گزارش ايسنا، سردار ذوالفقاري تصريح كرد: آمار دقيق را پزشكي قانوني به طور رسمي اعلام مي‌كند

.

جانشين فرمانده ناجا خاطرنشان كرد: طي روزهاي ياد شده در خصوص تصادفات رانندگي استانهاي تهران با 60 درصد كاهش تصادفات و استانهاي خراسان شمالي، همدان، زنجان، كرمانشاه، كهگيلويه و بوير احمد و مركزي با كاهش بيش از 50 درصد تصادفات بهترين كارنامه را به جاي گذاشته‌اند. اين در حاليست كه استانهاي آذربايجان غربي، قم، خراسان رضوي، اردبيل، قزوين، كردستان، لرستان، هرمزگان، سيستان و بلوچستان، گلستان و اصفهان با افزايش وقوع تصادفات روبرو بوده‌اند

Iran says resolution 1747 to have no impact on its economy

Iran says resolution 1747 to have no impact on its economy

A top Iranian official said Tuesday that the newly adopted UN sanction resolution of 1747 would have no impact on his country's economy, the official IRNA news agency reported.

"Iran had already been subject to such de facto sanctions," and this could have no impact for the country's national economy, Minister of Finance and Economic Affairs Davoud Danesh-Jaafari was quoted by IRNA as saying.

The minister also criticized the United States for its role in the adoption of the new resolution, saying "since the United States has been sidelined from Iranian economy, it would bear no burden from sanctions and by orchestrating the economic sanctions.

However, the official said that the sanction resolution would damage the main Iranian trade partners.

UN Security Council Resolution 1747 passed last Saturday, moderately harsher than those included in previous resolutions on the Iranian nuclear issue, call for a ban of Iranian arms exports, a freeze of assets of an additional 28 individuals and entities involved in Iran's nuclear and missile programs.

The resolution calls for voluntary restrictions on travel by the individuals subject to sanctions, on arms sales to Iran and on new financial assistance or loans to the Iranian government.

It also asked the International Atomic Energy Agency (IAEA) to report back in 60 days on whether Iran has suspended enrichment work.

Iranian Foreign Minister Manouchehr Mottaki, addressing the UN Security Council after the vote, defended Tehran's nuclear program as for civilian use and rejected the new resolution as a "scheme" aimed at"depriving the Iranian people of its inalienable rights."

On Sunday, Iranian government spokesman Gholam-Hossein Elham said that his country decided to limit its cooperation with the IAEA.

Ebrahim Nabavi 1385 part 3ٍ

(در سال 1385 اتفاق افتاد( قسمت سوم

ابراهيم نبوي e.nabavi@roozonline.com - دوشنبه 6 فروردین 1386 [2007.03.26]

po_nabavi_01.jpg

امروز سومین بخش مرور من را بر وقایع مهم سال 1385 می خوانید، وقایعی که در این بخش می خوانید عبارت است از: کشف غارنشینان پیدن کوئیه عنبرآباد جیرفت یا چگونه جاسوسان غربی می خواستند الگوهای احمدی نژاد را بدزدند؟ نوشتن نامه احمدی نژاد به پاپ و بایگانی شدن آن در واتیکان، ماجرای سوسکی که باعث شد روزنامه ایران تبدیل به روزنامه کیهان شود، چگونه دفتر تحکیم از اوین به بوستون منتقل شد؟ ماه خرداد، ماه خشونت در ایران به دلیل افزایش گرمای زمین بود، آخر این هم شد دلیل؟ بازیهای جام جهانی فوتبال، ایران چگونه از مکزیک و پرتقال شکست خورد و با آنگولا مساوی کرد؟ استراتژی های فوتبالی رئیس جمهور در آن اتاق تاریک چه نتیجه ای داشت؟ داستان کله زنی زیدان، یا غیرت چه می کند وقتی که اسلام در خطر باشد؟! توصیف آن نقاشی در نعت و وصف پیامبر اسلام به طول پنج کیلومتر در تهران، در حالی که 700 آدامس فروش را برای چی توقیف می کنید؟ با این حال غنی سازی ادامه یافت، و ذکر آن مرد که گفت کسانی که نمی خواهند حجاب را رعایت کنند، بروند خارج، چرا مایکل مور گفت احمدی نژاد عجیب و غریب است؟ اندر حمایت کردن لوئیس فراخان احمدی نژاد را در هاوانا و خبرش که پس از سه ماه پخش شد، چرا تسخیری مواضع احمدی نژاد را در روزنامه ایزوستیا تکذیب کرد، چه ربطی داشت؟ و خارج شدن اکبرگنجی از کشور و حلوا حلوا شدنش در میان اپوزیسیون، اخلال در سخنرانی هاشمی رفسنجانی در قم، آنروز مسوولان دفتر مصباح کجا بودند؟ چه شد که آن مرد سوری گفت: اگر بنا بود پیامبری بیاید، آن پیامبر احمدی نژاد بود، و داستان فرار کردن محمود از مجلس رقص شانگهای در حالی که پدر دومش بتازگی مرده بود....

می ترسند ما الگوی کشورهای دیگر شویم
از اوایل سال بود که همه تصمیم گرفتند پیروزی احمدی نژاد را جشن بگیرند، کیک ها پخته شد، شیرینی ها سفارش داده شد، به جای قند و چای، چای و خرما دادند، به جای کوکا و کانادا، آب هویج و آب لیمو داده شد و سرانجام کسی پرسید: ایشون کجا پیروز شدند؟ و سووال از همین جا آغاز شد. زریبافان، که در ماه خرداد 85 هنوز جزو محفل غیرقابل تعویض بود، گفت: « هیچ جایی و هیچ کسی در پیروزی احمدی نژاد سهم نداشته است.» در طول سال تعداد زیادی از جاسوسان آمریکایی و فرانسوی و آلمانی و هندی و چینی در تهران دستگیر شدند، این افراد کسانی بودند که می خواستند روش های پیروزی احمدی نژاد را که به صورت مجموعه ای از الگوهای پیچیده نوشته شده بود، از طریق جاسوسی علمی بدزدند. روز چهارم خرداد، احمدی نژاد گفت: « می ترسند ما الگوی کشورهای دیگر شویم.» در روز ششم خرداد الگوی مورد نظر توسط همشهری لو رفت. این روزنامه گزارش کشف غارنشینان پیدن کوئیه شهر عنبرآباد جیرفت را چاپ کرد. این گزارش نشان می داد که ساکنان غار مذکور از زمان عقب افتاده اند و هنوز مثل مردمان عصر حجر زندگی می کنند. یکی از جوانان غارنشین گفت: « در اینجا خیلی هم به ما خوش می گذرد و به همین دلیل نمی خواهیم به شهر برویم»

نامه هایت را برای گریه کردن دوست دارم، دوست دارم...
ظاهرا قرار بود سال 85 که به نام سال پیامبر نامگذاری شده بود، با نامه ای که احمدی نژاد برای بوش نوشت، آغازگر انقلاب جهانی اسلام باشد. پیش بینی شده بود که بوش در عرض دو ماه مسلمان شود و بعد، نامه مرکل هم فرستاده شده و آنگلا مرکل که قرار بود پس از مسلمان شدن نام « خاور» را روی خودش بگذارد، نیز سه روز بعد از خواندن نامه مسلمان شود، می ماند پاپ که آن هم احتیاج به دو هفته وقت داشت تا پاپ نیز مسلمان شود و بعد در جریان کنفرانس هولوکاست، بقیه یهودیان جهان هم مسلمان می شدند و فقط تنها مشکلی که می ماند این بود که این افراد همه سنی می شدند و بعد پنج میلیارد سنی می ماند و صد و سی میلیون شیعه. این سووال اصلی بود. اما کل این پروژه به یک دلیل متوقف شد، بوش نامه را نخواند و به همین دلیل هم مسلمان نشد، مرکل نیز از ترس به نامه دست نزد. پورمحمدی، وزیر کشورگفت: «آمریکایی ها از پاسخ دادن به نامه احمدی نژاد عاجز مانده اند.» بوش که در حد امکان نامه را دیده بود، گفت: « نامه احمدی نژاد چیزی در حدود 16 یا 17 صفحه تایپ شده بود.» مایکل مور هم که با انتخاب مصاحبه می کرد و نمی توانست بگوید چیز مزخرفی بود، گفت: «در مورد محتوای نامه نظر خاصی ندارم.» اما نامه احمدی نژاد برای پاپ فرستاده شد و پاپ به دلیل احترامی که برای مردم ایران قائل بود، دستور داد نامه بایگانی شود.

آخرین بازمانده در بیمارستان
در حالی که مسلمانان انقلابی جهان در سال 85 تازه به کمونیسم و لنینیسم علاقمند شده بودند و تلاش می کردند کارهای مائو و استالین را در سرزمین های اسلامی پس از هشتاد سال تجربه کنند، چپ های آمریکای لاتین در اثر موادی مرکب از نفت و خدا به سوی اسلام آمدند. برادرخواندگی چاوز و احمدی نژاد، ابراز علاقه کاسترو به تشیع، ملاقات خانم روایال نامزد چپ انتخابات آینده فرانسه با نصرالله و حماس از آثار پیوند بخش سوسیالیستی دین با بخش دیکتاتوری لنینی بود. اما آخرین بازمانده عصر حجر، یعنی فیدل کاسترو در سن هشتاد سالگی به بیمارستان رفت. یکی از پزشکانش گفت او 140 سال عمر می کند. این پزشک بخاطر همین جمله مدال قهرمان جنگ گرفت.

تمساح، سوسک، مارمولک، الاغ،...
در حالی که تا قبل از سال 85 نیز باغ وحش سیاسی ایران از میان کاریکاتوریست ها قربانیان زیادی گرفته بود و نیک آهنگ کوثر بخاطر « تمساح» و کمال تبریزی بخاطر « مارمولک» دچار مشکلاتی شده بودند، در سال 85 مانا نیستانی، کاریکاتوریستی که قبل از رفتن به زندان جوان بود، قربانی سوسکی شد که نمی دانست فقط آدمها حق شوخی با لهجه های قومی را دارند. در روز سوم خرداد بخاطر چاپ کاریکاتور سوسکی که به جای « چیه؟» گفته بود « نمنه؟» روزنامه ایران توقیف شد، مسوول ویژه نامه و مانا نیستانی نیز به زندان رفتند. روزنامه ایران پس از تعطیل تبدیل به کیهان شد و باز شد، اما چون مانا نیستانی تبدیل به جمال شورجه نشده بود، در زندان ماند. مساله ای که در جنبش ضد سوسک- ملی- میهنی خرداد 85 وجود داشت، این بود که دولت از یک طرف معترضین را تحریک شدگان جدایی طلب می دانست، اما از طرف دیگر دلش نمی آمد یک روزنامه را توقیف نکند و یک کاریکاتوریست را زندانی نسازد. در اعتراض به کاریکاتور سوسکی که ترکی حرف می زد، 54 نفر دستگیر و 8 نفر زخمی شدند. هاشمی رفسنجانی گفت: « بیشتر سران کشور آذری بودند.» اپوزیسیون خارج از کشور هم از خواب بیدار شد و یکی از نیروهای اپوزیسیون در مقاله اش نوشت: « توهین به مردم آذربایجان توهین به همه مردم ایران است.»، همگام با اپوزیسیون رئیس قوه قضائیه گفت: «دشمنان، عامل تحرکات قومی در کشور هستند» نماینده ارومیه نیز گفت: «کاریکاتور فقط یک جرقه بود، مطالبات مردم به تعویق افتاده است.» به دنبال ادامه بازداشت مانا نیستانی، توکا نیستانی برادر مانا ضمن عذرخواهی از کسانی که در اثر کار برادرش ناراحت شده اند، اعلام کرد که دیگر در مطبوعات کاریکاتور نمی کشد. روز نهم خرداد اعلام شد که کاریکاتوریست و سردبیر «ایران جمعه» آزاد می شوند. اما سه ساعت بعد، وزیر دادگستری گفت: « تا تشکیل دادگاه روزنامه ایران رفع توقیف نمی شود.» رهبر انقلاب و رئیس جمهور و هاشمی رفسنجانی و وزیر کشور و رئیس مجلس و چند نماینده و سه معاون وزیر و دویست دربان بانک و 256 نفر از ترک هایی که فارسی را با لهجه سوئدی حرف می زدند، اعلام کردند که کسی حق اهانت به ترک ها را ندارند، در همان زمان، همه افراد فوق الذکراعلام کردند که معترضین آذربایجانی عوامل دشمن، بیگانگان و عناصر خارجی هستند. در تبریز همه تب کرده بودند و البته عده ای عرق شرم می ریختند، اما محمد علی ذبیحیان فرماندار تبریز گفت: «آشوبگران دیروز تبریز افراد وابسته به کشورهای خارجی بودند.»

دفتر تحکیم در بوستون تشکیل جلسه می دهد

علی افشاری، اکبر عطری، فاطمه حقیقت جو و سعید رضوی فقیه پس از یک دوره گذراندن درس تربیت بدنی در آموزشگاه اوین به دلیل علاقه به ادامه مبارزه، ساکن آمریکا شدند. جلسه تحکیم به دلیل حضور رضوی فقیه در پاریس به موقع تشکیل نشد. در دانشگاه تهران در اثر در رفتن سنگی از زیر تایر ماشینی، سنگ مذکور به شیشه مذکورتری برخورد کرد، شیشه فروریخت و بیست نفر از ترس فرار کردند و در حین فرار پای شان به دست عده ای از نیروهای راستگرا برخورد کرده و خبرگزاری ها گزارش کردند که دانشگاههای تهران در اعتراض به بسته شدن فضای سیاسی در دانشگاهها شلوغ شد. مهم ترین کشفیات دانشجویی سال 85 افزایش شدید فرار مغزها، تشکیل انجمن اسلامی دانشجویان اروپا( تقریبا تنها اقدام مثبت سیاسی اصلاح طلبانه سال) و دفن اجساد برخی از شهدا به یاد دانشجویان فرار کرده بود.

فقط 13 درصد

قائم مقام نهضت سوادآموزی کشور آمار طرفداران دولت را به میزان 13 درصد اعلام کرد و گفت:«میزان بی سوادی از اول انقلاب از 49.7 درصد به 13 درصد رسیده است.»، وی توضیح نداد که این 13 درصد چه نقش مهمی در سیاست و اقتصاد و سرنوشت ایران دارند.

خشونت جزو زندگی می شود

اصولا استبداد و زندگی در شرایط ناامنی، باعث می شود که خشونت به همه جای آدم( زیاد فکر بد نکنید، منظورم واقعا آنجا نبود) کشیده شود. راهزنی همراه با بریدن سر، آن هم نه به قصد سرقت بلکه به قصد ایجاد رعب و وحشت، قتلهای عجیب و غریب، تجاوزهای خشونت آمیز زنجیره ای همراه با قتل، گانگستربازی هایی که فقط در فیلم های مربوط به دهه 1930 می شود دید، تولید فیلم پورنو، قاچاق مواد مخدر و مشروب در ابعاد وسیع و چیزهایی از این دست، جزو پدیده های سال 85 بود. به قول ابراهیم نبوی اگر اپوزیسیون خاتمی یک گروه از نویسندگان و فیلسوفان و هنرمندان بودند، اپوزیسیون احمدی نژاد هم گروهی دزد و قاچاقچی و موجود کروکثیف بودند، بالاخره باید همه چیزمان به همه چیزمان بیاید. اما ماجرای عروسی زردبندسفلی در فارس داستان دیگری است. در نزاعی که در جشن عروسی( نه عزاداری) اتفاق افتاد 32 نفر مجروح شدند. از این تعداد 14 نفر در اثر تیراندازی( همه وینچستر 73 داشتند) زخمی شدند. پلیس زردبند سفلی اعلام کرد که « این تیراندازی بنابریک سنت محلی( لطفا به سنت ها احترام بگذارید) در منطقه یادشده صورت گرفته است.» در فاصله 400 کیلومتری تگزاس بالا در فارس، در منطقه مذهبی غیر ملی شهرری، در روز دهم خرداد براساس اعلام نیروی انتظامی « در درگیری میان سی نفر از اوباش شهرری، 16 خودرو آسیب دید و 15 نفر از متهمان دستگیر شدند. میانگین سنی این افراد 17 تا 22 سال بود. این درگیری بین اهالی باروت کوهی شهرری و زورآباد دولت آباد صورت گرفته بود.»( لطفا به اسامی نواحی درگیری کمی فکر کنید.) همچنین مسوولان اعلام کردند که « سالانه 300هزار کودک ناخواسته در ایران متولد می شوند.»

رنگ های مهیج حرام است
یکی از مشکلات بسیار مهم جامعه در سال 85 توسط آیت الله نوری همدانی حل شد. ایشان گفت: «چادر بهترین حجاب است و رنگ های مهیج حرام است.» مطالعات اجتماعی در سال 85 واقعیات زیر را نشان می داد: همه به حرف علما گوش می دهند. علما اگر وقت کنند بستنی را هم حرام اعلام می کنند.

ایران چی کارش کرده؟ کار خاصی نکرده...
با فرارسیدن جام جهانی 2006 آلمان، ایران که یکی از تیم های شرکت کننده بود، تقریبا در شرایطی بدون حاشیه به آلمان رفت. از اوایل اردی بهشت تب فوتبال همه را گرفت. به دنبال گل زدن احمدی نژاد در تمرینات تیم ملی، حداد عادل در سن پنجاه و چند سالگی اظهار داشت: « من 25 سال است که فوتبال بازی می کنم.» آگاهان گفتند: « فاتبال! آهان! از اون نظر!» در بازی های مقدماتی ایران خوب بازی کرد. بازی ایران و کروواسی عالی بود و به نتیجه تساوی رسید. برای رعایت اصول بهداشتی و همزمان با درگذشت یکی از دومین پدر احمدی نژاد، اعلام شد که رئیس جمهور به آلمان نمی رود. همه نفسی به راحتی کشیدند. در روز دوازدهم خرداد ایران بازی را در مقابل تیم بسنی برد. برانکو اعلام کرد که مکزیک را هم می توانیم شکست دهیم. دادکان گفت: «بلندی موی بازیکنان به کسی ربط ندارد.» اما بحث برسر فدراسیون و هجمه علی آبادی ها به فدراسیون فوتبال سروصدای همه را درآورد. علی پروین گفت: « چه می دونم، علی آبادی از قیافه من خوشش نمی آد» وی گفت:« انصاریان و کاویانپور و بزرگتر از این ها هم از خدای شان باشد که با من کار کنند.» فتح الله زاده هم گفت: «من که خودم مدیر عامل تعیین می کنم، حالا بروم معاون شوم؟»

طالع نحس، قسمت چهارم
اما طرف ول کن معامله نبود. احمدی نژاد سه روز قبل در مراسم خداحافظی تیم فوتبال کشور حضور پیدا کرد. برای ایجاد فضای صمیمی ورود خبرنگاران ممنوع شد. احمدی نژاد در زمینه فوتبال هم دیدگاههای استرتژیک خودش را بیان کرد و گفت: « اگر یک بازیکن بخواهد استارت سرعتی زده و با توپ بدود، بعد از سه تا استارت همه انرژی اش تخلیه می شود.» وی گفت: « اگر انرژی مهاجم تخلیه شد، خسته می شود.» رئیس جمهور گفت: « هر وقت از حریف جلو افتادید و خواستید وقت تلف کنید، توپ را بدهید به علی کریمی تا همه را دریبل بزند.» احمدی نژاد گفت: « کعبی چون تندوتیز است، او را بگذارید گوشه زمین تا مدام برود و برگردد.» در پایان این جلسه احمدی نژاد تهدید کرد که اگر ایران به مرحله دوم صعود کند، به آلمان خواهد رفت. بازیکنان زدند توی سرشان و گفتند: وای، نه! رئیس فدراسیون فوتبال آلمان پس از اعلام این خبر گفت: «در صورتی که سفر احمدی نژاد به آلمان قطعی شود، باید این نکته روشن شود که اظهارات احمدی نژاد درباره هولوکاست غیرواقعی، بزهکارانه و غیرقابل قبول است.» اما اقدام عمرالبشیر، رئیس جمهور کشور اسلامی سودان جالب بود. در روز 12 خرداد، ژنرال عمرالبشیر، دستور داد که برای حضور زنان در ورزشگاهها جایگاههایی در نظر گرفته شود. و شد. به همین راحتی.

ایران در جام جهانی

در حالی که تقریبا همه نتایج مسابقات جام جهانی 2006 آلمان شگفت انگیز بود و تقریبا همه آنهایی که باید جزو چهار تیم اول قرار می گرفتند، در بازی های حذفی کنار رفتند و تمام آنهایی که باید کنار می رفتند، به مسابقات نیمه نهایی و نهایی آمدند، تیم ملی ایران تقریبا طبیعی ترین نتیجه را گرفت. تیم ایران طبیعی بود که از تیم مکزیک که در رده سیزدهم فوتبال جهان بود، ببازد، به همین دلیل با نتیجه 3 بر 1 باخت، طبیعی بود که از تیم پرتقال که در رده نهم فوتبال جهان بود، ببازد که با نتیجه 2 بر 0 بازی را باخت و البته طبیعی بود که تیم آنگولا را شکست دهد که با یک بازی بسیار بد، شانس آورد و مساوی شد. گروهی از ایرانیان عزادار شدند، گروهی سکته کردند، گروهی دچار یاس فلسفی تاریخی شدند، گروهی هم دچار هیچ چیزی نشدند. در تاریخ فوتبال ایران این جام طبیعی ترین جامی بود که برگزار شد. البته، بعد از پایان جام علی دائی که بزرگترین افتخار فوتبال تاریخ ایران است، چنان مورد حملات کارشناسی، جوک نگاری، شوخی سازی و غیره شد که تا مدتها از همه صحنه ها دور شد، ازدواج کرد، بچه دار شد، در اکوادور مزرعه خرید و نامش را گذاشت سزار گومز، اما پیروزی بزرگ برای ایران ضربه سری بود که زین الدین زیدان به سینه ماتراتزی زد و باعث باخت تیم فرانسه در مسابقه فینال شد. فرانسوی ها این کار زیدان را تبدیل به پرفروش ترین ترانه سال شان کردند. علاء الدین بروجردی غیرت اسلامی زیدان را در بیانیه ای ستود، کیهان زیدان را تقدیس کرد و شوخی شوخی نزدیک بود زیدان به عنوان رهبر مسلمین جهان شناخته شود که ماجرا ختم بخیر شد. در حالی که زیدان به عنوان یک فوتبالیست با اخلاق و محبوب ترین فرانسوی سال، مدل لباس و عطر سکسی فرانسوی ها بود، توهم ایرانی او را تبدیل به بن لادن جدید کرد. زیدان یک روز بعد در مراسم ناهار ویژه شیراک حضور یافت و یک هفته بعد از همه بخاطر کاری که کرده بود عذرخواهی کرد. در روز سی ام خرداد 85 وزیر کشور آلمان، درخواست مصطفی پورمحمدی را برای دیدار در برلین رد کرد.

چه پسر ماهی! چه پسر مامانی!

نکته این بود که از وقتی علی جنتی پسر آیت الله جنتی معاون پورمحمدی و مسوول ستاد انتخابات وزارت کشور شد، وزیر مربوطه هفته ای شش بار اعلام می کرد که علی جنتی طرفدار خاتمی است و عکس خاتمی را در اتاقش زده است. این شایعات تا چند هفته قبل از برگزاری انتخابات که علی جنتی استعفا داد و رفت، جریان داشت. در روز چهارم خرداد علی جنتی گفت: «گاهی اوقات هر 15 روز یک بار هم پدرم را نمی بینم.»

اتفاقات عجیب ماه خرداد
اصولا در سالهای احمدی نژادی، یا عصر غیرت( به جای عصر خرد و عصر روشنگری) اتفاقات کیلومتری عجیبی می افتاد. یک زنجیره انسانی هفت کیلومتری در نطنز ایجاد شد، یک کیک زرد پخته شد که سیصد آشپز به مدت 56 ساعت نود تن شکر و ارد را تبدیل به کیک کردند، مدتی قبل آشپزهای تبریزی یک کوفته پختند به وزن ششصد کیلو و به مناسبت سال پیامبر اعلام شد که قرار است نوجوانان کشور، طولانی ترین نقاشی دنیا را در تهران به طول پنج کیلومتر در مورد حضرت پیامبر نقاشی کنند. اینکه این نقاشی کشیده شد یا نه، بماند، اما بسیاری از جاسوسان علمی به دنبال کسی هستند که چنین نبوغی بخرج داده و چنین چیزی به فکرش رسیده است. این نقاشی را قرار است چگونه تماشا کنند؟ حالا چرا پنج کیلومتر؟ البته گفته های پنج کیلومتری زیادی هم در ماه خرداد ارائه شد. به دنبال اعتراض نیروهای اصولگرا به خودشان، در مورد اهدای سکه های طلای بیست گرمی از سوی وزیر کشاورزی به برخی نمایندگان مجلس، غلامحسین الهام گفت: « سکه های طلای اهدایی وزیر جهاد به نمایندگان جنبه معنوی دارد.» وی گفت: از این پس کلیه چیزهایی مانند اسکناس، دلار، جواهرات و چیزهای اینجوری( تاکید از الهام است) جنبه معنوی دارد. از طرف دیگر 700 متکدی، آدامس فروش، فال فروش و پاک کنندگان شیشه اتومبیل از خیابان های سطح شهر جمع آوری شدند. یکی از مسوولان انتظامی در روز 16 خرداد گفت: خطر توزیع آدامس از یک نظر از شبکه های ترور هم خطرناک تر است. وی به این سووال که « از کدوم نظر؟» پاسخ نداد.

شاید به مصلحت نباشد، شاید هم باشد!

به دنبال اعلام خطر جنگ و هرج و مرج برای کشور، نیروی مقاومت ملی تشکیل و زیر نظر محرمانه برخی از نیروهای سیاسی بسیار فعال شروع به کار کرد، آنان در همه جا مقاومت می کردند و بدی های حکومت را فاش می کردند، در روز نهم خرداد در یک اقدام قهرمانانه نیروهای مقاومت، اکبر هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این سووال که آیا در انتخابات تخلفاتی هم شده بود؟ گفت: « بله، یک چیزهایی بود که شاید گفتن آنها زیاد به صلاح نباشد.»

غنی سازی پنج درصدی یا نود و پنج درصدی
تقریبا از اواسط سال بود که جهان به این نتیجه رسید که ایران حق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای دارد، اما باید این اقدام در یک پروسه اعتمادسازی صورت بگیرد. الهام در اوایل خرداد گفت: « ایران سقف غنی سازی اورانیوم را پنج درصد تعیین کرد.» اما چند ساعت بعد، آصفی اعلام کرد: « غنی سازی محدود نمی کنیم.» متکی هم به کوالالامپوررفت و اعلام کرد که: « ایران آمادگی خود را برای از سرگیری مذاکرات با سه کشور اروپایی درباره غنی سازی اورانیوم اعلام می کند.» رایس هم گفت:« ایران حق برخورداری از انرژی هسته ای غیرنظامی را دارد و اگر از برنامه های مربوط به تسلیحات هسته ای خود صرف نظر کند، همکاری اقتصادی بیشتری با این کشور خواهد شد.» رایس که فکر می کرد قضیه به همین سادگی است، گفت: « مساله هسته ای ایران باید ظرف چند هفته ونه چند ماه حل شود.» اما عبدالله گل در ملاقات با وزیرخارجه اسرائیل حرف بامزه ای گفت: «ترکیه کاملا مخالف گسترش سلاح های هسته ای است.» وی در اسرائیل این حرف را جوری زد که انگار منظورش ایران است و به ایران جوری گفت که انگار منظورش اسرائیل است.

ایرانیان خارج از کشور بروند خارج تر
در اواسط حرداد ماه موجی از نگرانی ایرانیان خارج از کشور را فراگرفت. احمدی نژاد گفت: «دولت از ایرانیان مقیم خارج دفاع کند.» سید مهدی طباطبایی، عضو ائتلاف آبادگران نیز برای دفاع از کسانی که حجاب را رعایت نمی کنند، گفت: «کسانی که حاضر نیستند حجاب را رعایت کنند، از کشور بیرون بروند، چون در کشور اسلامی مانند ایران جایی برای آنها نیست.» در حقیقت قرار شد کسانی که حجاب را رعایت نمی کنند، اول از کشور بیرون بروند، تا بعد احمدی نژاد از آنها دفاع کند.

مایکل مور حزب الله، داماد می شه ایشاء الله
طبیعتا در مجادله ایران و آمریکا، مایکل مور به عنوان چهره منتقد و کمدینی که بیشترین پول را از حماقت های بوش درآورد، مورد توجه ایرانیان مخالف آمریکا( به معنی اعم) قرار گرفت. مصطفی فقیهی از وب سایت انتخاب دست به یک مصاحبه حرفه ای با مایکل مور زد. مایکل مور در این مصاحبه ضمن « بی عقل خطاب کردن بوش، وی را احمق و مضحک» خواند و گفت: «شک ندارم که بزودی شاهد گفت و گوی ایران و آمریکا خواهیم بود. اما اندکی از اطمینانم کم می شود که می بینم جرج بوش هنوز رئیس جمهور است.» وی در مورد احمدی نژاد واژه «عجیب و غریب بودن» را بیان کرد و گفت: « برایم جالب است که ایران رئیس جمهور عجیب و در عین حال جالبی مانند احمدی نژاد دارد.» توصیف احمدی نژاد با واژه «عجیب و غریب» زیباترین و مودبانه ترین و شاید موذیانه ترین توصیف سال 85 از احمدی نژاد بود.

مسلمانان یاری کنین تا مملکت داری کنم
از یوسف اسلام ضد تروریست که همزمان با موج اسلام گرایی دوباره به موسیقی پاپ بازگشت گرفته، تا آنجلینا جولی و مایکل جکسون و لوئیس فراخان همگی به یاری احمدی نژاد آمدند. در یک برنامه تلویزیونی که روز دهم خرداد از صدا و سیما پخش شد، لوئیس فراخان، رهبر مسلمانان آمریکا در حضور خبرنگاران و اصحاب رسانه ای کوبا( معلوم نیست رهبر مسلمانان آمریکا در کوبا چکار می کرد؟) گفت: « آقای احمدی نژاد! ما از شما پشتیبانی می کنیم.» لوئیس فراخان رهبر مسلمانان آمریکا نیز از اینکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، دوماه بعد از سفرش به کوبا سخنانش را پخش کرده، اظهار شگفتی کرد. آگاهان به لوئیس فراخان توضیح دادند که دوماه اصولا در ابعاد تاریخی هفت هزار ساله ایران رقمی نیست و صدا و سیما هنوز دارد فکر می کند که آیا هیتلر بهترین رفتار را در اروپا کرد یا موسولینی یا استالین؟

حداد عادل، صاایران، روز بروز، مدرن تر از دیروز
تقریبا در نه ماه اول سال 85 حداد عادل پبشرفت طبیعی خودش را با یک شیب معمول و معقول انجام داد. وی در دهم خرداد برای نشان دادن استقلالش به عنوان رئیس مجلس که در راس امور است، گفت: «رهنمودهای رهبر انقلاب را نصب العین قرار می دهیم.»

ارتباطات از طریق ماله کشی
من تا چند سال قبل فکر می کردم آیت الله تسخیری با آن ریش پهن و انبوه و چهره منور، لابد یک آقای محترمی است مثل آیت الله فاضل که می توان با صدای سخنرانی وی در مورد جنگ احد، یک ساعت و نیم راحت خوابید، در حالی که می بینم که پدیده ای است. آیت الله تسخیری در سال 85 یکی از بزرگترین اقدامات در طول تاریخ شیعه را انجام داد. ایشان ضمن اینکه اعلام کرد که زیارتگاهی به نام ابولولو فیروز که به عنوان یکی از قاتلین یکی از صحابه پیامبر شناخته می شد، از بیخ کذب است، در آنجا را هم داد گل گرفتند و عجیب اینکه بعد از این اقدام مثل کیجایی ها چشمش چپ هم نشد. همین آیت الله تسخیری یک کاره راه افتاد و رفت با روزنامه ایزوستیا مصاحبه کرد و گفت: «رئیس جمهوری ایران هیچگاه خواستار نابودی اسرائیل با استفاده از زور نشده است.... منظور رئیس جمهور، برگزاری انتخابات آزاد در سرزمین فلسطین و مشارکت همه اقوام ساکن آن برای تعیین حکومت مطلوب خود بود.» در حقیقت داستان حذف اسرائیل از روی نقشه جهان در سال 85 گازمال شد و رفت و حداکثر تبدیل به یک هولوکاست بازی شد.

گنجی باید برگردد، اعدام باید گردد
وقتی در آن روز صبح بهاری دوازدهم خرداد اکبر گنجی سوار بر هواپیما شد و به سوی مسکو پرواز کرد( احتمالا این جمله هشت اشتباه تاریخی دارد که مرا به آقای بهنود می بخشید.) همه دوستان و دشمنانش به این فکر می کردند که آیا گنجی به ایران بازخواهد گشت؟ آیا او در غرب همان اکبر گنجی خواهد ماند یا تبدیل به امانوئل گنجی خواهد شد؟ وقتی پس از چند سال چهره اش را در رم دیدم، به نظرم شبیه آدمهایی بود که می خواهند برگردند، اما کلماتش شبیه کسانی که می خواهند برگردند نبود. در آن روز گنجی از ایران بیرون آمد و جایزه قلم طلایی خودش را در کاخ کرملین گرفت. در این مراسم علاوه بر ولادیمیر پوتین، 1500 تن از مدیران و سردبیران روزنامه ها و نشریات سراسر جهان حضور داشتند. گنجی گفت: « این جایزه را حق کسانی می دانم که در راه دفاع از آزادی و حقوق بشر طی قتلهای زنجیره ای از طریق سلاخی به قتل رسیدند. این جایزه حق زندانیانی است که در تابستان 1367 در زندانهای سراسر کشور اعدام شدند.» وی گفت: «امروز دیگر نباید با سلاح خشونت طلبان به مقابله با آنها پرداخت.» وی گفت: «باید مقاومت صلح آمیز مدنی را جایگزین خشونت انقلابی کرد... شعار من برای مبارزه با ظلم و خشونت «ببخش و فراموش نکن» است.» به نظر می رسید که اپوزیسیون خارج از کشور که در جریان اعتصاب غذای گنجی از « انجمن سیاستمداران محتضر» تبدیل به « انجمن شاعران مرده» شده بودند، تازه جانی گرفتند. گروهی گنجی را روی سرشان حلوا حلوا کردند و گروهی دیگر او را زیر پای شان تکه تکه کردند. گنجی پس از دریافت جایزه در کرملین، از سوی شهردار فلورانس طی مراسمی رسمی، شهروند افتخاری فلورانس شد و در شهر ماکیاوللی در مورد ماکیاوللی سخنانی ایراد کرد که بعدا فلورانسی ها متوجه شدند انگار او درباره یک ماکیاوللی دیگر حرف می زند.( اشکال از مترجم است، به ماکیاوللی دست نزنید.) گنجی از ایتالیا به انگلیس رفت و در آنجا به همان چیزهایی متهم شد که بخاطر انکارشان شش سال زندان رفته بود. وی تا پایان سال هم می گفت: بزودی به ایران برمی گردم.

محبوب ترین دولت در صد سال اخیر
وقتی در ایران مردم دچار جو گرفتگی می شوند، این موضوع بسرعت قابل حل نیست. گاهی چند ماه و گاهی چند قرن وقت لازم است تا باور کنیم که نباید باور می کردیم. در اواسط حرداد، آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی جمله ای را که ابتدای سال گفته بود، تکرار کرد. وی که یادش رفته بود خودش هم هشت سال رئیس دولت بوده است، گفت: « ایران محبوب ترین دولت را در صد سال گذشته داشته است و مردم سراسر جهان از آن حمایت می کنند.» پس از بیان این جمله بود که برق چند شهر قطع شد و طوفان شدید آمد و ستاره قطبی به مدت دوماه دیده نشد.

اخلال گران جهان متحد شوید
رهبری جمهوری اسلامی پس از پیروزی انتخابات به همه جناح های درگیر اعلام کرده بود که هتاکی به هاشمی رفسنجانی تا اطلاع ثانوی ممنوع است. هاشمی نیز با ایشان در حالت جنگ ولرم بسر می برد. همزمان با بیرون آمدن هاشمی از فریزر تاریخ و حضورش در صحنه سیاسی در سال 85 بازی های قبلی توسط طرفداران احمدی نژاد و مصباح و بخصوص فاطمه رجبی( همسر و مورد الهام) آغاز شد. در جریان سخنرانی هاشمی در قم توسط برخی شاگردان مصباح اخلال ایجاد شد و عده ای کتک خوردند. 5 طلبه در این ماجرا دستگیر شدند. دفتر مصباح به عنوان متهم اصلی ایجاد اختلال همه چیز را تکذیب کرد. حسین جلالی، مسوول دفتر آیت الله مصباح یزدی اعلام کرد که « در روز حادثه من به زرند کرمان رفته بودم، حاج آقا مصباح هم در جهرم بود و یکی دیگر از اعضای شورای شهر نیز که متهم است در شهر یزد بود، بنا براین ما با اخلالگران رابطه نداریم.» این ماجرا شروع پر سروصدای حضور هاشمی در صحنه سیاسی و حذف و غیبت مصباح یزدی از همین صحنه بود.

محمود علیه السلام
معجزات احمدی نژاد در طول 85 ادامه داشت. وی که خودش مدعی شده بود با خدا ارتباط دارم، هدیه مناسبی از سوی رئیس دیوان محاسبات کشور دریافت کرد. این انسان حسابگر از قول یک مرد سوری گفته بود: « اگر بنا بود پيامبري بيايد، آن پيامبر احمدي نژاد است.» بعدها این سخن به اشکال مختلف تکذیب شد، مثلا گفته شد: « یک زاهد یمنی در سال ششم قبل از هجرت گفته بود که پیامبری از مکه می آید.» یا مثلا گفته شد: « یک عارف از بروجرد گفت که یک مرد از الجزایر می آید و با سر به شکم یک اهل کتاب می زند، او را دوست بدارید.» و از این جور چیزها...

موج ضدآمریکایی، ضد دولتی
مدل سیاسی جدید سال 85 یک مدل روشنفکری اروپایی پست کلنیال بود. تقریبا برای هر موضع گیری سیاسی انتقادی از دولت احمدی نژاد، واجب شد که دو تا فحش با دلیل یا بدون دلیل هم به آمریکا داده شود. این موج از هاشمی رفسنجانی آغاز شد، بتدریج به روشنفکران غیرمذهبی و چپ های سابق رسید، بعد توسط شیرین عبادی و طبعا فریبرز رئیس دانا تکرار شد و آخر کار هم گردن اکبر گنجی افتاد.( علت اینکه اسم حسین درخشان را در اینجا نمی آورم نامعلوم است.) کسی متوجه نشد که این مدل دهه شصتی سالهاست مستعمل شده، ولی مثل بسیاری از مدهای لباس نکرار آن به نظر جذاب می رسید. در 29 خرداد هاشمی رفسنجانی گفت: « آمریکایی ها و اروپایی ها جلوی اشتباهات شان را در جهان بگیرند.» وی توضیح داد: یعنی ما می خواهیم بگوئیم که جلوی اشتباهات خودمان را خودمان می گیریم. شیرین عبادی هم گفت: « رئیس جمهور آمریکا باید جلوی نقض حقوق بشر در زندانهای این کشور را بگیرد. ما باید یک جمهوری جهانی بوجود بیاوریم تا مردم شهروند جهانی باشند.» این موج توسط چپ اپوزیسیون خارج از کشور تقویت شد و حتی با حمایت های پنهان و پیدای دولت باعث شد تا انجمن دانشجویان رسما سوسیالیست و کمونیست در ایران بدون هیچ دلیل تاریخی شکل بگیرد.

منو اون تو جا بدین، تو رو خدا!
در اواخر خرداد احمدی نژاد بدون هیچ دلیل خاصی و بطور سرزده در اجلاس شانگهای حضور یافت. تلاش وی برای عکس گرفتن در میان سران کشورهایی که آنجا بودند، به نتیجه نرسید، چرا که محافظین جلوی او را گرفتند، وی موفق شد سردرد بگیرد و از شرکت در مجلس رقصی که به افتخار مهمانان برگزار شده بود، حضور نیابد.

ذخیره ارزی مصرف شد
تقریبا اولین صداهای فاجعه اقتصادی کشور در اواخر ماه خرداد شنیده شد. دولت نه تنها پول فروش نفت را مصرف کرد، بلکه تعهد برنامه درازمدت مبنی بر کاهش نفت در بودجه را نیز نادیده گرفت و در مدتی کوتاه ذخیره ارزی را هم مصرف کرد. پیرموذن نماینده اردبیل گفت: «مصرف ذخیره ارزی اوضاع کشور را به سوی نابودی می برد.»

Ebrahim Nabavi 1385 part 2

(در سال 85 اتفاق افتاد (قسمت دوم



po_nabavi_01.jpg

ابراهيم نبوي e.nabavi@roozonline.com - دوشنبه 6 فروردین 1386 [2007.03.26]

دیروز اولین قسمت مرور طنزآمیز را بر وقایع سال 85 خواندید. در مطلب امروز به این ماجراها اشاره کرده ام: پاپاراتزی های سال 85 یا آنان که سی دی سکسی منتشر کردند و سی دی هلالی و سایر سی دی های حلال و حرام، چگونه شد که اصلاح طلبان از یخ بیرون آمدند؟ سیاست چکنم چکنم جمهوری اسلامی و وقت کشی تا دقیقه 94، داستان آن مرد که می خواست زنان به استادیوم بروند و چون موفق نشد برای جرج بوش نامه نوشت. آیا رامین جهانبگلو چون می خواست کاری بکند دستگیر شد یا چون ماموران اطلاعات می خواستند کاری کنند جهانبگلو را دستگیر کردند؟ چگونه شد که گمجی جایزه قلن طلائی را گرفت و در کجا گرفت و چکارش کرد؟ در نمایشگاه کتاب پارسال چه گذشت و چه کسانی برنده چه چیزهایی شدند؟ داستان عبدالمالک ریگی که مثل ریگ سر مردم را می برید و می خواست کار فرهنگی هم بکند، اما چرا فیلم گرفت، معلوم نیست. و در پایان سفر احمدی نژاد به اندونزی و دست دادن همسر رئیس جمهور اندونزی و رئیس جمهوری که دستی دستی دست نداد..... و این سفرنامه تا هشت روز دیگر ادامه دارد.

از پورنوگرافی تا بدحجابی
دو گرایش از اول سال 85 به موازات هم توسط دولت دنبال می شد. از یک سو برای جلوگیری از فساد اخلاقی تمام رسانه های سیاسی تحت کنترل قرار گرفتند، از سوی دیگر پاپاراتزی های اینترنتی شروع به انتشار گاف های مسوولان دولتی کردند. فیلم رقص در ترکیه، فیلم پورنو منسوب به یک بازیگر تلویزیونی، فیلم های مختلف گاف های بی شمار احمدی نژاد از جمله هاله نور و دختر شانزده ساله و فیلم رضا هلالی روی یو تیوب رفت. از اول اردیبهشت مراسم گیر دادن به حجاب رسما آغاز شد. کریمی راد اعلام کرد بدحجابی جرم مشهود است و از این پس جریمه نقدی خواهد داشت. یک مقام انتظامی نیز اعلام کرد که «خرید و فروش ماهواره جرم است.» پلیس تهران نیز گفت: « با شهروندانی که حیوان همراه خود داشته باشند، برخورد می شود.» رقص و بد حجابی و هاپو و سی دی بازی و همه چیز قروقاطی شد و باهنر گفت: « دولت نهم و مجلس هفتم باید در زمینه حجاب تقسیم کار کنند.» نماینده اصفهان که در دو سال گذشته رکورد دار نظرات عجیب و غریب در مورد حجاب بود، رسما گفت: « دختران و پسران با هم کوه نروند.» وی نگفت که دختران و پسران با هم به کجا بروند.

خیابان را سراسر گه گرفته است
اصلاح طلبان از آشیانه های یخ زده خارج شدند. محسن میردامادی ثالث در خیابان گفت: « هوا بس ناجوانمردانه سرد است» و رجبعلی یوشیج جواب می داد: « من دلم سخت گرفته است...»، شاملو حجاریان نیز گفت: « خیابان را سراسر گه گرفته است.» سرانجام قرار شد جناح لرهای اصلاح طلب پیشقدم شوند و پس از یک سال تلاش مهدی کروبی، آرم حزب اعتماد ملی انتخاب شد. وی گفت: انتخابش خیلی سخت بود، مثل ای که بری سر او کوه و برگردی. این حرکت نرم بتدریج ادامه داشت، آنقدر تدریجی که گاهی دیده نمی شد.

چه کنم چاره کنم، نامه شو بدین پاره کنم
چه کنم چه نکنم، خط اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را در سال 85 تشکیل می داد. در حالی که جمهوری اسلامی و اروپا همه امید خود را به اجلاس مسکو بسته بود، این اجلاس برگزار شد و به نتیجه نرسید. در روزپنجم اردی بهشت، آصفی سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرد: «اگرتصمیم گیری درباره پرونده ایران به شورای امنیت واگذار نشود، جمهوری اسلامی نهایت همکاری را با آژانس خواهد کرد.» اما علی لاریجانی گفت: « با شکلات راضی نمی شویم» در همین حال، کوندالیزا رایس گفت: «ایرانی ها دارند بازی درمی آورند.» دولت آمریکا پیشنهاد جمهوری اسلامی را در مورد اجلاس بغداد رد کرد. جواد ظریف هم در کمال خشم و خشونت گفت: « ایالات متحده کماکان در قرن نوزدهم به سر می برد.» در حالی که بحث برسر این بود که آیا ایران باید با آمریکا مذاکره بکند، یا اصلا این کار را نباید بکند، جلال طالبانی گفت: « ایران و آمریکا با هم قبلا مذاکره کردند.»، اما علی لاریجانی گفت: « ایران نیازی به مذاکره با آمریکا ندارد.» منوچهر متکی هم دوباره سر زخم های قدیمی را باز کرد و گفت: « می خواهند برای کسانی اعتماد سازی کنیم که خودشان دو جنگ جهانی به راه انداختند.» اما در همان حال آصفی گفت: « گفت و گو تنها راه حل است.» علی لاریجانی هم برای فراموش کردن غم و غصه اش به سفر رفت. اما یک امید برای کنار آمدن با آمریکا وجود داشت و آن هاشمی بود. هاشمی هم جوگیر شد و گفت: « ایران برای رویارویی با آمریکا آماده است.» رفسنجانی گفت: «اسرائیل جرات حمله به ایران را ندارد.» سردار دهقان از دهاقین فرماندهی سپاه، با شنیدن گفته های هاشمی قاط سنگین زد و گفت: «هرگاه آمریکا شیطنت کند، اول اسرائیل را هدف قرار می دهیم.» سردار افشارهم یک سطل یخ روی دهقان فداکار مورد نظر ریخت و گفت: « اظهارات سردار دهقان هیچ اعتباری ندارد.» از طرفی تظاهرات صدها نفر علیه حمله آمریکا به ایران در پاریس برگزار شد، در پاریس گفته شد که این تظاهرات علیه جنگ است، اما در ایران نوشته شد که این گروه برای حمایت از انرژی هسته ای تظاهرات کردند. سرانجام بوش متوجه موضوع شد و گفت: «میان عراق و ایران تفاوت وجود دارد» برای اینکه بوش بیشتر متوجه تفاوت ایران و عراق شود، در اواخر ماه اردی بهشت سال 85 دویست روشنفکر آمریکایی از جمله یرواند آبراهامیان در مورد حمله آمریکا به ایران به بوش هشدار دادند.

عمو قالیباف، بعله، تونل منو ساختی؟ نخیر!
در حالی که سه ماه قبل از روی کار آمدن احمدی نژاد در یک گفتگوی لفظی آقای خاتمی از بی نظمی ترافیک تهران گله کرده بود و احمدی نژاد به عنوان شهردار دهانش را باز کرده بود و ( دیگر مهم نیست که چه گفت، همین که دهانش را باز کرد، خودش نشان دهنده یک فاجعه است.) قالیباف، شهردار جدید تهران اعلام کرد: «مدیریت ترافیک در ایران بی صاحب است.» وی توضیح نداد که خودش چکاره است.

بحرین باید برگردد، نابود باید گردد
علت جدا شدن بحرین از ایران معلوم شد و علت دشمنی های این کشور نیز با دولت قهرمان و راستین و محبوب و مامانی کشورمان اعلام شد. پادشاه بحرین بدون اینکه توضیح دهد که آیا اصولا در بحرین روزنامه و روزنامه نگاری وجود دارد یا نه، گفت: «هیچ روزنامه نگاری در بحرین به زندان نمی افتد.»

احمدی نژاد در آفساید
داستان مهم ماه اردیبهشت احمدی نژاد، با یک اظهار نظر طبیعی او که قاعدتا حساب نشده بود، آغاز شد. به دنبال اصرار گروههایی از دختران که فکر می کردند که بزرگترین مشکل زنان این است که حق دیدن مردان را موقع فوتبال در استادیوم ندارند و فیلم آفساید جعفر پناهی در همین رابطه به خوبی توانسته بود نیروی انتظامی را تحلیل و توصیف کند، احمدی نژاد دستور داد که دختران می توانند از مسابقات فوتبال دیدن کنند. این موضوع مثل دیگر گفته های وی ابتدا صدای آرامی صادر کرد، بعد منفجر شد و بعد تمام کشور را دچار بحران کرد. احمدی نژاد گفت با ورود خواهران به استادیوم های فوتبال موافق است و از آن دفاع می کند. دکتر الهام، سخنگوی دولت همزمان با اینکه دولت اعلام کرد که فعلا زنان به استادیوم نروند، گفت: « زنان بدون هیچ نگرانی به استادیوم ها بروند.» درگیری در این مورد به مراجع کشیده شد و الیاس نادران از طرف دولت گفت: « نصیحت مراجع اجرا خواهد شد.» موتلفه نیز گفت: « مطمئنیم رئیس جمهور از پیگیری دستور حضور بانوان در ورزشگاهها خودداری می کند.» با گذشت چند روز رئیس جمهور و مشاورینش از طرح ورود بانوان به ورزشگاهها عقب نشینی کردند. مهدی کوچک زاده گفت: «احمدی نژاد هیچ چیزی را منع و هیچ چیزی را آزاد نکرده است.» وی گفت: « پرداختن به مسایل دست چندمی مثل حضور زنان در استادیوم مشکلات اصلی مردم نیست.» علی آبادی، مسوول ورزش کشورنیزاعلام کرد: «حضور بانوان مجرد در ورزشگاهها ممنوع است.» دولت رسما اعلام کرد که دستور رئیس جمهور درباره ورود زنان به ورزشگاهها فعلا اجرا نمی شود. شمقدری، مشاور احمدی نژاد نیز در صدا و سیما طبعا از نظر رئیس خودش دفاع کرد، احمدی نژاد هم اعلام کرد اظهارات شمقدری مشاور رئیس جمهورمثل اظهارات خود رئیس جمهورهیچ اعتباری ندارد. اما مهم تر از همه دعوایی بود که برای نخستین بار میان احمدی نژاد و استادش که علاقه خاصی به برادران دارد، بوقوع پیوست. مصباح یزدی گفت: « احمدی نژاد، تجویز تماشای بدن مردهای نامحرم را به زنان داد. رئیس جمهور در گناه ناشی از ارتکاب آن حرام، شریک خواهد بود» شیرین عبادی هم گفت: « نهایت عدالتی که سیاست مردان محافظه کار می توانند برای زنان ایرانی تصور کنند، آن است که برای گرم کردن بازار رقابت های ورزشی کشور به استادیوم ها بروند و برای « بازی های مردانه» هورا بکشند.» سرانجام قرار شد احمدی نژاد نظر رهبری را در این مورد بپرسد. البته این کار را می توانست همان روز اول بکند و این جزو معدود کارهایی بود که همان روز اول نکرد.

همه با هم بسوی خدا برویم
بشر همیشه سودای پرواز داشته است، بخصوص تا قبل از اینکه هواپیمای اختصاصی داشته باشد. بعضی ها این کار را با سوار شدن بر موشک فضاپیما انجام دادند، بعضی سعی کردند بال دربیاورند، بعضی به سوی عرفان رفتند و طبیعتا بازداشت شدند، اما همیشه یک سووال مهم بخصوص در سال 85 که مسلمانان پیشرفت های علمی بسیاری کردند، این بود که یک مسلمان فضانورد باید چگونه فرایضش را بجا بیاورد؟ در روز پنجم اردی بهشت سال 85 کنفرانس مشکلات فضانوردی برای مسلمانان در مالزی تشکیل شد. از طرفی حل مشکلات علمی کشور نیز در دستور کار کسانی که از علوم متنفر بودند، قرار گرفت. آیت الله خزعلی گفت: « دانشگاهها عالی می شوند، به شرط اینکه کار را به مطهری ها و مصباح ها بدهید، ببینید می توانند یا نمی توانند؟» آگاهان گفتند: آقای مطهری به شهادت رسیده و در حال حاضر تخت طاووس به جای ایشان است، آقای مصباح هم وقت نمی کند بیرون از کانادا و انگلیس برای اسلام کاری بکند.

دولت باز و منتقدان گشاد
رئیس جمهور از اواسط بهار، متوجه شد که ظاهرا برای انجام دادن کارهایی جز به هم ریختن جهان و منطقه، رئیس جمهور شده است. وی دو سیاست را در مقابل منتقدانی که می گفتند دولت توانایی ندارد، بکار گرفت؛ اولا گفت: خودتان توانایی ندارید، ثانیا اعلام کرد: هیچ اشکالی وجود ندارد. از طرف دیگر از مردم خواست که از وی انتقاد کنند، اما گفت که اگر انتقاد کنید پدرتان را درمی آورم. در اوایل اردیبهشت احمدی نژاد رسما و بدون اینکه هیچ خجالتی بکشد، گفت: « من هرگز نگفتم که نفت را به سفره مردم می برم.» وی برای توضیح اینکه به چه دلیل قبلا چنین چیزی گفت و فعلا چنین چیزی نگفته است، اعلام کرد: « احمدی نژاد یک معلم مدرسه است و بسیار صلح دوست است و تا امروز آزارم به هیچ فردی نرسیده است.» در همین راستا انتقاد زدائی به مدت چند ماه آغاز شد. آیت الله خوشبخت که ظاهرا برعکس دیگران با آمدن شخص مذکور بدبخت نشده بود، گفت: «علما عجله کردند، تضعیف دولت در این موقعیت اشکال شرعی دارد.» یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم نیز گفت: « کشیدن کاریکاتور احمدی نژاد به صلاح نیست و به دست بیگانگان بهانه می دهد.» احمدی نژاد برای نشان دادن علائق فرهنگی اش به روشنفکران ایرانی( غیر از مایکل مور و منکرین هولوکاست) به نمایشگاه مطبوعات سرزد و در آنجا گفت: «آینده مطبوعات در ایران روشن است» آگاهان پرسیدند: روشن است یا وجود ندارد یا روشن است که وجود ندارد. کریمی حکاک وزیر دادگستری نیز اعلام کرد:« تخلفات مطبوعاتی کاهش یافته است.» رئیس جمهور در نمایشگاه کتاب گفت: « من روزی یک سوم وقتم را به مطالعه نامه ها و گزارشهایی که برایم رسیده است می خوانم.» وی به جوانان علاقمند توصیه کرد روزی یک سوم وقت خودشان را به مطالعه نامه ها و گزارشهایی که به آنان می رسد، بخوانند. امیر محبیان نیز به دلیل نامعلومی گفت: «احمدی نژاد مخالف روشنفکری دینی نیست.» وی گفت: «دولت کانال های ارتباط خود را با نخبگان به صورت جدی فعال کند.» البته همه هشدارها جدی نبود، در روز یازده اردیبهشت عماد افروغ در حالی که قاه قاه می خندید، گفت: «زنگ خطر را برای دولت احمدی نژاد به صدا درمی آورم.»

افلاطون جاسوس اسپارت بود نه آتن
شاید نتوان رابطه مستقیمی میان بازدید رئیس جمهور و دستگیری رامین جهانبگلو پیدا کرد و من تقریبا مطمئنم که رابطه غیرمستقیم هم در این مورد نمی توان پیدا کرد، اما این دو واقعه مولمه همراه و همزمان اتفاق افتاد. رامین جهانبگلو، فرزند جهانبگلوی بزرگ که ایدئولوگ های انقلاب از جمله فردید و جلال آل احمد، تمام جلسات شیرین مباحثات فلسفی شان را در خانه جهانبگلو برگزار می کردند، پس از سالها اقامت در فرنگ، انتشار کتابهای فلسفی متعدد در جهان، در سالهای خاتمی از کانادا به ایران بازگشت. وی در اردیبهشت 85 به اتهام جاسوسی و تلاش برای انقلاب مخملی دستگیر شد. تا مدتی معلوم نبود که این فیلسوف چهل و چند ساله کجاست، اما روز پانزده اردی بهشت زندان اوین تائید کرد که رامین جهانبگلو به اتهام جاسوسی در این زندان است. دو روز بعد وزیر اطلاعات گفت: « جهانبگلو به اتهام ارتباط با عوامل بیگانه توسط مرجع قضائی دستگیر و در اختیار وزارت اطلاعات است.» نکته مهم این بود که جهانبگلو اصلا شخصیت سیاسی نداشت و هیچ فعالیت سیاسی نمی کرد و کاملا بیگناه بود، به همین دلیل بود که هیچکس باور نمی کرد او را بگیرند، و همین شد که کسی هم از او دفاع نکرد. در تاریخ بیستم اردی بهشت علی محمد دادخواه از سوی کانون مدافعان حقوق بشر که پس از دستگیری جهانبگلو هیچ واکنشی از خودش نشان نداده بود، اعلام کرد: « قطع درختان چهارباغ اصفهان ناقض اعلامیه جهانی حقوق بشر است.»

دموکراسی کیلو کیلو
در وزارتخارجه موجی از دموکراسی می وزید. منوچهر متکی اعلام کرد: « مدیرانی که منطبق نباشند کنار می روند.» سید محمد خاتمی ته مانده آبروی نظام جمهوری اسلامی با دستور دولت احمدی نژاد از ساختمانهای دولتی بیرون رفت. وی براساس نامه مدیرکل پشتیبانی دولت نهم، ساختمان سعدآباد را ترک کرد.

اتفاقات عجیب دائما رخ می داد
شاید برای کسانی که ایران را نمی شناسند، برخی اتفاقات عجیب باشد، اما در بهشتی به نام ایران گاهی قیر نیست، گاهی قیف نیست و گاهی همه به حج عمره رفته اند. سعید ابوطالب، از فراکسیون اکثریت مجلس گفت: «هیات رئیسه مجلس، نامه استیضاح را گم کرد.» محسن رفیقدوست، سرپرست سابق بنیاد مستضعفان و راننده اسبق امام خمینی، رئیس فدراسیون والیبال شد. وی گفت: « دولت احمدی نژاد کار عجیب زیاد می کند، این هم یکی اش» در همین ماه، یک مجسمه ساز اردبیلی به ساختن یک مجسمه شارون شبیه سطل آشغال پرداخت. در روز 25 اردیبهشت دکتر عبدالرضا کردی استاد دانشگاه تهران اعلام کرد که «در ایران هر روز بطور متوسط دو زن به دلیل عمل جراحی زیبایی جان خود را از دست می دهند.» وی توضیح داد که « ایران در مورد جراحی زیبایی زنان رتبه اول را در جهان دارد.» اسبی از دیوار بیرون آمد، رئیس جمهور در ابرها دیده شد، سکه های طلا را به فقرا دادند و در گرمای 35 درجه، هوا برفی و زمین یخبندان بود.

از اوین تا کرملین
مارتین آنالز موجود مهمی است و بنیادش مهم ترین سازمانی که در سالهای انقلاب( از 56 تا 57) در رعایت حقوق بشر در ایران نقش داشت. این بنیاد در سال 1385 جایزه قلم طلائی خود را به اکبر گنجی اهدا کرد. قرار شد اکبر گنجی این جایزه را در محل مورد علاقه اش یعنی کاخ کرملین دریافت کند، پوتین هم که هنوز در اوایل سال به عنوان دیکتاتور شناخته نمی شد و به عنوان جودوکار معروف بود، قرار بود جایزه را به گنجی بدهد. از طرف دیگر در تهران و همزمان با نمایشگاه مطبوعات، جایزه برترین روزنامه نگاران یک عمرفعالیت روزنامه نگاری به عمیدنائینی، لیلا رستگار، مسعود بهنود و محمد بلوری اهدا شد.

خفه خفه، دست به یقه
شاید تنها جایی که بین نظامی و صنایع ادبی رابطه ای در تاریخ ایران دیده شده، در خمسه نظامی است. جز این معمولا سایر نظامیان( غیر از نظامی گنجوی) بهره ای از صنایع ادبی نبردند. محسن رضایی هم همینطور. شاید محسن رضایی تنها کسی است که قدرت پیش بینی نظامی در ایران دارد، منتهی معمولا برخلاف پیش بینی هایش عمل می کند و مشکل همین است. محسن رضایی در کمال ظرافت اعلام کرد: « ایران و آمریکا بزودی دست به یقه می شوند.» از طرف دیگر بوش هم یک کوچولو خشونت بخرج داد و گفت: « باید تهدیدات احمدی نژاد در مورد اسرائیل را جدی گرفت.» بوش اولین کسی بود که در سال 85 در موردی خواست احمدی نژاد جدی گرفته شود.

می گی نمی کنی، ولی می کنی!
تقریبا از پایان بهار بود که بوی جوی مولیان آمد و فضای انتخاباتی کمی جدی شد. گروه احمدی نژاد رفت تا خبرگان و شوراها را بگیرد، اصولگرایان در طول انتخابات با حامیان احمدی نژاد ابتدا اختلاف پیدا کردند، بعد شکاف بوجود آمد، بعد جر خوردند. اصلاح طلبان با تلاش های بسیار بعد از برگزاری انتخابات فهمیدند که اگر عاقلانه برخورد کنند، ممکن است به نتیجه برسند، پیروز اصلی انتخابات هاشمی و میانه روهای راست و چپ بودند. در روز پانزده اردیبهشت که هوا دلپذیر بود و باد خنکی از جانب خوارزم وزه می کرد، عباسعلی کدخدائی سخنگوی شورای نگهبان به سه دلیل گفت که « شورای نگهبان بر انتخابات شوراها نظارت نمی کند.»، چون اولا شورا «مایل» نیست نظارت را برعهده بگیرد. دوما شورای نگهبان فعلا ساختار مناسب را ندارد، یا به عبارتی امکاناتش موجود نیست. سوما این کار مغایر با قانون اساسی است. البته اگر شورا آمادگی داشت، مشکل مغایرت با قانون اساسی مثل همیشه قابل حل بود، کما اینکه این اتفاق افتاد و شورای نگهبان همه رقبای انتخاباتی را حذف کرد. انتخابات با شور انقلابی نیروهای محافظه کار مطابق معمول تبدیل به ماست شدن اصلاح طلبان و نیروهای میانه رو و سایر نیروهای نسبتا معقول پیش رفت. محمد هاشمی مطابق معمول همزمان با ورود به فضای انتخابات خواست امکان پیروزی برادرش را کاملا از بین ببرد. وی در این راستا گفت: « اصلاح طلبان براساس چه تحلیلی در انتخابات 78 با هاشمی رفسنجانی آن گونه برخورد کردند؟» فاطمه کروبی نیز اعلام کرد: « بعید می دانم کروبی شخصا در انتخابات خبرگان شرکت کند.» وزیر کشور گفت که احتمالا انتخابات خبرگان در ماه آبان و انتخابات شوراها در اسفندماه برگزار می شود.

آقایان، شلوارشان را دربیاورند!

عشرت شایق نماینده تبریزکه در سال گذشته به دلیل اعتماد به نفس فراوان گفته بود که مردان از دیدن وی و سایر بانوان در استادیوم های ورزشی دچار رعشه می شوند، در تاریخ هجدهم شهریور توجه خود را معطوف شلوار آقایان کرد و گفت: « کت و شلوار بدترین نوع پوشش برای آقایان است.» وی در مورد زیپ و دکمه و اینکه کدام شان کمتر مشکل تولید می کنند، چیزی نگفت. از آن پس طراحان مد بر روی انواع دامن و مانتوی مخصوص آقایان تمرکز کردند.

نامه ای به بوش، برای نجات بشریت
با شکست طرح رئیس جمهور در مورد دفاع از حقوق زنان تماشاگر فوتبال، لازم بود که احمدی نژاد از چیزی دفاع کند. تا این که آن روز تاریخی فرارسید. قرار بود روز هجدهم اردی بهشت یک روز تاریخی باشد. دقیقا در این روز نامه هفده صفحه ای محمود احمدی نژاد از طریق منوچهر متکی نامه رسان مخصوص دولت به سفیر سوئیس و حافظ منافع آمریکا تحویل داده شد. این نامه اولین تماس رسمی بود که میان دو دولت پس از 26 سال برقرار می شد. با اعلام خبر انتشار این نامه کشورهای ایران و آمریکا در موجی از تعلیق هیچکاکی فرو رفتند. همه می خواستند ببینند که احمدی نژاد چه حرفی برای گفتن دارد و آیا بوش حرف او را می فهمد؟ احمدی نژاد گفت: « در این نامه ما نگاه ملت ایران به مسائل جهانی و راههای برون رفت از مشکلاتی که بشریت امروز از آن رنج می برد را پیشنهاد داده بودیم.» کاندولیزا رایس گفت: « در این نامه چیزی وجود نداشت.» لاریجانی گفت: « نامه احمدی نژاد به بوش بسیار مهم است.» ابطحی گفت: «من نمی فهمم نامه احمدی نژاد به بوش چه فایده ای برای ملت ایران داشت؟»

احمدی نژاد: من از شهروندان آمریکا دفاع می کنم
برای ثبت در تاریخ بخش های مهمی از نامه احمدی نژاد به بوش را نقل می کنیم: « .... آيا مي شود پيرو حضرت مسيح (ع) پيامبر بزرگ الهي بود ، خود را متعهد به حقوق بشر دانست ، ليبراليسم را الگوي تمدني معرفي كرد، با گسترش سلاحهاي هسته اي و كشتار جمعي اعلام مخالفت نمود، مبارزه با تروريسم را شعار خود قرار داد ، و در نهايت ؛براي تشكيل جامعه واحــد جهاني تلاش كرد . جـامعه اي كه قرار است حضرت مسيح (ع) و صالحان زمين در آن حكومت كنند..... شايــد بدانيد من يك معلم هستـم . دانشجويان مي پرسنـد اين اقدامات را (در عراق) چگونه مي توان با ارزشهايی من جمله تعهد به آئين حضرت مسيح (ع) پيامبر صلح و رحمت تطبيق داد ؟.... دانشجويان من مي گويند 60 سال پيش چنين كشوري( به نام اسرائیل) وجود نداشت . اسناد و كره جغرافيايي قديمي را نشان مي دهند و مي گويند هر چه جستجو مي كنيم كشوري به نام اسرائيل نمي بينيم . مجبورم آنان را راهنمايي كنم تاريخ جنگ جهاني اول و دوم را مطالعه كنند.... متهماني در گوانتانامو در بند هستنـد كه محاكمه نمي شوند . به وكيل دسترسي ندارند . خانواده هاي آنان نمي توانند آنان را ببيننـد و در خارج از كشور خـــــود نگهداري مي شوند و هيچ نظارت بين المللي بر آنان نيست..... سئوال بـزرگ ديگر بسياري از مردم اين است كه چرا رژيم اسرائیل مورد حمايت است ؟ و آيا واگذار نمودن حق تعيين سرنوشت تمام سرزمين فلسطين به صاحبان اصلي آن كه در داخل و خارج فلسطين هستند ، اعم از مسلمانان و يهوديان و مسيحيان ، با اصول دموكراسي و حقوق بشر و تعليمات انبياء منافات دارد ؟ اگر منافات ندارد چرا با همه پرسي مخالفت مي شود ؟.... چرا در منطقه خاورميانه هر پيشرفتي در علم و فن آوري ، تهديدي عليه رژيم صهيونيستي تعبير و تبليغ مي شود ؟ آيا تلاش علمي و تحقيقاتي از حقوق اوليه ملتها نيست ؟ شما احتمالا با تاريخ آشنايي داريد . غير از قرون وسطي در چه مقطع تاريخي و در كجاي عالم پيشرفت علمي و فني يك جرم تلقي شده است؟ آيا فرض احتمال استفاده از علوم در مقــاصد نظامي مي تواند دليلي بر مخالفت با علم و فن بــاشد... همه دولتها موظفند از جان و مال و آبروي شهروندان خود محافظت كنند . آن طور كه گفته مي شود دولت شما برخوردار از سيستم هاي امنيتي و حفاظتي و اطلاعاتي گسترده اي است . حتـي مخالفين خود را در خارج از مـرزها شكـــار مي كند . عمليات 11 سپتامبر عمليات ساده اي نبود . آيا طراحي و اجراي عمليات بدون هماهنگي با سيستمهاي اطلاعاتي و امنيتي و يـا نفوذ گستـــرده در آن مـي توانست امكان پذير باشد ؟ البته اين يك احتمال عقلايي است . چرا ابعاد اين موضوع تا كنون مخفي مانده است ؟ چرا توضيح داده نمي شود چه كساني در اين حادثه كوتاهي كرده اند ؟ و چــرا مسببين و مقصرين معرفي و محــاكمه نمـي شوند؟.... از وظايف همه دولتها ايجاد امنيت و آرامش براي شهروندان است . مردم كشور شما و كشورهاي همجوارِ نقاطِ بحراني جهان چندين سال است احساس امنيت رواني ندارند. .... بر اساس كلام الهي همه ما به پرستش خداي يگانه و تبعيت از رسولان الهي دعوت شده ايم . ...ما معتقديم بازگشت به آئين انبياء الهي تنها راه سعادت و نجات است . شنيده ام جنابعالي به آئين مسيح (ع) گرايش داريد و به وعده الهي حكومت صالحان در زمين اعتقاد داريد...آيا جنابعالي اين دعوت را اجابت نمي كنيد ؟»

همه شگفت زده شدند
بدنبال انتشار نامه احمدی نژاد، دهها نامه طنزآمیز و جدی( که نامه های جدی آن طنزآمیزتر بود) از سوی احمدی نژاد برای دیگران، جواب بوش به احمدی نژاد و انواع نامه نگاری در کشور رایج شد. تقریبا در هیچ عصری چنین شکوفایی ملی در طنز آن هم به دلیل حضور یک رئیس جمهور طنزپرور صورت نگرفته بود. آقای جنتی، آخرین بازمانده خانواده فلیتستونز از یخبندان سوم زمین شناسی، گفت: « نوشتن نامه احمدی نژاد به بوش الهام خداوند بود.» در روز 26 اردی بهشت نیز آیت الله کروبی در نامه سرگشاده اش به جنتی نوشت: « شما از نامه احمدی نژاد مبهوت شدید، من از سخنان شما.» کروبی ادامه داد: « از سخنان شما احساس خطر می کنم.» نامه احمدی نژاد بی پاسخ ماند، در حقیقت چنین نامه ای نمی توانست پاسخی داشته باشد.

از سر ان دی پی تی بی رون برویم یا نه؟

تقریبا در تمام طول سال گذشته، مهم ترین تهدید ایران، قبل از بستن تنگه هرمز، تهدید به خروج از پیمان ان پی تی بود. در اواخر اردیبهشت علی لاریجانی در پاسخ به گفته های چند نماینده مجلس که خواهان خروج ایران از پیمان ان پی تی شده بودند، گفت: « دلیلی برای خروج از ان پی تی نمی بینیم. مایکل بولتون نیز گفت: «خروج از ان پی تی تهدید عادی ایرانی هاست.»

آدامس جویدن و اخراج از مراسم ملی
در روز بیست اردیبهشت اتفاق جالبی در ترکیه رخ داد، البته این اتفاق هیچ ربطی به تیم فنرباغچه و گالاتاسرای نداشت. یک مقام حزب حاکم ترکیه در حالی که مشغول جویدن آدامس بود، در مراسم گرامیداشت کمال آتاتورک بنیانگذار ترکیه، بازداشت شد. وی اعلام کرد که چون سیر خورده بود، داشت آدامس می جوید که بوی دهانش برود. این در حالی بود که احمدی نژاد، رئیس جمهور شادمان ایران، بارها جلوی جمعیت کفشش را در آورده بود، جورابش را شسته بود و خیلی کارهای دیگر هم کرده بود.

عبدالمالک رو ولش کن، مسعود بهنود رو بگیر
شرارت های جندالله، که ترکیبی از مجاهدین خلق( نوع سنی آن)، القائده، گروه زرقاوی و باندهای مواد مخدر کلمبیا بود، از اوایل سال شدت گرفت. تعدادی از مردم بیگناه و مسافران مناطق جنوب شرقی کشور، توسط اعضای جوان گروه عبدالمالک ریگی دستگیر و برخی از آنها جلوی دوربین سربریده شدند. جندالله تصمیم داشت در کنار این اقدامات تروریستی، اقدام به فعالیت خبری هم بکند، به همین دلیل تروریست ها علاوه بر قمه و شمشیر و مسلسل و خمپاره انداز و سلاح های دیگر، تعدادی لب تاپ و موبایل و چیزهای دیگر هم خریدند. حادثه تاسوکی و حادثه کشتار گروهی در جاده بم( دارزین) باعث شد تا برای چند ثانیه توجهات از سوی احمدی نژاد به سوی دیگری معطوف شود. احمدی نژاد از این لحظات به عنوان تلخ ترین لحظات زندگی اش نام برده است. در تاریخ 26 اردی بهشت وزیر کشور اعلام کرده که « تا امشب سایر تروریست ها دستگیر می شوند.» و این در حالی بود که تا آن لحظه کسی دستگیر نشده بود. وزیر کشور دو روز قبل از آن اعلام کرده بود که «بقیه تروریست ها تا امشب دستگیر می شوند.» مسوولان امنیتی استان کرمان اعلام کردند که هنوز هیچ کدام از تروریست ها دستگیر نشده اند. وزیر کشور نیز اعلام کرد که« عوامل این جریانات از نظر روحی و فکری بسیار در سطح پائین هستند.» در پی گروگان گیری گروه جندالله، عبدالمالک ریگی دریک مصاحبه تلفنی با وب سایت روزآنلاین و یک مصاحبه اینترنتی با وب سایت انتخاب انگیزه های گروهش را گفت. به همین دلیل کیهان وب سایت روزآنلاین را متهم به همکاری با تروریست ها کرد. وب سایت روز از ریگی قول گرفت که سایر گروگانها را آزاد کند. در همین روز فرماندار بم اعلام کرد که نیروی انتظامی با هلیکوپتر و از همان هوا تعدادی از اشرار را شناسایی کرده و کشته است. خبرنگار از فرماندار بم پرسید: «آیا اشراری که کشته شده اند با حادثه بم ارتباط داشتند؟» فرماندار بم گفت: «نیروی انتظامی به دنبال کسانی بودند که حادثه شنبه شب را پدید آوردند و طبیعتا کسانی که کشته شده اند با حادثه بی ارتباط نبوده اند.» همچنین فرماندار بم اعلام کرد که «امنیت منطقه کاملا در اختیار نیروهای انتظامی است.» ابطحی گفت: « استشهادیون اگر راست می گویند، در مقابل ناامنی های شرق کشور عملیات کنند.» اما استشهادیون گفتند اهه کی! اگر شهید شدیم چی؟ با این اظهار نظر وزیر دادگستری مبنی بر اینکه « متهم به قتل قاضی مقدس را خدا دستگیر کرد» معلوم شد که نیروهای انتظامی و نظامی هیچ نقشی در دستگیری مجرمین ندارند.

انطباق با اعمال شاقه
در حقیقت برای اولین بار بود که جبهه اصلاحات تصمیم گرفت واقعا اختلاف را کنار گذاشته و جلوی تندروی ها را بگیرد و تلاش کند تا در چالش های سیاسی کشور نقش فعال تری پیدا کند. در اولین گام، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اعلام کردند: « برای انتخابات با هاشمی رفسنجانی منطبق می شویم؟» هاشمی در حالی که صدایش را نازک کرده بود، از پشت پرده گفت: با اجازه کوچیکترها، بعله!

سفر به سرزمین آتشفشان ها
روز 27 اردیبهشت برای مردمی که در اندونزی زندگی می کردند دو فاجعه همزمان رخ داد، از یک سو احمدی نژاد از این کشور بازدید کرد و از سوی دیگر آتشفشان میراپی در این کشور فعال شد و تعداد زیادی از روستائیان اطراف آتشفشان در معرض خطر بسیار شدید قرار گرفتند. در این سفر احمدی نژاد از دادن دست با همسر رئیس جمهور اندونزی که دستش را دراز کرده بود جاخالی داد. تصویر دست ندادن احمدی نژاد با همسر رئیس جمهور اندونزی که اولین بار در زندگی اش با یک مرد بی ادب روبرو شده بود، در ابعاد وسیع در اینترنت منتشر شد.

زورو به اراک رفت

در حقیقت به مدت شش ماه یعنی از اسفند سال 1384 تا مرداد 85 طول کشید تا احمدی نژاد نخست به یک قهرمان بین المللی تبدیل، سپس به یک موجود ماجراجو و آنگاه به یک دردسر ملی بدل شود. در اردیبهشت و پس از ارسال نامه به بوش احمدی نژاد، خودش هم احساس می کرد در حال انجام یک رسالت الهی است. وی در سفری که به اراک داشت از نقش زورو به نقش خداوند متعال تغییر چهره داد و به رهبران اروپا گفت: « من به رهبران اروپا می گویم! در تصمیم گیری های خود به منافع و مسائل مردم جنوب اروپا( منظورش کجاست؟) توجه کنید و با تصمیمات ناپخته به مردم خود آسیب نرسانید... منافع خود را فدای منافع دیگران نکنید. بهترین راه برای شما بازگشت به قانون است. شما می گوئید که می خواهید به ایران مشوق بدهید، آیا فکر می کنید با یک بچه چند ساله روبرو هستید که می خواهید با دادن چند گردو او را راضی کنید و طلا را از او بگیرید؟ من شما را نصیحت می کنم که به راه قانون برگردید... ما مشکلی نداریم که شما بخواهید آن را حل کنید. شما خودتان مشکل دارید. کاری نکنید که دولت ها و ملت های دیگر از حضور در معاهده ان پی تی منصرف شوند... برخی سیاستمداران اروپایی مسائل را خوب تشخیص نمی دهند و نمی توانند منافع اروپا را حفظ کنند.... من به آنها یک راه روشن و یک فرصت تاریخی برای بازگشت به فرهنگ انبیاء را نشان دادم و این فقط حرف احمدی نژاد نبود، بلکه حرف تمام مردم ایران و موحدین عالم است....»

Ebrahim Nabavi 1385 part 1

در سال 1385 اتفاق افتاد-1

ابراهيم نبوي e.nabavi@roozonline.com - دوشنبه 6 فروردین 1386 [2007.03.26]


نوشته ای که به مدت ده روز خواهید خواند، مروری است بر اتفاقات سال 1385 خورشیدی. این اتفاقات خلاصه سالی است پر از گفته های مضحک و کارهای وحشتناک. من تلاشی برای زیاد خلاصه کردن این نوشته نکردم، چرا که معتقدم نوشته هایی از این دست برای جمع بندی سال گذشته ضروری است. در پایان این نوشته ها موارد زیر را هم اعلام می کنم:
الف: واقعه نگاری روز به روز سال 1385( در یک قسمت)
ب: جملاتی که گفته شدند، مهم ترین ها، مضحک ترین ها، بی منطق ترین ها، و غلط ترین ها
پ: عجیب ترین وقایع سال ایران( سیاسی، خارجی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی)
ت: مهم ترین شخصیت های سال ایران

سال سگ، سال واق واق زیاد
سال 1385 در میان صدای سگ ها آغاز شد. سال سگ از همان روزهای اول با گسترش هاری سیاسی و پاچه گیری بهاری آغاز شد. حزب مشارکت ضمن ادامه بیطرفی از همان اول سال اعلام کرد، سگ ما از کره گی دم نداشت، اما آگاهان تذکر دادند که سگ مربوطه خر بوده و سگ نبوده. از طرف دیگر شیرین عبادی هم اعلام کرد که سگ زرد برادر شغال است. اما رهبری در پیام نوروزی خود پیشنهاد کرد که « میان احمدی نژاد و بوش رفراندوم برگزار شود تا معلوم شود مردم دنیا کدام را بیشتر دوست دارند.»

دلم می خواد به اردبیل برگردم
سفرهای شهرستانی یکی از مهم ترین موضوعات سال 85 بود، غیر از احمدی نژاد که اصولا برای برگشتن به شهرستان، به تهران سفر کرده و در شهر به او پیشنهاداتی شده بود، سایر مقامات کشور نیز کنجکاو شدند که به شهرستانها بروند، شاید آنها هم قدرت درک مسائل بین المللی را در این سفرها پیدا کنند. در نوروز سال 85 احمدی نژاد به یاسوج و دهدشت سفر کرد و مردم این شهرستانها با رئیس جمهوری مواجه شدند که اطلاعاتش در مورد مسائل جهانی مثل خودشان است. احمدی نژاد در این سفر به زبان لری حرف زد و لباس لری پوشید و یک کفش تمیز هدیه گرفت. به دنبال سفر الفنون به میان الوار، آیت الله خامنه ای نیز به روستاهای خوزستان سفر کرد و به زبان عربی با مردم خوزستان صحبت کرد. محسن رضایی هم به «لالی» سفر کرد و به زبان لری با مردم آنجا صحبت کرد. محسن رضایی در لالی به زبانی که انگار لالمونی گرفته بود، بفهمی نفهمی همان حرفی را که هر سال می گفت، تکرار کرد: « سال 85 سال مهمی برای ایران است.» احمدی نژاد هم بعد از اینکه قرار شد مطالعه کتابهای تاریخ سوم تا پنجم دبستان و بخصوص در مورد گلستانچای را آغاز کند، در سفر به یاسوج گفت: «باید میهن عزیز و بزرگ مان را همانند سابقه تاریخی اش بسازیم.» موج سفر شهرستانی، محمد خاتمی، مرد خجالتی سال 85 را که از سوی فاطی رجبی به استریپ تیز دعوت شده بود، گرفت و در اواخر فروردین خاتمی هم به استان گلستان سفر کرد، اما هاشمی رفسنجانی، مرد مرموز در حالی که همچون آبی در زیر کاهی که بعدا به کوهی تبدیل شد، قدم می زد، تا اواسط سال از تهران خارج نشد.

ساعت ها جلو نرود
در اوایل سال خبرش به همه مردم رسید، احمدی نژاد با جلو کشیدن ساعت مخالفت کرد، یکی از افراد فامیل خبر داد که چون ساعت لب تاقچه بود، دستش نرسید و ساعت ها جلو کشیده نشدند. معاون پژوهشی پژوهشگاه نیرو اعلام کرد که اگر ساعت ها جلو کشیده نشود، ایران سالانه 300 میلیارد هزینه خواهد داشت. البته احمدی نژاد گفت: « ثانیه ها در پیشرفت دانش و فنآوری موثر هستند.»، گروهی از کارشناسان برای احمدی نژاد توضیح دادند که این ثانیه ها وقتی جمع بشوند، همان ساعت ها می شوند، اما احمدی نژاد گفت: نه، اشتباه می کنید، ثانیه واحد ساعت نیست، بلکه گرم واحد ساعت است. وی از دانشمندان ایرانی مقیم هاروارد بخصوص دکتر علی نیری دعوت کرد تا در مورد ثانیه و گرم آخرین نظرات خودش را اعلام کند.

خین و خین ریزی در یادگار امام
یکی از مهم ترین اتفاقات سال 1385 این بود که وزیر کشور روز سوم فروردین اعلام کرد که وقایع شش ماهه اول سال 85 از ششماهه اول 84 کمتر است. وی که یادش رفته بود فروردین ماه اول سال است، روز سوم فروردین گفت: « میزان تصادفات رانندگی شش ماه اول سال 1385 نسبت به سال 1384 ده درصد کاهش یافته است.» در دومین روز فروردین 715 نفر در تصادفات جاده ای زخمی شدند. در چهارمین روز سال، تعدادی از اوباش و اراذل بزرگراه یادگار امام را بستند، از خانه آنان یک شمشیر، سه قمه و سه قوطی مشروبات الکلی بدست آمد. جز سیاست، بقیه خلاف هایی که بطور طبیعی جزو زندگی روزانه مردم است، در سال 85 جریان طبیعی خودش را طی کرد. جک استرا، وزیر امور خارجه انگلیس اعلام کرد: «شصت درصد هروئینی که به بازارهای انگلیس وارد می شود توسط قاچاقچی ها از ایران عبور داده می شود.»

گنجی، آزاد باید گردد، اخراج باید گردد...
اکبر گنجی، مردی که موفق شده بود، برای اولین بار رژیم را نه تنها نگه دارد، بلکه بعد از خروج از زندان نیز وزنش را حفظ کند، بعد از شش سال قرار بود برای مراسم عید نوروز آزاد شود تا نوروز را با خانواده اش بگذراند، اما سالارکیا معاون مرتضوی در بازدید از خانه گنجی دیده بود که سبزه آنها به اندازه کافی بلند نیست، سمنو ندارند و سکه های شان تقلبی است، به همین دلیل اعلام کرد که آزادی گنجی به دلیل ده روز غیبت غیر موجه، دیرتر انجام می شود. البته، این تصمیم بعد از آن بود که گنجی از زندان آزاد شده بود. اکبر گنجی از زندان بیرون آمد، دو ماهی در کشور مبارزه کرد و بعد، از ماه خرداد از ایران خارج شد.

روح منی نیازوف، بت شکنی نیازوف

یکی از پدیده های ویژه سال 85 پیدایش و رشد تعداد زیادی مشنگ( بدون فاصله حروف) بود که این مشنگ ها تبدیل به خبرسازان کوتاه جهان شدند، تصاویر اوومورالس، احمدی نژاد، صفرمراد نیازوف، هوگو چاوز، حسن نصرالله و مقتدی صدر در آلبوم عکس های سال 85 جاگرفت. کتاب «رخ نما» اثر صفرمراد نیازاف منتشر و بلافاصله مردم ترکمنستان مجبور به خواندن آن شدند. نیازف گفت: «هر کس کتاب «رخ نما» را که من تالیف کرده ام، سه بار بخواند باهوش تر خواهد شد و مستقیما به بهشت خواهد رفت.» وی چند ماه بعد به دلیل اینکه کتابش را زیاد خوانده بود، به بهشت رفت و ترکمنستان گرفتار یک نابغه دیگر شد.

انرژی هسته ای حق مسلم هیات دولت است
بازی جنگ میان ایران و جهان در سال 85 سه محور اصلی پیدا کرد، اول: تعلیق غنی سازی اورانیوم، دوم: افزایش حضور ایران در منطقه و بحران شدید در خاورمیانه و سوم: دشمنی صریح ایران با اسرائیل که در برگزاری کنفرانس هولوکاست در تهران نشان داده شد. یک جویش کیس طولانی بین احمدی نژاد و خاخام فریدمن باعث شد، این خاخام زنش را از دست بدهد، اما در ایران چیزهای بیشتری از دست رفت. در مورد تعلیق غنی سازی یک اتفاق دائما تکرار شد، ما تعلیق نمی کنیم، ما آماده فکر کردن روی تعلیق هستیم. در ماه فروردین به دنبال اعلام سی روز فرصت به جمهوری اسلامی برای متوقف کردن کلیه فعالیت های غنی سازی، منوچهر متکی گفت: « ایران برای رفع بحران هسته ای موجود آماده سازش است.» وی اظهار داشت: « تحریم ها بر اراده ایران تاثیری ندارد. ما از حق مسلم خود چشم پوشی نخواهیم کرد.» متکی گفت:« برسر برنامه اتمی، ایران خود را برای تقابل با جامعه بین المللی آماده کرده است، ولی تعامل را ترجیح می دهد.» محمد جواد ظریف در نیویورک گفت: « تهران آماده مذاکره است، اما حقوق ایران قابل مذاکره نیست.» محمد البرادعی که برخلاف احمدی نژاد به توانایی های خودش اعتقاد نداشت، گفت: « من خدا نیستم، پس نمی توانم درباره آینده داوری کنم.» در روز دوازده فروردین عجیب ترین نشانه صلح و دوستی در جهان از سوی ایران پرتاب شد. در این روز موشک شهاب 3 در خلیج فارس آزمایش شد. ایران اعلام کرد این موشک را به نشانه اعلام پیام صلح و دوستی به کشورهای حاشیه خلیج فارس پرتاب کرده است. جمعیت آبادگران ایران اسلامی هم که بکلی سرشان به دیوار خورده بود، پیشنهاد کردند که سپاه پاسداران یک مانور نظامی در کنار مرزهای آمریکا برگزار کند.

بیا که بریم به بغداد، ملا منوچ جان!
در سال 85 پبشنهاد برای مذاکره میان ایران و آمریکا یکی از موضوعات روزمره بود، هر هفته یک بار پیشنهاد یک مذاکره مستقیم داده می شد و هفته بعد، مقامات ایرانی یا چشم شان درد می گرفت، یا پای شان توی گودال گیر می کرد، یا یکی از پدران شان می مرد و یا یک چیز دیگر. در ماه فروردین زلمای خلیل زاد از ایران دعوت کرد تا در مذاکره صلحی با آمریکا در عراق شرکت کند. ایران اعلام کرد در این جلسه شرکت می کند، و در مورد همه مسائل جهان مذاکره می کند، اما در مورد مشکلات ایران و آمریکا حرفی نمی زند. محسن آرمین گفت: « چرا مذاکره با آمریکا در مورد مصالح عراق جایز، اما برای تامین منافع ایران ممنوع است؟» متکی بعد از کلی فسفر مصرف کردن، اعلام کرد ممکن است از مذاکره ایران و آمریکا سوء استفاده هایی بشود. این مذاکره با تلاش بسیار بالاخره بعد از یازده ماه برگزار شد و طرف ایرانی و آمریکایی به زبان فارسی به هم دست دادند. طرف ایرانی فارسی را با لهجه عراقی حرف می زد و طرف آمریکایی فارسی را با لهجه افغانی. دو روز بعد از جدی شدن مذاکرات بغداد، ایسنا از قول یک مقام آگاه در وزارت امورخارجه کشوراعلام کرد که اخبار منتشره درباره زمان و مکان مذاکرات ایران و آمریکا که توسط برخی رسانه ها منتشر شده است، تکذیب می شود. دو روز بعد، حسین انتظامی اعلام کرد زمان مذاکرات ایران و آمریکا به تعویق افتاد، ولی بزودی اعلام می شود. ایران برای این مذاکره پیش شرط هایی دارد.

کشتی در شمشک
آنها نه هیکل شان شبیه آرنولد شوارتزنگر بود، نه چهره شان مثل دبیر و جدیدی شناخته شده بود، نه دوبنده و تشک کشتی همراه داشتند، و علاوه بر اینها به جای لباس کشتی لباس تنیس و چوب اسکی با خودشان برده بودند. به همین دلیل شش عضو دروغین تیم کشتی فرنگی که قصد رفتن به مجارستان را داشتند، بازداشت شدند.

هرگز ترکم مکن، هرگز رهایم نکن
اروپا در غم بزرگی فرو رفت. کشورهای اتحادیه اروپا پرچم ها را آتش زدند، چند نفر از غصه دق کردند، موهای سر خاویر سولانا ریخت، ژاک شیراک لباس مشکی پوشید و برلوسکونی اعلام کرد که بخاطر این غم جانکاه دیگر عمل جراجی زیبایی نمی کند. علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس اتمی گفت: « اروپا فرصت را در قبال ایران از دست داد.» درست در همین حال که اروپا داشت فرصت را در قبال ایران از دست می داد، جفری آدامز سفیر جدید انگلیس در تهران کارش را آغاز کرد.

تنگه هرمز، ارتفاعات قزوین و تپه هالیوود
گروهی معتقد بودند که با ساخت فیلم 300 که در سال 1385 روی پرده سینماهای جهان رفت و در آن همه ایرانی ها شبیه اعضای کابینه احمدی نژاد نشان داده شدند، جنگ آمریکا با ایران در حقیقت از تپه های هالیوود در لس آنجلس آغاز می شود، اما گروهی دیگر می گفتند که جنگ از تنگه هرمز آغاز خواهد شد. اما شکرالله عطارزاده، نماینده مجلس و کاشف روابط سکسی سیاسی جوان قزوینی و کوندالیزا رایس، در یک اظهار نظر ادبی، فلسفی و اسلامی گفت: « کوندالیزا رایس یک پیردختر آمریکایی ولگرد است که ناکامی های جنسی وی موجب عقده شده است.» اسماعیل گرامی مقدم، یکی از افراد باقیمانده دوران تمدن در سرزمین لی لی پوت گفت: «برخی گفتارهای نمایندگان پشت تریبون مجلس دور از آموزه های ماست و مستمسکی می شود که مجلس مورد تمسخر و توهین قرار بگیرد.» حداد عادل هم بطور کلی پراند که: « توهین خلاف اخلاق و اسلام و خلاف عقل است.» البته آگاهان توضیح دادند که معنی حرف آقای حداد عادل این نیست که خدای ناکرده مانع اهانت کردن نمایندگان شود، بلکه ایشان یک چیز کلی را همین طوری گفت.

دنیا دیگه مثل ما نداره، نداره نمی تونه بیاره

سال 85 سال جابجایی موقعیت های مختلف ایرانیان در فضای سیاسی بود. مجلس حامی احمدی نژاد به مجلس منتقد او تبدیل شد، تقریبا همه گروه احمدی نژاد از کنارش رفتند و علی ماند و محمود، اکبر گنجی به عنوان نماد مقاومت داخل کشور، تبدیل به سفیر فلسفی نافرمانی مدنی شد، حسین درخشان پس از اینکه موفق به اخذ ویزای آمریکا نشد، برای اثبات ارادتش به اسرائیل رفت و چون این موضوع مثل بمب نترکید، خودش مثل بمب ترکید و ترکش وی به سر کلیه زندانی ها و بازداشتی ها خورد، مرد اول وبلاگ های کشور، بعد از 27 سال کشف کرد که انقلاب اسلامی ایران بزرگترین حرکت پست کلنیالیستی تاریخ است. منوچهر محمدی هم پس از اینکه برادرش کشته شد، به آمریکا رفت و همان کاری را که در ایران نمی کرد، در آنجا نمی کند، اعلمی و افروغ به دو نماینده فعال و منتقد دولت تبدیل شدند و ده نمکی شوخی شوخی مهم ترین پدیده فیلمسازی سال گذشته بود. اما شاید جالب ترین واقعه در تبدیل بنیامین بهادری از یک مجری تلویزیون به یک نوحه خوان و بعد به محبوب ترین خواننده پاپ بود، آلبوم « لکنت» بنیامین که نشان دهنده وضع کلیه سخنگویان ایرانی بود، دو میلیون فروخت و وی مهم ترین پدیده موسیقی سال شد. عماد افروغ در یک اظهار نظر کاملا نامربوط گفت: « دولت نهم باید به تفکر، نظریه پردازی و استراتژی توجه بیشتری داشته باشد.» احمدی نژاد پس از شنیدن این جمله یک هفته داشت فکر می کرد و می گفت: آخه یعنی چی این تفکر و نظریه پردازی و استراتژی؟ یعنی ما اینقدر با اسلام فاصله گرفتیم؟

ما می رویم به مریخ، فقط بخاطر تو
بلندپروازی، رفتن به قله، پرتاب ماهواره و موشک، رفتن به فضا و اصولا رفتن به جاهای بالا بالا یکی از اتفاقاتی بود که در ایران بطور دائمی در سال 85 رخ می داد، شاید موفق ترین مورد آن رفتن انوشه انصاری میلیونر فضانورد ایرانی بود که موفق شد به عنوان یکی از اولین مسافران فضایی ایرانی به آسمان برود تا بتواند حاطرات سه روز فضانوردی اش را بنویسد. وی جزو معدود ایرانیانی بود که وقتی به آسمان رفت و بدون اینکه سقوط کند، به زمین برگشت. در ماه فروردین سال 85 آقای ناطق نوری در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: « احمدی نژاد قبل از انتخابات طرح هایی داشت که آنها را برای ما بیان کرد. این طرح ها خیلی فضایی بود.» ناطق نوری بدون اینکه به سقوط اشاره خاصی کند، گفت: «میوه درخت ما در انتخابات کال از درخت افتاد.»

ایران شده ابرقو، پس ملت ایران کو؟
توجه به سفرهای شهرستانی رئیس جمهور باعث شد تا چهره ایران در صدا و سیما تبدیل به سیمای محلی کشور شود. این کاریک فایده بزرگ داشت و چند ضرر بزرگتر، فایده اش این بود که ملت فهمیدند که یکی از مهم ترین تولیدات جمهوری اسلامی در این سالها، تولید نقاط عقب افتاده کشور است. روز نوزدهم فروردین اعلام شد که قرار است احمدی نژاد در یازدهمین سفر استانی به خراسان رضوی برود. احمدی نژاد گفت: « در سفرهای استانی حماسه انقلاب می بینم.» مرتضی خواجوی مدیرکل پیشگیری از آسیب های سازمان بهزیستی کشوربرای توضیح این حماسه انقلاب اعلام کرد که « سن بزهکاری جامعه به زیر ده سال رسیده، کف سنی فحشاء به چهارده سال و کف سنی اعتیاد به سیزده سال رسیده است.» احمدی نژاد گفت: «موج دوم انقلاب عمیق تر است. اکنون در سراسر کشورشاهد روحیه ای مثبت و سرشار از امید و نشاط در میان مردم هستیم.» مدیرکل پیشگیری آسیب های سازمان بهزیستی کشور برای نشان دادن علت این روحیه مثبت و سرشار از امید و نشاط گفت:« حدود چهارده میلیون نفر با مشکل روانی دست و پنجه نرم می کنند.» احمدی نژاد اعلام کرد: « مردم در سفرهای استانی من بیهوش می شوند. یک امداد غیبی به موج دومی که دولت ایجاد کرد کمک می کند.» مدیر کل پیشگیری آسیب های سازمان بهزیستی کشورگفت: « بیست تا سی درصد دانش آموزان سیگاری هستند.» احمدی نژاد اعلام کرد: « رمز پیروزی ما در برابر قدرت ها، همچون گذشته ایستادگی و مقاومت است.» از طرف دیگر پیروزی های ایران در شهرستانهای کشور در کرمانشاه نیز ادامه یافت. استاندار کرمانشاه اعلام کرد که ورود آقایان به بازار خانم های کرمانشاه ممنوع است. بر این اساس خانمها و آقایان نمی توانند همزمان به خرید بپردازند.

ابن سینا، ابوریحان بیرونی، فارابی، لیلی و مجنون و غیره
در کنار مجموعه بزرگی از پیشرفت های علمی ایران که اکثرا در سن زیر بیست سال جریان داشت، یک تحول بزرگ جهانی نیز در مسائل فرهنگی ایران صورت گرفت. بطور مکرر در سال 85 اعلام شد که خلیج فارس که تا قبل از این خلیج فارس نامیده می شد، خلیج عربی است. در بازیهای آسیایی دوحه و در حضور رئیس جمهور ایران گفته شد که ابن سینا و فارابی و زکریای رازی دانشمندان بزرگ عرب بودند. ترکیه و افغانستان بطور مشترک به مولوی که تمام اشعارش به فارسی است، تابعیت ترک و افغانی اعطا کردند. در فروردین ماه سال 85 نیز عرب ها کاشف به عمل آوردند که لیلی و مجنون عرب بودند و نظامی هم که آنان را به شعر درآورده لابد یا عرب بوده یا ترک. کار به جایی رسید که وقتی رضازاده در دوحه جایزه گرفت، نام ایران به عنوان جمهوری عربی اسلامی ایران خوانده شد. رضا زاده هم گردنش را تکان داد و لبخند ملیحی زد.

گاماس گاماس به سوی کیک زرد
در سال 85 علی لاریجانی در کنار متکی، ظریف، آصفی، احمدی نژاد، علاء الدین بروجردی، حداد عادل، هاشمی رفسنجانی و ولایتی وزارتخارجه ایران را اداره می کردند. به تدریج کار دست علی لاریجانی که از سوی یکی از کارشناسان ملقب به علی بی خیال شده بود، افتاد. در اواخر فروردین 85 آصفی، مرد خونسرد، خوش تیپ و بامزه وزارت امور خارجه در کمال خونسردی و متانت اعلام کرد: « برای مذاکره با آمریکا عجله ای نداریم» آصفی گفت: « ایران علاقمند به ایجاد ثبات و امنیت در منطقه است.» از طرف دیگر تندروها با هر نوع مذاکره ایران و آمریکا مخالف بودند، این تندروها که 95 درصد نیروی فعال حکومت و 2 درصد نیروی عاقل کشور را تشکیل می دادند، اعلام کردند که بازی ایران و آمریکا بازی باخت باخت است. حسین شریعتمداری گفت: «چرا از بازی باخت باخت با آمریکا خارج نمی شویم؟» به دنبال شایع شدن حمله آمریکا به ایران، تقریبا هر ماه یک بار بوش و رایس حمله به ایران را تکذیب کردند. در روز بیستم فروردین بوش گفت: « گزارش حمله به ایران حدسی نادرست است.» دو روز بعد، یعنی 22 فروردین، رئیس ستاد نیروهای مسلح که در اثر تکذیب خبر حمله دچار افسردگی شده بود، گفت: «ایران تجهیزاتی دارد که دشمنان نام آنرا نشنیده اند و در صورت شنیدن هم باور نمی کنند.» در پی همین تحریک به تجاوز، احمدی نژاد گفت: « اخبار عزت بخش هسته ای برای ملت دارم.» احمدی نژاد گفت: «فردا شب خبری اعلام می کنم که دل مردم شاد می شود.» نه در فردای آن روز، بلکه دو سه روز بعد، خبر دست یافتن به تولید کیک زرد به عنوان دستیابی به انرژی هسته ای به مدت یکی دو هفته موضوع مهمی بود، کیک ها پخته شد، زنجیره های انسانی بسته شد، سرود پیروزی از صدا و سیما پخش شد و این خبر بتدریج از اهمیت افتاد.

گازش صادر شده، ولی باید پخش شود
تقریبا همزمان با شکوفه زدن درختان و گرم شدن هوا، یخ هاشمی رفسنجانی آب شد و بتدریج ابتدا صدایش آمد، بعد پایش از پشت پرده دیده شد، بعد محمد آقا با قر دادن وارد صحنه شد و بعد عروس وارد مهمانی شد. هاشمی رفسنجانی به احمدی نژاد یکدستی زد و اعلام کرد که ایران به تکنولوژی هسته ای دست یافته است. هاشمی رفسنجانی اعلام کرد: « فعلا گازش تزریق شده، ولی باید خیلی توسعه پیدا کند تا به یک واحد صنعتی تبدیل شود.» علیرضا قزوه با سرودن شعر« بشکن دوباره هسته را» حماسه هسته ای را به شعر درآورد. سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد گفت: « تلاش ایران برای دستیابی به تکنولوژی غنی سازی اورانیوم برای جهان نگران کنننده است.»

ما می رویم به آلمان، محمود تنها بماند
با نزدیک شدن بازی های جام جهانی، محمود احمدی نژاد که هیچ فرصتی را برای سفر رفتن از دست نمی داد و چه بسا که فرصت هم می ساخت، اعلام کرد که همراه با تیم ملی به آلمان می رود. اما پس از اینکه به وی گفته شد که وی رئیس جمهور شده است، دادکان از سوی فدراسیون فوتبال اعلام کرد که احمدی نژاد برای دیدار به جام جهانی نمی رود. همزمان با این پیروزی بزرگ در حوزه ورزش، شهرداری تهران اعلام کرد که « شهربازی» تهران برای همیشه تعطیل شده است. و از این طریق یکی دیگر از منافذ جاسوسی دشمن بسته شد. البته « کشوربازی» شدیدا فعال شد. احمدی نژاد شخصا در تمرینات تیم ملی حاضر شد و در حالی که کوچکترین لباس تیم ملی برایش بزرگ بود، پنالتی زد و ضربه اش به گل تبدیل شد. به دنبال این شیرینکاری هایی مانند لری حرف زدن و پوشیدن لباس ترکمنی و لری، زادسر نماینده جیرفت از یک مهارت دیگر محمود دیجیتال خبر داد و گفت: «چند اقتصاددان به من گفته اند که احمدی نژاد بسیار سریع ارقام را در ذهن حفظ و در اندک زمانی آنها را ضرب و تقسیم می کند.»

جنبش کارگری ضدامپریالیستی
همزمان با روز کارگر در ایران اتفاق عجیبی افتاد، هیچ کس فکر نمی کرد مراسم اول ماه مه یا روز کارگر جلوی لانه جاسوسی آمریکا برگزار شود، در حالی که شد. روز 21 فروردین اعلام شد که راهپیمایی روز جهانی کارگر مقابل لانه جاسوسی آمریکا برگزار می شود.

فلاحیان، هاشمی، رضایی و غیره
بازی قضایی اینترپول و پرونده های تروریستی ایران در دادگاه های جهان، در سال 85 به قسمت های بامزه ای رسید، اگرچه تقریبا هیچ کدام از کسانی که مورد اتهام بودند، از ایران بیرون نرفتند، اما بارها و بارها مقامات قضائی و اینترپول اعلام کردند که در صدد دستگیری عوامل ترورهای دهه شصت و هفتاد و غیره هستند. در ماه فروردین 85 یک مقام قضائی در سوئیس بعد از شانزده سال برای فلاحیان حکم بازداشت صادر کرد. فلاحیان هم حکم مربوطه را گذاشت در کوزه و آبش را خورد.

بازگشت سوپرمن
اگرچه در سال 85 حتی کسانی مانند خانم شیرین عبادی هم در اثر طولانی شدن تفاوت خاتمی و احمدی نژاد و بازشدن چشن شان فهمیده بودند که فرق این دو تا چیست، اما به نظر می رسید هنوز خود خاتمی متوجه قضیه نشده است. در فروردین سید محمد خاتمی اعلام کرد که « اگر مردم بخواهند برای بازگشت به قدرت لحظه ای تردید نخواهم کرد.» سید محمد ابطحی مسوول واحد تکذیب و توضیح سید محمد خاتمی گفت: « خاتمی نامزد انتخابات ریاست جمهوری نمی شود.»

چرخ های ترکیده ای که زیبا نبود
یکی از چیزهای قشنگ سال 85 این بود که هر فاجعه ای اتفاق می افتاد، از نظر حداد عادل فاجعه مهمی نبود و اصولا اشکالی نداشت، مگر اینکه زیبا نباشد. به همین دلیل بود که هواپیمای حداد عادل که برای شرکت در اجلاس غیرمتعهدها عازم استانبول بود، به دلیل ترکیدن لاستیک هواپیما که یکی از طبیعی ترین موضوعات فضایی کشور است، به ایران بازگشت و در مهرآباد با لاستیک ترکیده بر زمین نشست. حداد عادل گفت: « نشستن در استانبول با چرخ های ترکیده هواپیما زیبا نبود.» چند روز بعد ایران اعلام کرد با کمک روسیه فضانورد به فضا می فرستد. مردم امیدوار بودند که با توجه به تمایل احمدی نژاد به اینکه هر سفری را حتما برود و با امید اینکه معمولا برنامه های فضایی روسیه ناموفق است، احمدی نژاد به عنوان اولین فضانورد ایرانی به مریخ برود و همانجا بماند، اما تا پایان سال هیچ خبری در مورد این موضوع مهم داده نشد.

امنیت ایران و آلمان
وقتی سال 85 آغاز شد، گروه جندالله یکی دو سالی بود که حملات تروریستی شان را آغاز کرده بودند. این شرارت ها در ماه فروردین در زابل ادامه یافت. سردار احمدی مقدم گفت: «اشرار حادثه زابل دستگیر نشده اند.» با این وجود مسوولان نیروی انتظامی کشور در ملاقات با یک هیات مذاکره از وزارت کشور آلمان« آمادگی خود را برای تامین امنیت جام جهانی فوتبال اعلام کردند.» یکی از کارشناسان امنیتی گفت: به هر حال آلمان خیلی شیک تر است.

پسرهایی شبیه دخترها، دخترهایی شبیه پسرها
شاید مردسالاری رایج در جامعه ایران باعث شد که اصولا مردان زیاد از اینکه تیپ مردانه داشته باشند، احساس خوبی نداشته باشند، و طبیعتا دختران نیز از پسرانی که شبیه گی ها لباس می پوشند بیشتر خوششان بیاید. در همین راستا، مدل مو، آرایش و نوع لباس پوشیدن گی ها به عنوان مد رایج مو و لباس پسرها در کشور پذیرفته شد. عشرت شایق نماینده تبریز در مجلس که در سال 85 ملقب به « عشرت رعشه» شد و مهم ترین موضوع زندگی اش نوع لباس پسرها و دخترها و بخصوص پدیده شلوار مردها که انگار اولین بار بود در ایران دیده می شد، مورد توجه وی قرار گرفت. عشرت شایق گفت: « در حالی که اکنون مردان در رقابت با زنان، با این مدل مو و لباس و حتی آرایش ابرو و صورت، گوی سبقت را از زنان ربوده اند، اینکه هنوز مصداق مبارزه با بی حجابی را فقط مبارزه با زنان بی حجاب در نظر می گیرند، خود جای تردید دارد.» ظاهرا علت این اظهار نظر خیره شدن خانم شایق به مدت طولانی به لباس، شلوار و موها و صورت مردان بود. در طول سال این گرایش کاسته شد و خانم شایق بتدریج از اظهار نظر خودداری کرده و به شخصیت محبوب تری تبدیل شد. عماد افروغ نیز در روز 23 فروردین اعلام کرد که از این به بعد « می خواهیم فقط مدهای ایرانی تولید شود.» و شاید یکی از مهم ترین نظراتی که در همین جهت اعلام شد، نظر اسماعیل ططری بود، پهلوان سابق کرمانشاه که تصادفا و به عنوان شوخی مدتی نماینده کرمانشاه شد. ططری در مورد انتخاب مرکل به عنوان رئیس جمهور آلمان گفت: « آلمانی ها اگر بشر بودند، یک زن رقاص رئیس شان نمی شد.» کارشناسان جایزه بهترین تصویرپردازی تخیلی سال را بخاطر این جمله به اسماعیل ططری دادند.

UK in 'discreet talks' with Iran ( from BBC)

UK in 'discreet talks' with Iran
Faye Turney

The government is attempting to "discreetly" talk to the Iranians to secure the release of 15 Royal Navy personnel, Downing Street has said.

Tony Blair's spokesman said that if the talks were unsuccessful, the government may have to become "more explicit".

He said they were "utterly confident" the 15 had been in Iraqi, not Iranian, waters, when they were captured.

Meanwhile, Foreign Secretary Margaret Beckett will shorten a visit to Turkey to fly home to help manage the crisis.

The 15 sailors and marines from HMS Cornwall were captured on Friday after searching a boat in the Gulf, off the coast of Iraq, which they suspected was smuggling cars.

'No doubt'

Iran says the British personnel were trespassing in Iranian waters when they were seized - but the prime minister said the group were in Iraqi waters under a UN mandate.

The prime minister's spokesman said the matter was being dealt with "privately" but the Iranians could be "in no doubt that we expect the immediate release of our personnel".

Earlier, Mr Blair warned of a "different phase" if diplomacy failed to secure their release.

His spokesman said he was referring to a "different way" of handling talks, which could involve making public reasons why the UK was certain the group was in Iraqi waters.

It is understood this could include producing evidence such as boat co-ordinates and details of the searched vessel apparently still anchored in Iraqi waters.

The spokesman told reporters: "We are utterly confident that we were in Iraqi waters, and not just marginally in Iraqi waters but in Iraqi waters. It's a case of tactics and if and when we have to prove that."


The country of Iran needs to have a good long hard look at how this situatio will look to the rest of the world
Gary, UK


However, one high-ranking Iraqi official has expressed surprise that British forces were operating in the area.

Brigadier-General Hakim Jassim, commander of Iraq's territorial waters, said: "Usually there is no presence of British forces in that area, so we were surprised and we wondered whether the British forces were inside Iraqi waters or inside Iranian regional waters."

The BBC has been told the group are being held at an Iranian Revolutionary Guards Corps base in Tehran.

They have been held for five days, but are said to be being treated humanely.

Commons statement

On Tuesday, Defence Secretary Des Browne chaired a meeting of ministers and officials - under the auspices of the government's "civil contingencies committee" known as Cobra - to discuss the situation.

Officials said it was intended to ensure coordination across Whitehall and keep civil servants updated on the latest developments.

Cobra leads responses to national crises and convened in recent years for the 7 July London bombings, the fuel protests and 11 September attack.

It is understood that while still in Turkey, Mrs Beckett spoke to Iran's Foreign Minister Manouchehr Mottaki to push again for immediate consular access to them.

The Associated Press news agency reported that Iranian officials had repeated assurances that British diplomats would get access to the detainees once their inquiry into the incident was complete.

On Wednesday, Mrs Beckett is expected to make a statement to the Commons.

Faye Turney, one of the 15 captured, was interviewed by the BBC last week.

She said: "Sometimes you may be called upon, and when you do you've just got to deal with it and get on with it".

Meanwhile, her family, from Shrewsbury, Shropshire, have said it is a "very distressing time" for them.

Gulf map

US Senate votes for Iraq deadline

US Senate votes for Iraq deadline
US soldiers in Baghdad
Some Democrats want US troops to be brought home now
The US Senate has endorsed a deadline of March next year for the withdrawal of US troops from Iraq.

The Senate voted by 50 to 48 to reject a Republican amendment that would have removed the withdrawal clause from a bill on military funding.

The vote is a boost for the Democrats and a setback for US President George W Bush, who has promised to veto the Democrats' bill if it passes.

The House of Representatives also backed withdrawal in a vote last week.

The House bill, which imposes a 31st August 2008 deadline for troop withdrawal, was passed narrowly by 218 votes to 212 on Friday.

A final Senate vote on the whole funding bill will take place later this week. It will need the support of a dozen Republicans to pass.

Both bills seek to provide more than $120bn (£60bn) in funding for US troops in Iraq and Afghanistan.

US Navy Conducts War Games in Persian Gulf

US Navy Conducts War Games in Persian Gulf

27 March 2007


The U.S. Navy is conducting its largest war games in the Persian Gulf since the 2003 invasion of Iraq at a time of increasing tensions with Iran.

Navy officials say the demonstration involves thousands of personnel and two aircraft carriers. They say the war games demonstrate the U.S. military's ability to conduct operations as part of its commitment to maintaining security and stability in the region.

The war games are taking place days after the United Nations Security Council imposed more sanctions on Iran for its nuclear program and Iran seized 15 British Navy personnel it said entered Iranian waters illegally.

Javier Solana, 27 Mar 2007
Javier Solana, 27 Mar 2007
European Union foreign policy chief Javier Solana spoke to Iran's top nuclear negotiator, Ali Larijani, by telephone Monday. Solana says they agreed to continue talks on Iran's nuclear program.

The U.N. Security Council on Saturday voted to impose new sanctions on Iran for refusing to stop enriching uranium.

The new sanctions ban all Iranian arms exports and freeze the assets abroad of 28 Iranian people and institutions believed to have ties to Tehran's nuclear program.

The new sanctions also set a 60-day deadline for Iran to halt uranium enrichment, a process that can be used to make nuclear weapons. Failure to comply could result in more sanctions.

The United States and its allies accuse Iran of trying to develop nuclear weapons. Tehran denies the charge.