اهداف جامعه ایرانی چیست؟ « ما چگونه فکر می کنیم» و آنچه که در ایران مهم انگاشته می شود.

۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۶, یکشنبه

Iran seeks to open doors for foreign banks

Sun May 6, 7:48 AM ET

TEHRAN (AFP) - Iran's Central Bank has adopted a directive that would allow foreign firms to set up branches in the Islamic republic and buy stakes in Iranian banks.

"The directive allows the opening of banks with joint Iranian and foreign investment, the possession of shares in Iranian banks by foreign investors and foreign banks to set up branches in the country," the central bank said in a statement on the state-run IRNA news agency.

It did not say whether there would be an upper percentage limit for the stakes that foreign investors could take in Iranian banks.

Foreign banks currently are allowed to open in Iran only in free trade zones like the southern resort island of Kish and have no branches elsewhere in the country.

It remains to be seen whether the central bank's decision could pave the way for an important shake-up of the Iranian banking landscape, currently an entirely domestic industry.

The legislation still needs to be ratified by the cabinet and then presented to the parliament for a vote, the bank's statement said.

The move comes amid US pressure on European banks to cut their business with Iran as part of a package of measures to pressure on Tehran to end its defiance over freezing sensitive nuclear work.

The US pressure on European banking giants has made it harder for Iran to win credit lines for projects. It is not clear whether the central bank's move is related to this pressure.

The United States has also blacklisted two major Iranian state-owned banks, banning them from carrying out transactions in US dollars.

Washington accuses Iran's Sepah bank of helping finance the country's weapons programme and Bank Saderat of supporting terrorism by channelling funds to Islamist militant groups.

تحديدكنندگان رسانه‌‏ها، نهادهاي مدني و صنفي عامل اصلي تضعيف نظام و خدمت به بيگانگان هستند

: عضو كميسيون امنيت ملي مجلس‌ ‏ هفتم

تهران- خبرگزاري كار ايران

عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس‌‏هفتم گفت: برغم گذشت نزديك سه دهه از استقرار نظام جمهوري اسلامي، ما كماكان شاهد عدم بردباري بخش‌‏هايي از حاكميت در قبال مطبوعات و خبرگزاري‌‏هاي آزاد و تشكل‌‏ها و اصناف هستيم.

اكبر اعلمي، با بيان اين كه نظام حاكم بر ايران جمهوري اسلامي است، به خبرنگار پارلماني" ايلنا" گفت: جمهوريت لوازمي دارد و مطبوعات و رسانه‌‏هاي گروهي آزاد و جود نهادهاي مدني و تشكل‌‏هاي صنفي يكي از لوازم جمهوريت و دموكراسي است.
وي افزود: قهرا نهادهاي مدني و تشكل‌‏هاي صنفي و مطبوعات آزاد زماني موضوعيت يافته و از لوازم موثر در جمهوريت و دموكراسي تلقي مي‌‏شوند كه قادر به ايفاي وظايف خويش و بيان مسائل و مشكلات خود و تلاش در جهت استيفاي حقوق مردم و صنف مربوطه باشند، در غير اين صورت حيات و بقا آنها بلاموضوع خواهد شد.
عضو فراكسيون اقليت مجلس‌‏هفتم خاطرنشان كرد: دولتي كه وجود مطبوعات و خبرگزاري‌‏هاي آزاد نظير ايلنا و نهادهاي مدني و صنفي پويا و فعال مانند تشكل‌‏هاي كارگري دانشجويي و فرهنگي را برنتابيده و با كوچكترين اعتراضي به بهانه تضعيف نظام به سركوب و تهديد و تحديد آنها مبادرت مي‌‏ورزد، خواسته يا ناخواسته به ضعيف و ناپايدار بودن نظام و حكومت و گرايش نظام به سمت اختناق اقدام كرده و بر آن مهر تاييد مي‌‏زند كه اين خود بزرگترين عامل تضعيف آن نظام محسوب مي‌‏گردد.

اعلمي تصريح كرد: قانون اساسي ايران در فصول مختلف مظاهر جمهوريت و دموكراسي را كم و بيش به رسميت شناخته و به منظور عينيت يافتن آزادي‌‏هاي مشروع و مشاركت عامه مردم در تعيين سرنوشت خود و اداره امور كشور و نيز نقد عملكرد قدرت حاكم و دولتمردان خود موضوع اصولي مانند اصل‌‏هاي 3، 6، 8 و 9 قانون اساسي در 3 اصل 24، 26 و 27 همين قانون ضمن آزاد بيان كردن فعاليت‌‏ها و مطبوعات، احزاب، جمعيت‌‏ها، انجمن‌‏هاي سياسي و صنفي و انجمن‌‏هاي اسلامي و اقليت‌‏هاي ديني تشكيل اجتماعات و راهپيمايي‌‏هاي اعتراض‌‏آميز بدون حمل سلاح را جزو حقوق آنان به شمار آورده است.

نماينده تبريز در مجلس‌‏هفتم تصريح كرد: برغم گذشت نزديك 3 دهه از استقرار نظام ج.ا . ما كماكان شاهد عدم بردباري بخش‌‏هايي از حاكميت در قبال مطبوعات و خبرگزاري‌‏هاي آزاد و تشكل‌‏ها و اصنافي هستيم كه با استفاده از ظرفيت‌‏هاي قانون اساسي مي‌‏خواهند به رسالت خود عمل كرده و مطالبات مردم و خود را بيان نمايند.

عضو فراكسيون اقليت مجلس هفتم گفت: متاسفانه نوعا گردانندگان چنين نهادها و تشكل‌‏هايي به بهانه‌‏هاي مختلف نظير تلاش براي انقلاب‌‏فرهنگي، توطئه، وابستگي به بيگانگان يا تضعيف نظام محدود سركوب و دستگير مي‌‏شوند.

اعلمي افزود: سركوبگران و تهديدكنندگان آزادي خواسته يا ناخواسته با نقض قانون‌‏اساسي و زيرپا نهادن اصول مربوط به حقوق شهروندي و حقوق بشر و ايجاد نارضايتي‌‏هاي گسترده خود به عامل اصلي تضعيف نظام و خدمت به بيگانگان مبدل مي‌‏شوند.
نماينده تبريز در مجلس‌‏هفتم تصريح كرد: از اين ميان مشخصا مي‌‏توان به ايجاد محدوديت‌‏ها براي مطبوعات و خبرگزاري‌‏هاي آزاد و نيز دستگيري‌‏هاي اخير برخي از دانشجويان و اعضاي كانون‌‏هاي صنفي فرهنگيان اشاره كرد.

وي سپس افزود: متعاقب اجتماع اعتراض آميز و فرهنگيان مقابل مجلس جمعي از آنها از جمله اعضاي كانون صنفي فرهنگيان ايران بازداشت و با پيگيري‌‏هاي به عمل آمده و دستور رييس قوه قضائيه در ايام تعطيلات نوروز آزاد شدند. چند نفر از آنها ضمن تماس تلفني با بنده اظهار داشتند كه در طول بازداشت توسط يكي دو نفر از عوامل موثر در بازداشت و بازجويي از آنها تحت فشار و تهديد واقع شده و از آنها خواسته شده اقرار كنند برگزاري اجتماعات اعتراض‌‏آميز با تحريك و توصيه اينجانب صورت گرفته است.

اعلمي ادامه داد: وقتي اشخاص مذكور در برابر اين القائات دروغ و بهتان مقاومت كرده‌‏اند، به آنها گفته شده است كه ما مكالمات شما را ضبط كرده‌‏ايم و قرار است با اعلمي هم برخورد شود و شما بايد اقرار كنيد كه وي فرهنگيان را به تظاهرات تحريك و ترغيب كرده است.

عضو كميسيون امنيت ملي مجلس‌‏هفتم خاطرنشان كرد: اعضاي كانون صنفي مدعي بودند كه علي‌‏رغم فشارهاي وارده نسبت به خواسته‌‏هاي آنها تمكين نكرده‌‏اند. قرار شد براي پيگيري موضوع آنها آنچه را كه رخ داده است را به صورت مكتوب به اينجانب گزارش كنند.

اعلمي با بيان اينكه در كمال تاسف فرداي همان روز دوباره اين فرهنگيان بازداشت و روانه زندان شدند، گفت: جالب اينجاست كه اداره كنندگان اجتماعات اعتراض‌‏آميز اخير فرهنگيان كه هم اكنون به اتهاماتي نظير توطئه و وابستگي به بيگانگان و تحريك فرهنگيان و تضعيف نظام در بازداشت به سر مي‌‏برند، در زمان دولت خاتمي نيز مشابه اين اجتماعات را برگزار كردند، با اين تفاوت كه در آن زمان اقدام آنان حركتي در جهت بيان مطالبات مشروع فرهنگيان و عاملي در جهت تقويت اسلام و انقلاب و نظام ارزيابي مي‌‏شد و رسانه ملي آن را به نحو مطلوب پوشش مي‌‏داد.

عضو فراكسيون اقليت مجلس‌‏هفتم تصريح كرد: در دولتي كه عده‌‏اي جسورانه با زيرپا نهادن اصول اخلاقي و ديني و برخلاف حقيقت تلاش مي‌‏كنند براي نماينده ملت پاپوش دوخته و پرونده سازي نمايند، خانواده‌‏هاي فرهنگيان و دانشجويان بازداشت شده حق دارند كه نگران پيامدهاي ناخوشايند تداوم بازداشت عزيزان خود بوده و براي رهايي آنان دست به دامن تعدادي از نمايندگان شوند.
نماينده تبريز در مجلس‌‏هفتم ادامه داد: آيت‌‏الله شاهرودي به عنوان رييس قوه‌‏اي كه مسؤوليت پشتيباني از حقوق فردي و اجتماعي مردم را عهده‌‏دار بوده و مسؤول تحقق بخشيدن به عدالت و احياي حقوق عامه و گسترش عدل و آزادي‌‏هاي مشروع مي‌‏باشند، به خوبي واقف هستند كه ادامه اين روند و تحت فشار قرار دادن مطبوعات و خبرگزاري‌‏ها و سركوب و بازداشت فرهنگيان و دانشجويان و اقرارگيري‌‏هايي از اين دست به هيچ وجه به مصلحت نظام و كشور نيست.

وي تاكيد كرد: در صورت بي‌‏توجهي به وضعيت حاكم، ادامه اين روند مي‌‏تواند همچون موريانه‌‏اي پايه‌‏هاي نظام را از درون سست نمايد.

اعلمي گفت: از آقاي شاهرودي انتظار مي‌‏رود كه در اسرع وقت ضمن توجه به اصل 24 قانون اساسي و تامين آزادي نشريات و مطبوعات و خبرگزاري‌‏ها جهت اطلاع‌‏رساني دقيق دستور آزادي كليه فرهنگيان، دانشجويان و شهروندان آذربايجاني كه صرفا به دليل اعتراض به اهانت‌‏هايي كه نسبت به آنها صورت گرفته بود و هم اكنون در زندان هستند را صادر نمايد.

ویولن زن شرم الشیخ

ابراهيم نبوي یکشنبه 16 اردیبهشت 1386

در پی دستگیری موسویان، اولین ملاقات ایران و آمریکا بین منوچ و کوندی در شرم الشیخ برگزار شد.
گزارشگران گفته اند در این دیدار که از دو ساعت قبل از آن کوندی داشت اشک می ریخت و انتظار دیدار منوچ را می کشید، کوندالیزا رایس هفت بار جلوی آینه رفت و یقه اش را مرتب کرد و هشت بار از مارگریت بکت پرسید: « به نظرت لباسم خوبه؟»
سرانجام در حالی که همه در سالن نشسته بودند، منوچ از در وارد شد و با صدای بلند به همه گفت: « السلام علیکم» و زیر چشمی نگاهی به کوندی کرد و گفت: « آبجی! یقه تو بپوشون!» ناظران آگاه گفتند که در همین هنگام کونالیزا رایس در حالی که پلک نمی زد و به منوچ خیره شده بود، و داشت پرتقال پوست می کند، دستش را برید. مارگریت بکت که به او نگاه می کرد، دستمالی به کوندی داد و گفت: « چی کار می کنی دختر؟ آبرومون رو بردی، اینقدر بروبر نگاش نکن!» و کوندی زیر لب گفت: « الهی قربون هیکلش بشم، دیدی چه جوری راه می رفت، باید براش اسفند دود کنم.»
ناظران آگاه که این ملاقات سه دقیقه ای را پس از 28 سال دوری و جدایی گزارش کردند، گفته اند که خانم رایس پس از چند دقیقه ای در حالی که به چشم منوچ خیره شده بود، به او گفت: « انگلیسی شما از عربی من بهتر است.» اما منوچ به این تعارف مودبانه رایس پاسخی نداد، فقط زیر لب گفت: « تازه ترکی استامبولی حرف می زنم که نتونی فرق من و ابراهیم تاتلیس رو بفهمی.» کوندی که متوجه زیر لب حرف زدن منوچ شده بود، گفت: « جان! چیزی گفتی عزیزم؟» منوچ در حالی که مواظب دوربین ها بود، گفت: « بسه دیگه، داره حالم یه جوری می شه، اینقدر به من خیره نشو.»
در هنگام شام یک خانم ویولون زن به سالن آمد، تا مثلا فضا را تلطیف کند، منوچ به محض دیدن این خانم ویولن زن که لباس مشکی کاملا بسته پوشیده بود، به اینکه چرا این خانم لباس قرمز باز پوشیده اعتراض کرد و هرچه برای او توضیح دادند که این لباس مشکی است و قرمز نیست، به حرف حضار گوش نکرد و رفت. مارگریت بکت، به دنبال این موضوع گفت که کوندی پس از خروج منوچ تعادل خودش را از دست داد. وی گفت: « اگه واقعا خاطرخواهش شدی پاشو برو دنبالش.» اما کوندی گفت: « عمرا! من آدمی نیستم که دنبال کسی برم، حتی اگر دو سال تو تاریکی کنج خونه بشینم و زار بزنم.»
پس از پایان این اجلاس منوچهر میم از پیشنهاد سوئیس در مورد ادامه گفتگو و بحث در مورد برنامه هسته ای ایران استقبال کرد. اما نماینده سوئیس در این دیدار گفت: « ما اصلا پیشنهادی ندادیم که ایشون استقبال کردن.»

جاسوسی برای مجاهدین یا اروپای متخاصم؟


داستان حسین موسویان بیخ پیدا کرد. به نظر می رسد که یا از او برای فشار آوردن برای هاشمی و تیمش استفاده می کنند، یا کاری می کنند که بزودی آزاد شود، از کشور بیرون برود و حالا حالاها برنگردد. مرتضوی اعلام کرد که پرونده موسویان دست وزارت اطلاعات است، با این حساب مشخص شد که بالاخره در یکی از همین روزها تا یکی دو سال دیگر تکلیفش مشخص می شود و اینطور نیست که مثل بقیه متهمین مرتضوی تا ابد بلاتکلیف باشد. وزارت اطلاعات هم رسما اعلام کرد که موسویان برای یکی از کشورهای اروپایی متخاصم جاسوسی می کرد. از طرف دیگر یکی از منابع نسبتا آگاه اعلام کرد که ما کشور اروپایی متخاصم نداریم. ظاهرا قرار است برای اینکه مشکل وزارت اطلاعات بزودی حل شود، ایران یک موشکی، چیزی به فرانسه یا انگلیس یا بلژیک شلیک کند تا ایران وارد تخاصم با اروپا شود و اتهام موسویان درست از آب دربیاید. اما آگاهان باوجود اینکه خودشان اطمینان نداشتند، اطمینان دادند که این کشور اروپایی متخاصم انگلیس نیست. چون احتمالا اگر موسویان جاسوس انگلیس بود، حتما تا یکی دو هفته دیگر برایش یکی دو دست کت و شلوار می دوختند و تصویر پینگ پنگ بازی کردنش را نشان می دادند و با رئیس جمهور ملاقات و از جاسوسی برای انگلیس ابراز ندامت می کرد و بعد هم می رفت خاطراتش را در لندن می فروخت به روزنامه ها. یکی دیگر از آگاهان نیز اعلام کرد که احتمال دارد وزارت اطلاعات، هنوز استقلال آمریکا را قبول نکرده و این کشور را جزو انگلیس حساب می کند و موسویان در حقیقت جاسوس آمریکاست، ولی آمریکا همان انگلیس است. از طرف دیگر وزارت اطلاعات گفت که موسویان متهم است که با یکی از دیپلمات های آمریکایی به مدت طولانی ارتباط داشته است. یک مقام آگاه گفت که اصولا دیپلمات های ایرانی نباید به مدت طولانی با مقامات آمریکایی ارتباط داشته باشند، بلکه باید وقتی کارشان را تمام کردند، زودی دربروند که جاسوس نشوند. اما موضوع بسیار مهم این که موسویان متهم است که به سیروس ناصری گفته است که به ایران برنگردد، چون می خواهند او را بگیرند، اما سیروس ناصری فعلا متهم به چیز خاصی نیست، چون وی به موسویان نگفته بود که زودتر بیا بیرون می خوان بگیرنت. در هر حال به نظر می رسد که جاسوسی موسویان موضوع زیاد جدی ای نیست، چون اگر واقعا جاسوس بود، حتما تا به حال ولش کرده بودند. همزمان با اعلام خبرهای مربوط به موسویان « یک کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس که به جرم جاسوسی به سه سال حبس و دو میلیون و پانصد هزارتومان جریمه محکوم شده است به حکم صادره اعتراض کرد.» این جاسوس که برخلاف موسویان جاسوس حطرناکی نبوده، فقط اطلاعات مهم کشور را به مجاهدین خلق می داد و مجاهدین خلق هم به او تعهد کرده بودند که این اطلاعات را به کشورهای اروپایی متخاصم ندهند. یکی از سربازان کاملا گمنام امام زمان گفت که اگر موسویان اطلاعات را به جای دادن به اروپایی های متخاصم به مجاهدین خلق که اصلا متخاصم نیستند، داده بود، الآن ولش کرده بودند و می رفت سوئیس پیش سیروس ناصری که الآن در تهران است.

گاف رادیو فرهنگ


طبیعتا بدترین نمایشگاه کتاب تهران در 28 سال گذشته در مصلای تهران در حالی که جمعیت بسیار زیادی در خیابانهای دیگر تهران در حال رفت و آمد بودند، بدون هیچ حال و هوای خاصی برگزار شد. در اولین روز نمایشگاه، دعای باران وزیر ارشاد مستجاب شد و کتابهای موجود در نمایشگاه زیر آب رفتند و دیروز نیز کوتاه ترین بازدید آیت الله خامنه ای از نمایشگاه کتاب در سالهای گذشته صورت گرفت. وی به مدت دو ساعت از نمایشگاه کتاب بازدید کرد و چون از هرکدام از کتابهای موجود در نمایشگاه چند نسخه داشت، هیچ کتابی نخرید و رفت. رادیو فرهنگ پس از ذکر خبر دیدار رهبری از نمایشگاه کتاب، گاف داد و گفت: « البته احتمالا در آینده اتفاق در نمایشگاه افتاد، برای شما گزارش خواهیم کرد.»

دانشگاه اسلامی ایجاد باید گردد


به دنبال تصمیم قطعی و روشن و مشخص نظام مبنی بر حل مشکل دانشگاهها، قرار شد بسیج دانشجویی در مرحله اول مشکلات اساسی برای دانشگاهها ایجاد کند، بعدا وزارت علوم این مشکلات را حل کند. در همین راستا، و به فاصله یک هفته از اظهار نظر وزیر شبه محترم علوم مبنی بر اینکه دانشجویان سیاسی را نباید در دانشگاه بگیرند، صدرالدین شریعتی، رئیس دانشگاه علامه در حضور بسیج دانشجویی این دانشگاه که پس از سه هفته تبلیغات فقط 150 نفر در آن جمع شده بودند، گفت: « دانشگاه را برای مخالفین نظام ناامن خواهم کرد.» حاضران گفتند: « تکبیر». هاشم آقاجری نیز نسبت به عزم برخی جریان ها برای به راه اندازی انقلاب فرهنگی دوم هشدار داد. وی که قبلا یک بار دانشگاه را اسلامی کرده بود، گفت: مواظب باشید دوباره اسلامی نشود. در همین راستا، نورالدین زرین کلک، پدر انیمیشن ایران به اتهام توهین به حجاب از دانشگاه تهران اخراج شد. یکی از اعضای بسیج دانشجویی انیمیشن گفت: « ما پیرو قرآنیم، ما پدر نمی خواهیم» وزیر علوم نیز گفت: « استاد توهین کننده به حجاب اسلامی در دانشگاه تهران، حق هیچ گونه تدریسی ندارد.» در همین راستا یکی از مسوولین یک نشریه دانشجویی دانشگاه امیرکبیربازداشت شد و قرار شد اعتراف کند. بخشی از متن بازجویی وی که در هنگام بازداشت به او تفهیم شده بود، بدین شرح است:

بازجو: دقیقا توضیح دهید که چرا به رهبری اهانت کردید؟
دانشجوی مذکور: ما به رهبری اهانت نکردیم و اصولا این اقدام را محکوم می کنیم و خواستار شناسایی و مجازات عوامل آن هستیم.
بازجو: اولا که شما غلط می کنی این اقدام رو محکوم می کنی و ثانیا توضیح بده چرا کاریکاتور رهبری را با کمک عوامل آمریکایی و با گرفتن پول از موسسه هیفوس هلند چاپ کردید و قصد داشتید دست به عملیات انتحاری زده و آن را به گردن مسوولان کشور بیندازید و قبول دارید که این اقدامات را با تصمیم جمعی اعضای شورای مرکزی و با کمک استادانی که فهرست آن را در اختیارتان قرار خواهیم داد، انجام دادید؟

دانشجوی مذکور: من اصلا در جریان نیستم و ما اصلا این نشریات را چاپ نکردیم.
بازجو: پس قبول می کنی که در جریان چاپ این نشریات نیروهای امنیتی آمریکا و انگلیس با شبکه اینترنتی عنکبوت و روزنامه های زنجیره ای و حزب مشارکت و کارگزاران و چند سازمان سیاسی دیگر که بعدا فهرست آن تهیه می شود، انجام شده و شما قصد داشتید که از طریق چاپ این کاریکاتورها به کیان اسلام ضربه زده و از طریق ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی و با همکاری رادیوهای بیگانه اسلام را نابود کنید؟ قبول داری؟

دانشجوی مذکور: من اصلا در جریان نیستم، من به شعر و ادبیات مدرن و پائولو کوئیلو علاقمندم.
بازجو: پس اعتراف می کنی که بودجه چاپ این نشریات به میزان 75 میلیون دلار از طریق آمریکا پرداخت شده؟

دانشجوی مذکور: ولی ما فقط دویست هزار تومان در ماه و در سال 2 میلیون تومان هزینه می کنیم که معمولا از جیب خودمان می گذاریم.
بازجو: با توجه به اینکه اعتراف کردید که روزانه دو میلیون تومان یعنی حدود دو هزار دلار هزینه شماست که در سال می شود 730 هزار دلار، بقیه این پول را چه زمانی به تشکیلات زنان و کانون صنفی معلمان و انجمن صنفی مطبوعات تحویل داده و چه همکاری هایی در عملیات بلوچستان داشته و چرا می خواستید بین آذربایجان ایران و کشور جدایی انداخته و در راه جداسازی کردستان چه همکاری هایی انجام داده و قصد شما از دادن آدرس دفتر ایران در اربیل به نیروهای آمریکایی چه بود، پس قبول می کنید؟

دانشجوی مذکور: بله، قبول می کنم. حالا می شه ولم کنید کپه مرگم رو بگذارم و بخوابم؟
بازجو: زکی! فکر کردی خونه خاله است، اعتراف کردی، حالا دیگه آزادی، باید بری خونه خودتون بخوابی. برو گمشو بیرون. فردا صبح آدرسش رو می دم، باید بری خودت برای اعتراف کردن تلویزیون و بعد هم مستقیم می ری ایسنا. بیرون حاج رضا نشسته آدرس جاهایی که باید بری و اعتراف کنی، بهت می ده.

خطر را احساس کنید

فکر کنید در عرض یک ماه هم برف آمد، هم بوران آمد، هم ماه رمضان آمد. هم قرار شد بدحجاب ها تبعید شوند، هم ادارات زنانه و مردانه شوند، هم انقلاب فرهنگی شود. به این می گویند نهایت کارآمدی برای جلب رضایت مردم. البته خودمانیم این آقای ابطحی خوش تیپ هم واقعا بعضی اوقات حرف های بامزه ای می زند. به دنبال اعلام این که طرح عفاف در ادارات و کارخانه ها توسط شورای امنیت عمومی اجرا می شود و اینکه قرار است ادارات زنانه و مردانه می شود. و اجرای طرح مبارزه با بدحجابی و عرق خوری و مزاحمت نوامیس و جلوگیری از ماهواره ها و مبارزه با اینترنت و همه با هم، آقای زادسر گفت: « راه هدایت جوانان اول تذکر، بعد تشر است.» رئیس پلیس تهران گفت: چشم، بعد از اینکه کتک شون زدیم بهشون تذکر می دیم اگر اثر نکرد می گیم توی زندان بهشون تشر بزنند. ابطحی گفت: « خطر را احساس کنید، فشارها بر مردم زیاد است.» به دنبال اعلام این جمله احمدی نژاد نفس عمیقی کشید و در حالی که چشمهایش برق می زد گفت: « جان! دارم احساس می کنم.»