اهداف جامعه ایرانی چیست؟ « ما چگونه فکر می کنیم» و آنچه که در ایران مهم انگاشته می شود.

۱۳۸۶ خرداد ۲۴, پنجشنبه

اراذل سیاست به قلم فاطمه رجبی همسر علامحسین الهام سخنگوی دولت

فاطمه رجبي - واقعيت آن است كه هاشمي رفسنجاني، سردمدار معركه‌ي ديكتاتوري، "حزب‌گرايي"، "خويشاوندسالاري"، "رانت‌خواري"، "تحريف‌گري در مباني قرآني"، "حريم‌شكني اصول و ارزش‌هاي انقلاب"، "دروغ‌پردازي تاريخي تا مرز نسبت دادن مطالب واهي به حضرت امام سلام‌الله عليه" و‌ "خودكامگي و مردم‌ستيزي" بوده و هست. "هاشمي و دخترش فائزه" معركه‌گردان حريم‌شكني در احكام شريعت بودند. پدر و دختري همراه و همگام در تعرض به شريعت. پدر در خطبه‌هاي نمازجمعه به جرح و تعديل احكام الهي مي‌پرداخت و دختر، مجري عملي آن مي‌شد. اين جنگ جمل به پا شده عليه "شريعت" را ...


اراذل سياست


شنيدم كه سايت "هاشمي رفسنجاني" يعني وابسته به مجمع تشخيص مصلحت "آفتاب" به رياست "حسن روحاني" در پي 2 سال تخريب و هتاكي و ترور انديشه و شخصيت اين‌جانب، دست به شاه‌-‌كار جديدي زده است. و شنيدم اين شاه‌-‌كارِ برخاسته از انديشه و عمل ديكتاتورانه‌ي هاشمي و روحاني عبارت از هجونامه‌‌ي تحت عنوان "اراذل سياست" است كه چند روز پي‌در‌پي با عكس بنده، در صفحه‌ي سياه كارنامه‌ي مافيايي اين گروه جاي داده شده. طبق روال گذشته، نمي‌خواستم به عناصر مافيايي، اين مزدوران اژدهاي هفت‌سر كه بر "ثروت و قدرت" ملي چنبره زده، و خون ملت را مي‌مكند و براي بيگانگان خوش‌رقصي مي‌نمايند، پاسخ دهم. اما اصرار دوستان – يعني حزب الله آگاه و هميشه متنفر و بيذار از هاشمي و روحاني و خاتمي و همپالكي‌هايشان – سبب گرديد اين مطلب را بنگارم.

با اين وجود "سران مافيا" را حقيرتر از آن مي‌دانم كه قلم خود را خطاب به آن‌ها كه "دستور دهندگان" و "حقوق دهندگان" به اين "مزدوران" هستند به نوشتن وادارم. ولي يك راهكار براي دلجويي هواداران حزب‌اللهي در سراسر كشور به ذهنم رسيد و آن اين كه با وصف مصاديق رذيلت‌ها، اراذل واقعي سياسي را معرفي كنم و قضاوت را به خوانندگان آگاه، اعم از مخالف و موافق واگذارم كه آيا "تعهد و دينمداري"، "آزادگي و آزادانديشي"، و "شجاعت تعرض به حريم مافياي هولناك قدرت و ثروت"، رذالت است، يا "دزدي و غارتگري"، "جاسوسي و خيانت"،‌ "رشوه‌خواري و حريم‌شكني"، "دوره‌گري و مفت‌خواري"، "مردم‌ستيزي و دين‌سوزي"، "تحريف قرآن كريم و فرقه‌سازي"، "خودبزرگ‌بيني بيمارگونه و تشنگي براي قدرت تا حد مرگ" و ...

واقعيت آن است كه هاشمي رفسنجاني، سردمدار معركه‌ي ديكتاتوري، "حزب‌گرايي"، "خويشاوندسالاري"، "رانت‌خواري"، "تحريف‌گري در مباني قرآني"، "حريم‌شكني اصول و ارزش‌هاي انقلاب"، "دروغ‌پردازي تاريخي تا مرز نسبت دادن مطالب واهي به حضرت امام سلام‌الله عليه" و‌ "خودكامگي و مردم‌ستيزي" بوده و هست. "هاشمي و دخترش فائزه" معركه‌گردان حريم‌شكني در احكام شريعت بودند. پدر و دختري همراه و همگام در تعرض به شريعت. پدر در خطبه‌هاي نمازجمعه به جرح و تعديل احكام الهي مي‌پرداخت و دختر، مجري عملي آن مي‌شد. اين جنگ جمل به پا شده عليه "شريعت" را به تازگي روزنامه‌ي اعتماد، "وفاداري پدر و دختر در ساختارشكني"، خوانده و براي آن‌ها مدح‌ها و ستايش بسيار نوشته است. امروز نيز هاشمي با دخالت نابه‌جا در فقه درصدد وارد كردن ضربه‌هايي ديگر است.

غارتگري بيت‌المال و انباشت ثروت بي‌كران خاندان هاشمي را حتي مي‌توان از فرزندان تازه به زبان آمده اين مملكت شنيد. طرفداران دانشگاه آزاديِ هاشمي در تبليغات انتخابات نهم كه در دانشگاه آزاد برپا شد، در تاييد افاضات "قدرت‌الله عليخاني" و ديگر اجيرشدگان، با گفتن "اكبر ش..." او را مي‌ستودند. فيلم اين رذالت‌هاي سياسي در دست همگان است. دفاع هاشمي از بدحجابي و اخلاق‌ستيزي در دانشگاه آزاد، فيلم تبليغاتي فضاحت‌بار و خلاف شرع او، سفرهاي خانوادگي به كيش با هواپيمايي اختصاصي و جمعيت ده‌ها نفره با هزينه‌ي ؟؟! نمادهاي بارز رذيلت‌هاست. از سوي ديگر بايد چند نوبت محكوميت رشوه‌دهنده‌ي خارجي به "مهدي هاشمي" يكي از فرزندان برومند هاشمي رفسنجاني را ديد كه از ده‌ها ميليارد تومان يا دلار بالاتر است و اين مسأله رسوايي بيش از پيش براي هاشمي در جهان به بار آورده است. البته "آيت‌الله سازي" روزنامه‌ي جمهوري – كارگزار اين قيصر – و سريال‌آفريني صدا و سيماي ضرغامي، و همياري فداكارنه‌ي اصلاح‌طلبان و "راست‌هاي ناراست" بر اين بي‌آبرويي در داخل سرپوش گذارده شده است.

"محسن هاشمي" يكي ديگر از فرزندان برومند هاشمي، با تحصيلات تخصصي و بالا !! پس از سال‌ها مديريت در مجموعه‌ي كرباسچي، از صدقه‌سر نظامي مستعفي وابسته به هاشمي – قالي‌باف – بار ديگر بر "متروي تهران" چنبره زد تا "بنياد باران خاتمي" را از بيت‌المال باراني كند! اين يك نمونه از مسايل افشاء شده در متروي تهران است. ادبيات اين فرزند سرافراز هاشمي در ميزگرد دانشگاه صنعتي شريف در سال گذشته نشان‌دهنده‌ي مباني سياسي، فكري، تربيتي و عملي اين خاندان بزرگ است. "فاطمه هاشمي" كه با داشتن مدرك بالا و تخصصي !! از پرتو پدر، رياست انجمن بيماري‌هاي خاص را ساليان دراز بر عهده دارد، متهم است كه اموال ... ؟! يك مورد آن مربوط به 300 خانه در "واوان" بود كه در آغاز به كار خاتمي، بيماران هموفيلي براي احقاق حق خود تجمع كردند، و البته آنچه در پيرامون هاشمي و خاندانش به جايي نرسد، فرياد است.

هاشمي پس از شكست مفتضحانه، و اخراج از سوي مردم دينمدار و انقلابي در انتخابات نهم، عنان از كف داده است. "ولايت فقيه را مطرود" مي‌خواند، با "ولايت اميرمؤمنان عليه‌السلام" درگير مي‌شود، "قرآن جديد" نازل مي‌كند و در آن "حق الهي حكومت" را به "مردم" وا مي‌"گذارد و آيات "جهاد" و "شهادت" و "مبارزه با فتنه" را حذف مي‌نمايد، و اين يعني يك "فتنه‌گري كامل و بدعتگزارانه‌ي آخرالزماني" و نمونه‌هايي از رذالت‌هاي سياسي!

"هاشمي" مطرود ملت به هر دري مي‌زند. دانشگاه آزاد – منبع مالي سياسي عظيم او برايش سفره پهن مي‌كند، يا در "قزوين" يا در "نوق" كه بايد در "بوق" هم بشود. اين "بوق" روزنامه‌ي قيصر – جمهوري – است كه با تيتر خود هاشمي را با آيت الله خواندن زنده مي‌كند. اما نمي‌داند اين كژ راهه به مقصود نخواهد رسيد.

"هاشمي" در "نوق" و "انار"، از سوي شوهرخواهر و پسرعمو و شريك مافيائيش استقبال مي‌شود. در "شهابيه" منطقه‌ي ييلاقي كرمان، لنگر مي‌اندازد كه البته "منطقه‌ي مرعشي‌ها" ست. يعني ملك طلق مافيايي خاندان هاشمي. منطقه‌اي كه امكانات تفريحي و ورزشي بسيار دارد. و نيز در "علي‌آباد سادات" مربوط به "حسين مرعشي" اقوام و برخي روحانيون را به حضور مي‌پذيرد، با انواع غذاهاي رنگارنگ و يك ابتكار مهم "رذيلانه"! و آن اين كه كارت‌هاي استقبال از هاشمي با تقسيم‌بندي مردم به ايستادن يا نشستن در رديف 1 و 2 پخش مي‌شود. آيا اين نحوه رفتار با مردم نمونه‌اي از رفتار "شاهنشاهي مردم‌ستيز" نيست؟ اين گوشه‌اي از سفر استاني هاشمي است كه براي رقابت كينه‌توزانه با احمدي‌نژاد و كسب آبرو براي خود حريصانه بدان مي‌پردازد.

حزب تغيير ايدئولوژي داده‌ي كارگزاران، مولود پليد هاشمي به سردمداري دخترش فائزه و برادر خانمش – مرعشي – و مديران لايقي چون كرباسچي – غارتگر بيت‌المال – با منابع مالي مافيايي كه اين خاندان را براي هميشه بر گرده‌ي مردم سوار نگهدارد، نيز از رذايل سياسي مشهود است. حزبي كه منفورترين چهره‌ها را در خود دارد، و پست‌ترين راهكارهاي سياسي را دنبال مي‌كند. البته پيش‌تر مسيح مهاجري و عطاء ... مهاجراني تؤامان در راستاي "جاودانه سازي و سواري هاشمي و خانواده اش بر گرده‌ي ملت، جانفشاني‌ها كردند و در سال 76 خواهان "تغيير قانون اساسي" شدند تا "هاشمي مادام العمر" رئيس‌جمهور – و به عبارت روشن‌تر شاه – شود.

خاتمي با هشت سال دين‌ستيزي و فرهنگ‌سوزي اصلاح‌طلبانه، و گرد‌آوري عناصر پليد "دگرانديش" و "كژانديش" يعني همان "منافقان و مرتدان و ملحدين" امروز سردمداري "بنياد باران" را دارد. درست است كه مافياي قدرت و ثروت با حلقه‌هاي در هم تنيده "ثروت ملي" را به يغما برده‌اند و امروز نيز نمونه‌اي چون شاه‌-‌كار محسن هاشمي كمك‌رسان خاتمي است. اما دوره‌گردي‌هاي او به امريكا و انگليس و ... كه جز گردن كج‌كردن ظاهرا براي گرفتن يك "شال قرمز" نيست، و تعظيم و تكريمي براي قرباني كردن اسلام ناب در زير پاي جنايتكاران دمكرات و حقوق بشري است، هزينه‌هاي سرسام‌آوري دارد. اين هزينه‌ها از عهده‌ي "بنياد باران" كه مخارج تخريبات عليه اسلام و نظام اسلامي را بر عهده دارد، بر نمي‌آيد بنابراين، "رذيلت سياسي" را بايد در منابع نامعلوم اين هزينه‌ها علاوه بر محتواي كار خاتمي جست. او كه خصمانه و با عصبيت ويژه دولت خود را با برنامه‌ترين دولت‌ها و انتخاب خود را آزادترين انتخاب‌ها مي‌داند و البته مردم را بسيار مي‌خنداند! و ديگر حزب مشاركت مولود نامبارك دولت خاتمي با سردمداري برادرش كه متخصص اورولوژي؟! است و يك سياستمدار تمام عيار اصلاح‌طلب! كدام مسأله "رذيلت" در عرصه‌ي سياست و ديانت است؟ آيا اين كه محمدرضا خاتمي در يزد بغض و كينه‌ي از دست دادن موقعيت "مافياي قدرت و ثروت" را اينگونه بيان كند كه: "دولت و مجلس بعدي، دولت و مجلس نجات ملي خواهد بود" آيا اين بيان معناي "رذيلت" و "سلطنت‌طلبي محض، و برافراشتن پرچم سپهبدهاي جنايتكار پهلوي در امريكا و انگليس عليه نظام اسلامي مي‌باشد، يا بيان افشاگر اين رسوايي‌ها؟!

حزب مشاركتي كه به مقابله امام عصر عجل‌الله تعالي فرجه الشريف، پيامبر اكرم صلي‌الله عليه و آله و سلم، فاطمه زهرا سلام الله عليها، و حسين بن علي عليهما السلام و ... برخاست و اين نكته‌ي آخر البته با جوانمردي حزب الله واقعي پاسخ داده شد. حزب مشاركتي كه هر پليدي را دنبال كرد، اعم از "فرهنگ‌سوزي" تا "استقلال‌ستيزي". آيا بيانيه‌ اين حزبِ محمد خاتمي، در مخالفت با "حق هسته‌اي ايران" نمونه‌اي از هولناك‌ترين "رذايل سياسي" را به نمايش نمي‌گذارد؟

چه انتظاري بايد داشت از اصلاح‌طلبي برانداز كه "محمد خاتمي" رئيس آن، "دين و عدالت" را در برابر "آزادي فحشا و فساد و دين‌سوزي مشروطه‌گرايانه" محكوم به شكست مي‌داند.

بالاخره بايد پرسيد: آيا هاشمي و خاتمي با دختران هميشه در رفت و آمد به فرنگ‌شان، فضيلت‌ها را در سياست عرضه مي‌كنند يا پليدترين رذيلت‌ها را؟! واقعاً اين دختران روحاني! با كدام بها و بهانه در فرنگ به سر مي‌برند؟ تحصيل؟ با كدام بودجه و منبع مالي؟ سياست با كدام جايگاه و موقعيت؟

عكس‌هاي خاتمي در دوران رياست‌جمهوري با خبرنگاران زن در مبتذل‌ترين پوشش‌ها و دو فيلم منتشر شده‌‌‌ي اخيرش در فشار بازوي دختر جوان در ايران و دست‌دادن خاتمي با زنان در ايتاليا اگر رذيلت كامل نيست، چه معنايي دارد؟

حسن روحاني گرداننده‌ي سايت آفتاب با ويژگي داشتن مدرك دكتراي مكاتبه‌اي ولي قطعا بدون تحصيل از غرب، يك روحاني فاقد روحانيت است. وي سازنده‌ي مرز بين انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي و ارايه‌دهنده‌ي ريزترين مسايل هسته‌اي ايران در قالب پيشنهاد به مطبوعات غربي و رئيس تيم مذاكره‌كننده‌ي سابق و مبتكر بزرگ ذلت‌پذيري تعطيل 3 ساله‌ي تاسيسات هسته‌اي ايران است.

حسن روحاني تهاجم‌كننده‌ي كارشناسانه به سياست‌هاي عزتمند و كارشناسانه‌ و افتخارآفرين هسته‌اي دولت نهم، در راستاي اهداف بيگانگان است! حسن روحاني رئيس‌ تيمي است كه عضو ارشدش – موسويان – با اتهامات امنيتي دستگير شده است. با اين مشتي از خروار آيا رذيلت‌ها در سياست و ديانت، جامعه و جهان، در 2 سال گذشته بيش از پيش شناخته نشده‌اند.

بنابراين سردمداران حاكميت 16 ساله سازندگي و اصلاحات كه متاسفانه با لباس روحاني "رذيلت‌سالاري" را در عرصه‌هاي مختلف "تئوري‌پردازي" عملي كرده و اكنون نيز ادامه مي‌دهند، اينك با به صدا در آمدن زنگ رسوايي‌شان در رويارويي با طرد و قهر از سوي قاطبه‌ي ملت، به منظور حفظ قدرت و ثروت مافيايي و استمرار فساد فرهنگي و رذيلت‌سالار گذشته به اجير كردن مزدوران "قلمي" پرداخته‌اند، اما ملت خداجوي و فهيم، رذيلت‌ها و اراذل خانوادگي را در عرصه‌ي سياست و فرهنگ و اقتصاد اين كشور به خوبي شناخته است. به همين جهت افشاگري‌هاي اينجانب را پيرامون مسايل مذكور استقبال مي‌كند.

فاطمه رجبي

هیچ نظری موجود نیست: