اهداف جامعه ایرانی چیست؟ « ما چگونه فکر می کنیم» و آنچه که در ایران مهم انگاشته می شود.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۷, جمعه

آقای احمدی نژاد حرف کدام روحانیون را باور کرده است.

از وبلاگ ابطحی

در آخرین پرده­­ی بازی با مقدسات دینی مردم، هفته گذشته سخنرانی آقای احمدی­نژاددر مشهد منتشر شد که در آن گفته بود: "امام زمان دارد جهان را مدیریت می­کند و ما داریم می­بینیم. قضیه دانشگاه کلمبیا مگر چیزی جز مدیریت امام زمان بود." این سخنان عکس­العمل جدی در میان دانش­­آموختگان عالی­رتبه حوزه­ای در پی داشت. آیت اله مهدوی کنی نقد کرده بودند. سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از این سخن گفته بودکه امام زمان تورم 20 درصدی را نمی­پذیرد. آقای کروبی گفته بود که این حرف­هاآبروی ما را برد. در این میان آقای عسگری نماینده مردم مشهد حرف پرمعنایی زده بود که اگر آقای طبسی در این جلسه بودند در برابر این سخنان رئیس جمهور موضع می­گرفت. آقای احمدی­نژاد در آن سخنرانی به روحانیون حاضر در جلسه که ظاهراً همه ذوب در ایشان بودند و تمام نکات سخنان پراهمیت ایشان را مثل شاگردانی که در کلاس شرکت کرده­اند می­نوشتند، گفته بود ما سخنان شما روحانیون را باور کردیم و بر اساس آن عمل کردیم. این حرف در تبارشناسی روحانیون انقلابی خیلی پرتاریخ است. واقعیت این است که بخشی از روحانیون سنتی در طول تاریخ 40 ساله گذشته از قبل از انقلاب تا کنون همین دیدگاه­ها را داشته­اند. اما در فرهنگ روحانیون انقلابی که به رهبری امام انقلاب اسلامی را آفریدند همواره با این بخش روحانی مخالف بودند و آن­ها را متحجر می­نامیدند. انجمن حجتیه که اگر چه بدنه آن روحانی نبودند، نمادی از این تفکر روحانیت غیر انقلابی بودند که به صورت سمبلیک جریان اصلی مقابله با اندیشه­ی امام بود. جوانان امروز شاید ندانند که روحانیون انقلابی در بسیاری از موارد در قبل از انقلاب بیشتر از حکومت شاهنشاهی و ساواک از این نوع روحانیون ناسزا می­شنیدند.در اوائل انقلاب که روحانیون انقلابی و مترقی به رهبری امام خمینی زمام امور کشور را در دست گرفتند، روحانیون وابسته به جریان ارتجاعی در انزوای کامل قرار گرفتند و نگران رفتار گذشته خودشان در برابر روحانیون انقلابی بودند که قدرت را در دست گرفته بودند. گرچه در این موارد رفتارهای افراطی هم صورت می­گرفت، اما انزوای آنان یک حرکت طبیعی بود. به این نمونه توجه کنید: آیت اله مهدی حائری فرزند بنیانگذار حوزه علمیه قم بود ­که چون قبل از انقلاب در آمریکا زندگی می­کرد، در ابتدای انقلاب نماینده امام در آمریکا شد. ایشان که با امام نسبت سببی داشت و می­توانست به راحتی خدمت ایشان برسد قبل از انتخابات خبرگان اول که برای نوشتن قانون اساسی در شرف تشکیل بود به ایران آمده بود. ایشان در کتاب خاطرات خود می گوید: " در تهران که منزلم بودم، عده­ای از علمای درجه اول تهران آمدند منزل ما و گفتند که آقا شما چون روابط و دوستی خیلی دیرینه­ای با آقای خمینی دارید و از شما حرف­شنوی دارند، ما خواهش می­کنیم از طرف ما بروید با آقای خمینی ملاقات کنید و این پیام را بدهید، گفتم چیه پیامتان؟ گفتند به این که ایشان اصرار دارند که ما در مساجد، در سایر محافل عمومی، مردم را تلقین و تحریض بکنیم به شرکت در انتخابات مجلس خبرگان. گفتم که خوب، مطلبتان چیه؟ گفتند به این که چون که ما شنیدیم و مسلم این است که از جمله کاندیداهای انتخاب خبرگان، بهشتی و مفتح هستند. و این دو نفر چون سلیقه­شان یا اعتقادشان خیلی نزدیک به اهل تسنن و سنی­هاست، اگر این­ها بروند توی مجلس خبرگان حتماً آن ماده قانون یا متمم قانون اساسی که می­گوید مذهب رسمی ایران اسلام و طریقه حقه جعفری است را از بین می­برند، چون مسلک­شان تسنن است. ما هم به هبچ وجه حاضر نیستیم که در یک همچین انتخاباتی که این­ها شرکت می­کنند، شرکت بکنیم. اگر ایشان قول می­دهند که این­ها را از مدار انتخابات بیرون کنند و به جای این­ها( یک لیستی داده بودند)این­ها را انتخاب کنند که منظور نظر ماست،ما حاضریم که هر گونه فعالیتی که از دست ما بیاید انجام بدهیم."

این نشان می­دهد که چه تفاوتی بین روحانیون انقلابی طرفدار امام و جریان رسمی حوزوی وجود داشت که حتی بهشتی و مفتح را نمی­پذیرفتند و البته طالقانی و خامنه­ای را نیز.

امام خمینی نامه ای دارد که در آن رسماً و علناً تاکید می­کند که در فیضیه که سمبل حوزه علمیه آن روز بود از کوزه­ای که مصطفی فرزندشان آب بنوشد دیگران آن را نجس می­دانند و آب نمی­خورند چون وی فرزند خمینی است عمق غربت امام را نشان می­دهد. امام یک جریان اقلیت روحانی قبل از انقلاب بود که به کمک چند شخصیت انقلابی، افکارش را علیرغم مخالفت جریان سنتی روحانی مطرح کرد.در اوایل نوجوانی در مشهد که بودم، به دور از چشم خانواده با سختی به جلسات دینی روحانیون روشنفکر طرفدار امام مثل آقای خامنه­ای و یا آقایان هاشمی­نژاد و طبسی و چند تن از شاگردان آن­ها می­رفتیم و خود را به فضای کاملاً متفاوت و حتی رویاروی جریان سنتی مذهبی و منبرهای تندو تیز متحجرانه ضد این جریان انقلابی می­رساندیم و لذت می­بردیم. این دو نوع منبر درست در مقابل یکدیگر بودند. منبرهای جریان ارتجاعی اکثریت بودند ولی منبرهای طرفداران امام اندک بودند اما انقلاب را آنها با هدایت امام به وجود آوردند. در سال­های اخیر البته این ارزش­ها کم­رنگ شده­اند و آن مجموعه روحانی مقابل اندیشه­ی امام، رشد فراوانی پیدا کرده­اند. اگر ارزش­های اولیه انقلاب می­خواهد زنده بماند، قطعاً مهم­ترین ارزشی که انقلاب بر آن پایه شکل گرفت، جریان مترقی روحانی به رهبری امام بود که احیاء آن احیاء همه ارزشهاست.

آقای احمدی­نژاد البته حرف­های روحانیون را باور کرده و چنین حرف­هایی می­زند ولی منبر آن­هایی را باور کرده است که در برابر اندیشه­های امام و رهبری بوده است، که چنین نتیجه­ای می­گیرد که مسئول کارهای روزمره امام زمان است. به همین دلیل در برابر این موج توهم­گرایی و سوء استفاده از مقدسات مذهبی و دینی حتماً اگر آقای طبسی با آن سابقه بدون این­که به رفتارهای اجرایی ایشان در بعد از انقلاب کاری داشته باشیم به احمدی­نژاد برای این نوع برداشت سطحی و معامله­گری با مقدسات تذکر می­داد. روحانیون دیگری هم که ارزش اندیشه­های مترقی امام را در قبل از انقلاب دنبال می­کردند، اگر گرفتار ملاحظات سیاسی نشده باشند حتماً در برابر این حرف که امام زمان مراسم دانشگاه کلمبیا را اداره کرد و اداره فعلی کشور هم با حمایت مستقیم امام زمان صورت می­گیرد موضع می­گرفتند، هم­چنان­که خیلی­هاشان چنین کردند. آقای احمدی­نژاد و دوستانشان هم اگر پای منبرهایی که انقلاب امام را سازمان دادند می­نشستند نمی­گفتند ما حرف­های شما روحانیون را باور کردیم و این سخنان را گفتیم. بدترین آسیبی که دستاورد این همه رهبران دینی تاریخ شیعه را نابود می­کند، این بازی با مقدسات ملت ایران است که در بدنه قدرت رسمی جمهوری اسلامی که قرار بود بر اساس اندیشه مترقی امام و یارانش اداره شود، با رشد اندیشه متحجرانه ضد اندیشه­ی امام و همراهانش، شکل گرفته است.

متن منتشر نشده سخنان احمدی نژاد در جمع دانشجویان

به گزارش عدالتخانه، سخنان رئیس جمهور احمدی نژاد که چند روز پیش در خصوص مسائل مختلف و در جمع دانشجویان عدالت خواه مطرح شد منتشر شد. صحبت های رئیس جمهور حاوی نکات مهمی می باشد که از مخاطبان محترم را به خواندن متن سخنان مذکور دعوت می نمائیم:

مقدمه کوتاهي بگويم و سپس به بحثهاي شما اشاره کنم مبارزه حق و باطل و مبارزه براي اصلاح و برپايي عدالت، سخت ترين و سنگين ترين مبارزه طول تاريخ است. اگر کسي خيال مي کند يک روزه و دوروزه و با آمدن و رفتن احمدي نژاد و ديگران مسئله حل مي شود، اشتباه است. البته به معناي نتوانستن و بهتر و بيشتر کار را جلوبردن، نيست. سخت ترين بخش اصلاحات، مربوط به عدالت است. و حتي در بخش فرهنگي کار اينقدر مشکل نيست. خدمت پيامبر اسلام آمدند گفتند توحيد را مي پذيريم به اين شرط که در زندگي و کارهاي ما دخالت نداشته باشي. يعني به عدالت کاري نداشته باشي.

به اندازه بزرگي کاري که هدف خلقت است، موانع هم وجود دارد. کسي خيال نکند اگر فضاي عمومي کشور به سمت عدالت و اصول برگشت و يا تقويت شد، ديگر هيچ مشکلي وجود ندارد. سال 79 رهبر انقلاب در تحليل شرايط اميرالمؤمنين(ع) اشاره کردند که در طول 25 سال ذائقه هاي مردم را عوض کردند. نمي خواهم بگويم ذائقه مردم ما عوض شده اما در سيستم اداري کشور، فرهنگ، ادبيات و ذائقه ها عوض شده و بسياري از مشکلات مانند ناهماهنگي مديران مياني و کارشناسان به همين بازمي گردد.

نکته مهمتر اينکه هميشه جريان عدالت با شعار عدالت سرکوب شده است. يعني با تفسير ديگري مقابل عدالت مي ايستند. اصولگرايي، حزب، باند و گروه نيست که در رقابت براي کسب قدرت در مقابل ساير احزاب بايستد. اصل اول  اصولگرايي، کار براي خدا، پافشاري بر عدالت و گذشتن از خود و همه چيز متعلق به خود است و الا اينکه تمام خصلتهاي قدرت طلبي و مناسبات قدرت را بياوريم و تابلويي بالاي سرش بگذاريم، بازي است. اصلاح طلبي هم همينطور است. امام حسين(ع) قيامش براي اصلاح بود. نمي شود مناسبات خودخواهي، طاغوت و قدرت طلبي را جمع کنيم و اين تابلو را بالاي آن بگذاريم.

نکته بعد اينکه بدانيد دولت همچنان در اصلاحات تنهاست. اين معنايش اين نيست که کوتاه بياييم يا روحيه انقلابي را کنار بگذاريم. امام بزرگوارمان فرمود تا ظلم هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستيم. اگر همه دنيا مقابل ما بايستند، خميني يکه و تنها مقابل آنها خواهند ايستاد. هرچه قدر مقاومتها بيشتر مي شود ما مصمم تر و بانشاط تر وسط صحنه ايستاده ايم.

با هیچ کس دعوا نداریم

بخش دوم عرايض به مطالب متنوع دوستان بازمي گردد. گفتند بار مبارزه به دوش دولت و شخص احمدي نژاد است و بدنه همراهي نمي کند. حرف درستي است اما ايجاد تحول در بدنه کار بزرگي است. نمي توان 4 سال توقف کرد تا بدنه متحول شود و بعد کارها را انجام داد. اين اقدامات بايد همراه با هم باشد. بدنه را بايد از کجا آورد؟ در کدام انبان هزاران نيروي ساخته شده همفکر وجود دارد؟ در ضمن مگر هر عزل و نصب در اختيار رئيس جمهور است؟ آنچنان پيچ در پيچ درست شده که وقتي رئيس جمهور از حقوق مسلم و مصرح خود در قانون استفاده مي کند، مي بينيد چه بلايي به سرش مي آيد؟

تحول سازمان مديريت جزء آرزوها بود. سالها و ساعتها بحث و مطالعه درباره موانع و راه هاي کارشناسي اين ماجرا انجام شد اما در همين قانون بودجه امسال باز هم بارها از واژه "سازمان مديريت" استفاده کرده اند.

برخي دوستان گفتند چرا فضاي عمومي را قبل از اقدام آماده نمي کنيد. راجع به اصلاحات شوراها بحث کرده بوديم. اکنون برايم حق اليقين است که اگر کارها را با قوي ترين منطق هم اعلام کنيم، آنقدر مقاومت و فضاسازي مي کنند تا انجام نشود. سازمان مديريت با قوانين پيچ در پيچ که سالها روي هم انباشته شده بود و اختيارات نامحدود و تودرتو بود. ريشه ها را عميق شديم و پيدا کرديم. برخي خيال مي کنند اگر منطق کارها را بگوييم، همراهي مي کنند اما کارها هميشه آن طور ساده که مي خواهيم جلو نمي رود.

در قضيه گاز ترکمنستان، برخي آقازاده ها که با آنها تجارت مشترک دارند، گرا دادند که الآن وقت قطع گاز است. در جلسه اي با روحانيون اين مسئله را گفتم. همان آقازاده پيش يکي از دوستان ما رفته بود و بعد کلي بد و بيراه گفتن، گفته بود. دوست ما به او گفته بود رئيس جمهور اسم نبرده است. گفت همه فهميدند. همين شخص در جمعي در مقابل اعتراض آنها ادعا کرده بود که منظور احمدي نژاد، من نبودم!

 


يکي از دوستان تعبير به دعواي دولت و مجلس کرد. ما با هيچکس دعوا نداريم. اگر فقط بخواهيم فهرست مانع تراشي هايي را که مقابل دولت انجام شد، بگوييم مثنوي هفتاد من کاغذ مي شود و سکوت کرديم. گاهي که خيلي فشار مي آيد دو اشکال از خود و يکي از ديگري مي گوييم. يک نفر گفته بود اينها که مقابلت هستند که بعضاً حزب اللهي هستند، گفتم حق را بشناس بعد آدم ها را با آن معيار بسنج.

تورم و گرانی

رشد عدد تورم در دنيا 50، 70 و حتي 120درصد است. جايي که قبلاً 2 درصد رشد داشته 4 درصد شده است. 7 درصد 14درصد شده است. در بخش مواد غذايي بعضاً تا 400 درصد رشد داشته است. دولت از قبل شرايط جهاني را رصد کرده بود و تصميم گرفت برخي کالاهاي اساسي مانند برنج، روغن، غذاي دام و... را وارد کند. جلسه اي با سران مجلس داشتيم و توضيح داديم که بخاطر قيمت نفت، رکود اقتصادي و توطئه غربي ها، اتفاقاتي دارد مي افتد که لازم است مواد ضروري روزمره مردم را تأمين کنيم. کارگروه مشترکي دو ماه کارکردند و تصميم گرفتند براي کنترل اين جهش قيمت، لايحه دو ميليارد دلاري به مجلس بدهند. در دولت به وزير بازرگاني گفتم دو ميليارد زياد است و با بحث هايي که شد آن را به يک ميليارد و دويست ميليون دلار رساندند اما دو فوريت و حتي يک فوريت لايحه تصويب نشد. گفتيم حجم رايانه را کم کرديد، قيمتها بالا رفته، مصرف اضافه تراشيديد و براي يارانه ها محل مشخص کرديد، در مقابل اين موج سنگين بازار چه بايد کرد؟ فقط تعرفه بازرگاني مانده بود. براي صادرات تعرفه بالا گذاشتيم اما همان افراد در کشور هياهو درست کردند که کشاورزها و باغدارها نابود شدند

در اوج فشارها وزير بازرگاني را تهديد و استيضاح کردند که چرا دولت ميوه وارد کرد. وزير مي گويد اصلاً ميوه وارد نکرديم، بخش خصوصي اين کار را انجام داده است. يک ميليارد و هفتصد ميليون دلار سال گذشته صادرات ميوه داشتيم و قيمت ميوه در پايان سال قبل به قيمت سال 83 بود. وزير را کساني دارند استيضاح مي کنند که فرياد اصولگرايي اشان گوش فلک را کر کرده است.

اولين بودجه را که داديم، گفتند 6 واحد درصد بايد عوارض واردات کالا را بالا ببريد. بيش از 70 درصد واردات کالاهاي سرمايه اي مانند ماشين آلات و تجهيزات و يا کالاي واسطه اي است که طبق قانون معاف از عوارض است. 30درصد باقي مي ماند. وقتي مي گويند عوارض کل واردات افزايش يابد يعني 180 درصد افزايش. هرچه گفتيم اين درآمد کاذب است، در بودجه ننويسيد، نوشتند و براي درآمدش هزينه هم قرار دادند. اين درحالي بود که اولين موردي را که دولت عوارض آن را 60 درصد کرد، گوشي موبايل بود که جزء دارو و غذاي مردم هم نبود اما باز همين افراد عليه دولت جنجال کردند.

در ازاي درآمد کاذب هزينه مي تراشند که اگر تأمين نشود کسري بودجه و تورم در پي دارد و همان را بر سر دولت چماق مي کنند. ممکن است کسي بگويد چرا اين مسائل را نگفتيد، يک دليل اين است که ما در سنگين ترين جنگ سياسي با دشمنان بوديم و تا حدودي هستيم. در اوج قضيه هسته اي نبايد مسائل را در داخل تشديد کرد. فقط يک جمله شب قبل از سفر حج گفتم که قيمت 15 قلم کالا را شما بالا برديد. اگر اين طور نيست تکذيب کنيد.

بنابراين اين طور نيست که خيال کنيد دولت آمده و حالا که ملت و رهبري پشتيبان آن هستند، همه کارها روان اجرا مي شود. البته معنايش کنار کشيدن نيست. خاصيت اصلاحات واقعي همين است. در همدان گفتم گاهي انسان جلوي نزديکترين دوستان خود قرار مي گيرد.

دو سال گفتند دولت کار کارشناسي نمي کند، آن وقت فقط در يک نشست و برخاست، 23 ميليارد تومان هزينه هاي دولت را اضافه کردند و بورسي را که وقتي ما تحويل گرفتيم 5 هزار ميليارد تومان در سال بود و الآن عليرغم خالي شدن حباب ها به 7500 ميليارد تومان رسيده، تصويب کردند که در سال جاري به 40هزارميليارد تومان برسد. يک بچه دبستاني هم مي فهمد حجم اين ظرف چقدر است؟ اما تصويب کردند که بعد بگويند دولت نمي خواهد چشم انداز و اصل 44 را اجرا کند.

مـافیــا

در ماجراي بدهي هزار ميليارد توماني بانک پارسيان که اسم متخلفين هم در روزنامه ها اعلام شد، ديديد چه کساني جلوي ما ايستادند؟ همان ها که براي عدالت فرياد مي زدند، آمدند گفتند امنيت اقتصادي و سرمايه گذاري را از بين بردي! در جلسه روز پنج شنبه اصولگرايان گفتم مجلس مقتدر، قوي و کارشناسي مي خواهيم که مسائل را عميق ببيند تا بتوانيم 5، 6 جراحي بزرگ در کشور انجام دهيم و بنيان ها را درست کنيم. گفتم اصولگرايي حزب و گروه نيست، معيارهاست. آقايي هست که خود را رهبر اصولگراها مي داند اما در اين 2.5 سال بيش از 60 مصاحبه و سخنراني داشته که در اوج ظلم و تهديد نظامي امريکا يک کلمه عليه استکبار حرف نزده و کاملاً عليه دولت صحبت کرده است. گفتم ما هيچ لايحه بنيادي به مجلس نداديم چون مي دانستيم يک چيزي مي دهيم، 180درجه تغيير مي کند.

 

گفتند چرا زمين هاي دماوند و لواسانات را پس نمي گيريد، اميدوارم ليست 180 نفره اي را که در همان دوره زمين گرفتند و فوراً هم برايشان سند صادر شده روزنامه اي جرأت کند، منتشر کند. وزير کشاورزي هم مأمور شده تک تک شکايت و پيگيري کند

لايحه بودجه امسال در برنامه ريزي و بودجه کشور يک انقلاب بود. من خودم بيش از 100ساعت وقت گذاشتم و با کارشناسان صحبت کردم. از قبل هم هماهنگ کرديم و گفتيم شما از آرزوهايتان بوده که قانون بودجه اي ارائه شود که همه بفهمند. در محتواي آن هم هر تغييري مي خواهيد بدهيد اما آمدند گفتند 30 دستگاه نه، 300 دستگاه بايد باشد. 23 هزار ميليارد تومان بدون منبع اضافه کردند. بعد مي گويند دولت از منابع برداشت مي کند. اگر اين را اجرا کنيم، دولت ساقط مي شود، بايد تبعاتش را کم کنيم.

گفتند چرا اسامي افشا نمي شود؟ افشا مي شود ولي خيلي وقت ها بايد اصل مسير را زد. دولت تلاش داشت راه هاي فساد را ببندد. گاهي هم فرياد مي زنيم که مردم کمک کنند. مبارزه با فساد سخت است، در قضيه گاز ترکمنستان، برخي آقازاده ها که با آنها تجارت مشترک دارند، گرا دادند که الآن وقت قطع گاز است. در جلسه اي با روحانيون اين مسئله را گفتم. همان آقازاده پيش يکي از دوستان ما رفته بود و بعد کلي بد و بيراه گفتن، گفته بود. دوست ما به او گفته بود رئيس جمهور اسم نبرده است. گفت همه فهميدند. همين شخص در جمعي در مقابل اعتراض آنها ادعا کرده بود که منظور احمدي نژاد، من نبودم!

نمونه ديگري بگويم. يک آقايي در بومهن قصابي داشته و سال 80 قصد داشته مجوز کشتارگاه بگيرد که نمي دهند و کارش تعطيل مي شود. کنار جاده پرديس ضلع غربي به سمت تهران در گذشته روستايي بوده است. در قانون منابع طبيعي حکمي هست که در هر روستا علاه بر سطح روستا، مقداري زمين براي عبور و مرور و گله به اهالي مي دادند که اسمش مستثنيات بود يعني از منابع ملي مستثنا مي شد. اين روستا از بين رفته، اما اين آقا به باند زمين متصل مي شود، سند جعل مي کنند و 2 هکتار از مستثنيات را به نام خود مي کنند. بعد به 20 هکتار توسعه مي دهد. بعد منابع طبيعي مطلع مي شود و در رفت و آمدها، 20هکتار، 2200 هکتار شده است! پرونده درست مي شود، قاضي جانباز حزب اللهي حکم مي دهد که متخلف بايد مجازات شود و تمام درخت ها قطع شود. پرونده به دادگاه تجديدنظر رفته، قاضي قبلي عزل شده است! اگر اين مقدار زمين دست دولت بود و واگذار مي کرد، تمام بازي هاي بازار مسکن مي خوابيد. 2200هکتار کنار تهران يعني 350هزار واحد مسکوني.

خاطره اي به نقل از آقاي چمران بگويم که در اين جلسه هم حضور دارد. در دوره شهرداري ما در منطقه 3 تهران، فردي رفته بود در باغي مجتمع بسازد. شهرداري جلويش را گرفت و توافق شد از 12هزار مترمربع، مساحت 500 متر مربع آن را 2 طبقه بسازد. بعد از مدتي آقاي چمران مطلع مي شود درختان نصف باغ را با بولدوزر دارند قطع مي کنند و در مساحت 3000 متر 6 طبقه بالا مي برند. آقاي چمران هرچه کرد باز زورش نرسيد و 8 طبقه ساختند. البته همه مسائل هم اين گونه نيست. بيش از 90درصد امور درست انجام مي شود اما در نظام اسلامي مقدار کم انحراف هم خوب نيست.

زمان بررسي قانون بودجه در مجلس به استان هرمزگان رفته بوديم. دولت براي تعرفه واردات خودرو همان 100 درصد را پيشنهاد کرد تا از توليد داخلي حمايت شود. خبر دادند در کميسيون 70 درصد تصويب شده است. تعجب کرديم که درآمدهاي کاذب را بالا مي برند اما اين درآمد دولت را پايين مي آورند. اتفاقي به بندر شهيد رجايي رفتيم و ديديم بيش از 30هزار خودرو در بندر منتظر است که از آن طرف علامت داده شود تا ترخيص شوند و از هرکدام 6، 7 ميليون از جيب دولت بپرد. زنگ زدم گفتم اگر تصويب کنيد اعلام مي کنم که تصويب کننده ها دستشان در دست اينهاست.

آینده اقتصاد و نفت

گفتند آينده اقتصاد را چگونه مي بينيد؟ بسيار عالي مي بينم. علي رغم همه اين بحث ها، رشد اقتصادي و بهبود شاخص هاي اقتصادي اصلي ما باورنکردني است. ناجوانمردي مي کنند، هر عددي که دولت اعلام مي کند، مسخره مي کنند. سازمان يافته پول در رسانه خرج مي کنند.

انتظار نداريد که رئيس جمهور در اتاقي تک و تنها بنشيند؟ اين آقايان بروند، کسان ديگري مي آيند و 6 ماه ديگر همين حرفها راجع به آنها هست. نمي خواهم بگويم انتقاد نشود اما در جلساتشان سازمان يافته عمل مي کنند  به وزير بازرگاني گفتم چرا توضيح نمي دهي، گفت توضيح داده ام. پيگيري هم کرده ام ولي پخش نمي کنند.

وضع نفت و گاز را پرسيدند. اخباري درخصوص توليد را خودم يا وزير نفت اعلام خواهيم کرد. در پتروشيمي کارهاي بسيار بزرگي انجام شده است. 22ميليون تن صادرات پتروشيمي که الآن به 29ميليون تن رسيده است. قراردادهاي بزرگ LNG، تبديل و ميعانات بسته شده است که البته يکي دو ساله نشان نمي دهد. مطالعات و ساخت پالايشگاه ها حداقل 5 سال طول مي کشد. همين امسال 70ميليون متر مکعب گاز اضافه مي کنيم که به دست نيروهاي داخلي هم اجرا مي شود همان طور که ژاپني ها آزادگان را زمين گذاشتند اما بچه هاي خودمان رفتند و تکميل کردند.

گفتند چرا زمين هاي دماوند و لواسانات را پس نمي گيريد، اميدوارم ليست 180 نفره اي را که در همان دوره زمين گرفتند و فوراً هم برايشان سند صادر شده روزنامه اي جرأت کند، منتشر کند. وزير کشاورزي هم مأمور شده تک تک شکايت و پيگيري کند.

نزدیکان رئیس جمهور

درباره لايه نزديکان رئيس جمهور گفتند بسته و بحث برانگيز است. اين تلقي واقعي نيست. مناسبات ما با هيچکس اين طور نيست. به هرحال رئيس جمهور و يا هرمديري مستقر شود، چند نفر به او نزديکند. اين لازمه کار است. چرا فکر مي کنيد منفي است؟

از روز اول يک بازي طراحي کردند که هرکس در راه آرمان ها فداکارتر است او را بزنند. يک دوره اي روي آقاي زريبافان زوم کردند که همه کاره دولت است. در حالي که وي از روز اولي که او را در مهاباد ديدم، تمام عشقش کار براي کشور است و اصلاً دخالتي در سياست گذاري ها ندارد. به خاطر دقت در کارهايش خواستيم که دبير دولت شود. عضو شوراي شهر بود. همين دوستاني که قانون را اصلاح کرده بودند که عضويت در شورا شغل محسوب نمي شود، 3 قانون گذراندند که شغل محسوب مي شود تا وي دبير دولت نباشد. گفتم اگر به خودم مي گفتيد به او مي گفتم بيرون بيايد. نامه هاي مردمي و پرونده ها را مي خواند و به من خلاصه گزارش مي دهد و پيگيري مي کنم. نتوانسته و نخواسته حتي يک نفر را در اين دولت نصب کند.

مدتي بعد روي آقاي ثمره هاشمي زوم کردند که رهبر فکري احمدي نژاد است و پشت سرش نماز مي خواند. بله، 30، 40 سال است که بچه هاي دانشگاهي ما هرجا باشند، پشت ايشان نماز مي خوانند. اين چيز مهمي است؟ آقاي سعيدلو را براي وزارت نفت معرفي کرديم، چارتي کشيدند و در مجلس پخش کردند که قلب مافيا را سعيدلو نشان مي دهد. او مافيا بود يا مي خواست ريشه مافيا را بکند؟ مراقب ايمانتان باشيد که بهترين ها به دست خودي زده نشوند. معنايش اين نيست که هيچکس اشتباهي نمي کند. مثلاً من گفتم مديريت عالم به دست امام زمان(عج) است. يکي گفت اينطوري نگو. برنج که 4هزار تومان مي شود، مردم به امام بدبين مي شوند. درحاليکه مگر مديريت عالم با خدا نيست؟ ظلم هم هست. اشتباه در تشخيص و اجراي ماست.

رابطه ما با حلقه ها اين طور نيست که برخي تصور مي کنند. تا خبري براي بنده قطعي و حجت نشود، تصميم نمي گيرم. همه حرفها را گوش مي دهم اما نهايتاً خودم تصميم مي گيرم و براي همين محکم مي ايستم و دفاع مي کنم. البته گاهي دوستان و دولت را از ورود به عرصه منع مي کنم چون اگر وارد شوند سر دراز دارد.

به آقاي الهام چقدر توهين کردند؟ وزير دادگستري است. مبارزه با قاچاق و مواد مخدر کار دادگستري هست يا خير؟ رئيس جمهور رئيس 30 شوراست. آيا 30 پست دارد يا به حکم مسئوليتش در 30شورا رئيس است؟ بعد از انقلاب هميشه حقوقدانان شوراي نگهبان پست اجرايي يا قضايي داشتند. معاون اول رئيس جمهور چند دوره حقوقدان بوده است. چرا بايد بخاطر اينکه آقاي الهام از خبري اطلاع نداشته يا نخواسته اعلام کند، در تلويزيون او را مسخره و به شخصيتش توهين کنند؟ آيا هرکس ديگر بود همين کار را مي کردند؟ براي اينکه الهام محکم ايستاده است. نمي خواهم بگويم مرد اول عالم است يا اشتباه ندارد اما محکم ايستاده است. انتظار نداريد که رئيس جمهور در اتاقي تک و تنها بنشيند؟ اين آقايان بروند، کسان ديگري مي آيند و 6 ماه ديگر همين حرفها راجع به آنها هست. نمي خواهم بگويم انتقاد نشود اما در جلساتشان سازمان يافته عمل مي کنند.

براي آقاي مشايي ساخته بودند که در مجلس آنچناني رفته است. رفت شکايت کرد  ساعت يک نيمه شب با نماينده دادستان قرار گذاشت با مسئول آن سايت تماس گرفتند، گفته بود پول بدهيد فيلم را برمي داريم! غافل از اينکه نماينده دادستان در جريان است.

 

 آقاي وزير سابق اقتصاد که به قول خودش 2.5 سال مقاومت کرد و سياست ها را اجرا نکرد. گفتم من هيچ حجتي پيش خدا ندارم. خواسته هاي دولت از اين طريق اجرا نمي شود. جوابي براي مردم و خدا ندارم. او هم رفت و حرف هايي زد که همين را تأييد کرد. وقتي مي گويد سياستهاي دولت غلط است، يعني اجرا نکرده است. بالاخره بيشتر مشکلات کشور مگر اقتصادي نيست؟



سفر امیر احمدی به ایران

درخصوص اميراحمدي؛ اين آدمي است که در عالم سياست اصلاً چيزي نيست اما او را به يک غول ضد نظام تبديل کردند. آمده و رفته، اينکه ممنوع نيست. گفتند مشايي هماهنگ کرده است. تکذيب کرد. گفتند خبر داشتي بايد جلويش را مي گرفتي! اين همه آدم خوب و بد مي آيند و مي روند. وزارت اطلاعات موظف است بررسي کند. يا آقاي مشايي از حج آمده بود، برخي اعضاي دولت را در رستوراني دعوت کرد، خبر زدند که ميهماني اشرافي گرفته که گارسون هاي زن در آن بوده اند. درحاليکه در جمهوري اسلامي گارسون زن نداريم. رئيس غذاخوري آنجا ديده بود که دولتي ها ميهمان هستند، به زن و دخترش هم گفته بود بيايند با برخي از خانمهاي دولت عکس بگيرند.

دیدار با همسر دکتر فاطمی

خانم دکتر فاطمي به ايران آمد و با من ديدار داشت. همسر شهيد نواب هم دو بار پيش من آمده و خبرش هم پخش شده است. دکتر فاطمي يک انسان خوب بود. ما که نمي توانيم قضاوت کنيم چون فلاني دستور داده او را بکشند، پس حتماً بد بوده است. در دوران نهضت ملي شدن نفت تنها کسي که از پيگيران ماجرا اعدام شد، فاطمي بود. حتي رئيس دولت رفت و کيفش را کرد اما کسي که آتشين سخنراني مي کرد و در مجامع جهاني از حقوق ملت دفاع مي کرد، اعدام شد. تا روز آخر شکنجه کردند و پايش را سوزاندند. در بيمارستان با برانکارد او را مي بردند و مي گفتند دو خط تقاضاي عفو ملوکانه بنويس. گفت نمي نويسم و اعدام را بر ذلت ترجيح مي دهم. حالا اگر يک نفر با او اختلاف داشته، بنده بايد روي تحليل او قضاوت کنم يا واقعيات تاريخي؟ آيا جمهوري اسلامي 30سال اسم يک آدم خراب را روي يک خيابان گذاشته و بر نمي دارد؟ خانم ايشان با من ملاقات کرد. بعد از 50 سال از انگليس آمده و از انقلاب دفاع مي کند. بعد دوستان کوتاه انديش مي گويند چون فلاني مخالف بوده است، چرا ديدار کردي؟ فلاني عزيز است، چندين سخنراني هم من براي او کرده ام اما دليل نمي شود تمام تصميمات او درست بوده باشد. مگر ما به کار سياسي نياز داريم؟ اگر نياز داشتيم خيلي کارهاي قشنگ تري مي شد، کرد. يک خانم 75 ساله آمده مي گويد احساس مي کنم در جمهوري اسلامي همسرم زنده شده و آرمانهايش پيگيري مي شود، نه سياسي است و نه مي خواهد خطي به ما بدهد. گفت در اين پنجاه و چند سال خيلي به من سخت گذشت، اين دفترچه خاطرات 6 ماه بيمارستان، تنها يادگار همسرم است. هيچ يادگاري نمانده و خانه امان را هم غارت کرده بودند. اين دفترچه را به خيلي از مدعيان تاريخ نگاري که آمده بودند، ندادم ولي به شما مي دهم. با گريه هم اين دفترچه را داد. انگار که جانش را داشت، مي داد.

حزب اللهي خيلي بايد عميق باشد. روزنامه که ملاک تصميم گيري بنده نيست. آدمهاي خوبي هستند ولي ممکن است در مقالاتي که          مي نويسند، تعدادي هم غلط باشد. گاهي اوقات قضاوت غلط ايمان ما را برباد خواهد داد. اين بازي رسانه اي است و نبايد گول خورد.

نوشتند دولت مي خواهد در تخت جمشيد جشن سال تحويل بگيرد. بعد جملاتي هم از آقا آوردند. سخنان آقا را در شيراز نشنيديد؟ اصلاً بنا هم نبود برنامه اي باشد. راديو مي خواست از مردم هنگام تحويل سال از آنجا گزارش بگيرد.

يک جلسه با آقايان ثمره، الهام، زريبافان بگذاريد و حرفهايشان را بشنويد. کداميک تا به حال شنيده ايد؟

ضعف رسانه ای دولت

اذعان داريم کار رسانه اي دولت ضعيف است. البته بدانيد که رسانه کم داريم. در هيئت نظارت 3، 4 نفر در حمايت از دولت رفتند، مجوز نشريه بگيرند، ماه ها طول کشيد تا مجوز صادر شد. در فضاي رسانه اي، دولت تنهاست. مدير روزنامه ايران هم يک نفر از جوانان مثل شماست، آن روزنامه ديگر هم که با بودجه عمومي منتشر مي شود ولي عليه دولت مي نويسد. وقتي با يک عده آدم لجوج طرف هستيد، نتيجه اين مي شود. مصاحبه مي کند، پخش نمي کند يا تحريف مي کند. البته مي پذيرم که بخشي از دولت مقابل هجوم رسانه اي منفعل شده است.

وزير بازرگاني کارهايي که در اين شرايط کرده بي نظير است. برخي افراد هم در بدنه هستند که اعتقادي به کارهاي دولت ندارند. در ضمن آيا من هرکسي را بخواهم مي توانم وزير کنم؟ ديديد که نشد. همين الآن هرکس را بخواهم مي توانم وزير کشور کنم؟ بايد در چارچوبي که نقطه بهينه باشد، بياوريم.

تغییرات کابینه

راجع به وزير کشور چون اسم ايشان را برديد، قبل انتخابات شوراها بايد جابجايي انجام مي شد. موضوع هم اين نيست که آدم خوبي نباشند، بحمدلله افراد اين دولت انسانهاي پاکي هستند، موضوع نگاه و مديريت کشور است. بالاخره آن موقع غير از ايشان کسي را نمي توانستم بگذارم بعد از 8، 9 ماه ديديم آن ميثاقي که داديم عمل نمي شود. افرادي که بايد بروند استاندار و فرماندار مي شوند وعده اي که نبايد باشند، مسئوليت مي گيرند. البته همه اين طور نيستند. قرار شد پس از انتخابات شوراها، اين جابجايي انجام شود. پس از انتخابات جو سنگيني درست کردند که دولت شکست خورد. ديديم که اگر عوض کنيم مي گويند شکست خوردند، عوض کردند. گذاشتيم بعد از انتخابات مجلس که همه گفتند دولت برنده شد، جابجايي انجام شود.

 

در داستان هسته اي حتي خبر دادند که بچه هاي حزب الهي را دارند به دادگاه احضار مي کنند که چرا درباره آن فرد نوشتيد جاسوس؟ براي مسئولين مربوطه پيغام دادم که من تا آخر کار هستم، سخنراني روز 22 بهمن هم با همين نيت بود



آقاي وزير سابق اقتصاد که به قول خودش 2.5 سال مقاومت کرد و سياست ها را اجرا نکرد. گفتم من هيچ حجتي پيش خدا ندارم. خواسته هاي دولت از اين طريق اجرا نمي شود. جوابي براي مردم و خدا ندارم. او هم رفت و حرف هايي زد که همين را تأييد کرد. وقتي مي گويد سياستهاي دولت غلط است، يعني اجرا نکرده است. بالاخره بيشتر مشکلات کشور مگر اقتصادي نيست؟ بيمه، بانک، گمرک و ماليات.

درباره آقاي رحيمي هم مطالبي گفتيد، هيچکس مطلق نيست. آقاي محصولي زماني که قرار بود اينجا براي کمک بيايند، بچه هاي همين جلسه گفتند مي داني چه کسي را داري مي آوري؟ الآن همانها مي گويند محصولي براي وزارت کشور مناسب است. تصورات ايجاد شده از رحيمي واقعي نيست. آنجا که مبهم است دستور اسلام را گوش دهيد. "قف" قضاوت نکنيد.

دانشگاه آزاد

درباره دانشگاه آزاد ما آيين نامه را اصلاح کرديم و يکي دو بند آخرش در شوراي انقلاب فرهنگي بود که رفتند و فشار آوردند. به ما فرمودند دست نگه داريد در قضيه هسته اي بحران درست مي کنند و اين مسئله الآن اولويت اول کشور است. بچه هاي دانشگاه آزاد مظلوم ترين بچه ها هستند که پول آنها را مي گيرند و جاي ديگر خرج مي کنند. ما با چشم اشکبار اطاعت و سکوت کرديم. اما عرض کردم قول هايي که داده بودند که اساسنامه را اصلاح کنند، عمل نکردند و ان شاءالله به زودي دوباره مباحث را مطرح مي کنيم.

يکي از دوستان گفتند آيا در اقتصاد جهاني برگ برنده اي نداريم؟ ضربه اي که جمهوري اسلامي به دلار زده در تاريخ وارد نشده است. بورس نفت که راه افتاد و با اينکه دو سال معطل کردند، ولي ان شاءالله کامل که شود متحول مي کند

سابقه مافیــا

درباره تعريف جامع از مافيا، مافيا در قريب به اتفاق کشورها وجود دارد. قبل از انقلاب در کشور ما هم وجود داشت. در معاملات خارجي وام ها و قراردادهاي کلان تيم مشخصي بود که بايد از زير دست اينها رد مي شد و منافع مال اينها بود. انقلاب که شد، ضربه خوردند و بخش عمده آن متلاشي شد اما بعد از جنگ و فعاليت هاي وسيع اقتصادي دوباره شکل گرفت. مافيا يعني مجموعه هايي که کار سياسي و اقتصادي مي کنند و آن قدر قشنگ عمل مي کنند که طرف مقابل متهم مي شود. فردي که 25، 26 سال در کشور مسئوليت هاي سطح بالا داشته است، ده ها شرکت بزرگ و صدها ميليارد تومان ثروت دارد. قريب به اتفاق اين پرونده هاي درشت را هم که پيگيري مي کنيم، به يک گروه خاص برمي خوريم. گفت زمين بزرگي داشتيم، انقلاب که شد ايران در زمين ما افتاد! اينها يک طيف هستند، اگر دولت مي گفت منافع اقتصادي شما تأمين است، در بخش سياسي اين قدر فشار نمي آوردند. همان کسي که رفت، ارتباط گرفت و گاز قطع شد، به من پيغام داد با ما کاري نداشته باش، ما هم کاري نداريم.

وزارت اطلاعات پرونده هاي سنگين از اينها را بررسي کرده اما تيغش تا جايي مي برد. در داستان هسته اي حتي خبر دادند که بچه هاي حزب الهي را دارند به دادگاه احضار مي کنند که چرا درباره آن فرد نوشتيد جاسوس؟ براي مسئولين مربوطه پيغام دادم که من تا آخر کار هستم، سخنراني روز 22 بهمن هم با همين نيت بود. بنشينيد در دانشگاه ها و رديابي کنيد که نخ هايي که کشيده مي شود از کجا صدا در مي آيد؟ همه عضو يک گروه هستند. مبارزه با اينها سخت است و بايد مستند باشد. بايد با مردم صحبت کنيم و قوانين را درست کنيم، شما هم قدري فرياد بزنيد. لازم نيست اسم افراد را بگوييد، اصل موضوع کار را بيان کنيد و پيگيري کنيد.


گفتنی است، رئیس جمهور از ساعت 9 شب روز دوشنبه تا 2 بامداد سه شنبه با این دانشجویان در ساختمان شهید بهشتی نهاد ریاست جمهوری دیدار کرده است.