فردا ظهر، تجمع دانشجويان مقابل دفتر رئيسجمهور
جنبش عدالتخواه دانشجويي با صدور بيانيهاي عليه مذاكره با آمريكا، از دانشجويان براي حضور در تجمع ظهر فردا مقابل دفتر رئيسجمهور دعوت كرد.
در اين بيانيه آمده است:
حكومتي كه اين طور صريحا ميگويد ميخواهم عليه نظام اسلامي و خواست ملت ايران عمل كنم و براي براندازي اين نظام بودجه ميگذارد، ارتباط و مذاكره با آن هم خيانت و هم حماقت است.
مقام معظم رهبري (1/3/1381)
مقدمه
در روزهاي اخير سلسله نرمشهاي تدريجي دولت و سکوت تامل برانگيز افکار عمومي به اعلام خبر پذيرش مذاکره رسمي ايران و آمريکا بر سر موضوع عراق منتهي شد.
خبر سفر پلوسي به ايران، مذاکره غير رسمي نماينده سازمان ملل در آمريکا، حضور در اجلاس شرم الشيخ و سخنان رئيسجمهور مبني بر آمادگي مذاکره با همه کشورهاي جهان به جز رژيم صهيونيستي بخشي از گامهاي قبلي اين حرکت شرم آور بوده است.
امروز نسبت به اصل مذاکره با شيطان بزرگ، محتوا، چگونگي و نتايج آن سؤالات و ابهامات متعددي وجود دارد که جنبش عدالتخواه دانشجويي قبلا نيز در بيانيههاي تحليلي به آن پرداخته و بواسطه حساسيت موضوع يک بار ديگر در بيانيه فعلي بر آن تاکيد مينمايد :
مخالفت با مذاكره؛ آمريكا هيچ تغييري نكرده است
بناي عدم مذاکره با آمريکا تا کنون به دليل خوي استکباري و استعماري اين کشور، خصومت رسمي شيطان بزرگ با انقلاب اسلامي و آرمانهاي آن؛ ظلم به ملتهاي مستضعف عالم و ... بوده است. تا کنون هدف آمريکا از مذاکره تحميل شرايط خود بر جمهوري اسلامي و وادار کردن ملت ايران به عدول از آرمانهاي انقلاب اسلامي نظير بيداري اسلامي، ظلم ستيزي، حمايت از مظلومان عالم و جنبشهاي مقاومت جهاني و... بوده است.
در تحليل شرايط فعلي و نوع نگاه اين شيطان بزرگ به انقلاب اسلامي در مييابيم كه ايالات متحده همچنان نگاهي خصمانه و كينه توزانه نسبت به ما دارد. در هفته گذشته بودجههاي ميلياردي براي كمك به براندازي جمهوري اسلامي تصويب ميشود؛ تحريمهاي آمريكا عليه ما همچنان برقرار است؛ ايران همچنان متهم به نقض حقوق بشر و تروريسم ميگردد؛ ما را همچنان محور شرارت ميخوانند؛ ديپلماتهاي ما همچنان در بند آمريكا هستند و حتي ما را تهديد به حمله نظامي مينمايد به طوري كه رئيسجمهور اسلامي ايران در برابر اين تهديد موضع گيري مينمايد و .... در كلامي مختصر همچنان روابط ايران و آمريكا گرگ و ميش است و هيچ تغييري در مواضع طرف مقابل بوجود نيامده است لذا اين شائبه مطرح ميشود كه آيا نوع نگاه ما و مواضع ما در استكبارستيزي تغيير كرده است؟ آيا قرار است ما از اصول و آرمانها انقلاب برگرديم؟ مگر خميني كبير ـ رحمة الله عليه ـ نفرموده بود كه «ما تا آخر ايستادهايم و با امريکا روابط ايجاد نخواهيم کرد، مگر اين که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنيا نيايد در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خليج فارس دراز کند». (6/8/1363)؟ آيا به همين سادگي مباني انقلابي حضرت امام خميني ـ رضوان الله تعالي ـ را فراموش كردهايم؟
براي شناختن مقصر ناامني، نيازي به مذاكره نيست
اين روزها مسئولان سياست خارجي مدعي آنند كه مذاكرات با موضوعيت عراق و براي كمك به امنيت عراق برگزار ميشود.
سؤال دانشجويان عدالتخواه اين است مگر جز حضور اشغالگران علتي براي ناامني هم وجود دارد؟ آيا براي فهماندن اين نكته به آمريكاييها كه بايستي از عراق خارج شوند نياز به مذاكره است؟ آيا دولت عراق نمي بايست براي نشان دادن حسن نيت آمريكا را مجبور به آزادي ديپلماتهاي ايران مينمود؟ دولت آمريكا حتي اجازه ملاقات نمايندگان كشورمان با ديپلماتهاي در بند را نداده است و ما ميخواهيم با آنان در مسئله عراق مذاكره نماييم؟
آيا مذاكره بر سر امنيت عراق منجر به تقويت اتهام دخالت ايران در ناامنيهاي عراق نخواهد شد؟ مگر كدامين حلقه ناامني به دست ما ايجاد شده و يا كدامين علت ناامني را ما ميتوانيم رفع نماييم؟
آيا قرار است ما ناجي آمريكا از ويتنام عراق باشيم؟
در شرايطي كه دولت آمريكا از سوي افكار عمومي آن كشور به خاطر حضور نظامي در عراق و شكست پي در پي طرحهايش تحت فشار است و كنگره آن كشور خواستار خروج از عراق ميباشد؛ اين سؤال پيش ميآيد كه آيا مذاکره فعلي براي کمک به دولت آمريکا در اين راستاست و يا کمک به ملت عراق؟ آيا آمريكا به دنبال اين است كه از جمهوري اسلامي براي بيرون آمدن مسالمت آميز و كم هزينه از باتلاق عراق استفاده نمايد؟ آيا ما قرار است فرشته نجات امريكا از ويتنام عراق باشيم و دهها سؤال بي پاسخ ديگر؟
از دست دادن نقطه ثقل آزاديخواهان جهان ؛ پاسخ مستضعفين عالم را چه خواهيم داد؟
همه ما ميدانيم كه عزت روزافزون جمهوري اسلامي در ميان ملتهاي مستضعف عالم در شرق و غرب مرهون آرمان سازش ناپذير خميني كبير ـ رحمة الله عليه ـ ميباشد و ايران تبديل به نقطه ثقل نهضتهاي آزادي بخش عالم شده است و همه ملتهاي مظلوم عالم و زخم خوردگان تازيانههاي استعمار و استكبار امروز چشم اميد به عملكرد جمهوري اسلامي و تداوم ايستادگي 28 ساله ما در برابر امريكا دوختهاند . اين گونه است كه هرگونه مذاكره كه در آن رعايت اصول عزت، حمكت و مصلحت مورد ترديد قرار گيرد نه تنها كوتاهي از آرمانهاي انقلاب محسوب شده كه به تضعيف جبهه مبارزان آزاديخواه عالم منجر ميگردد.
حال اگر مسئولان كشور معتقدند كه ما از موضع قدرت مذاكره مينماييم بايستي علاوه بر پاسخگويي به سؤالات طرح شده ادعاي خود را به گوش همه آزاديخواهان عالم برسانند و به روشني براي جهانيان اثبات نمايند كه اين مذاكره نتيجه ي ضعف و سرافكندگي آمريكايي است. امري كه تا كنون محقق نشده است و بعيد به نظر ميرسد كه دستگاه ضعيف ديپلماسي ايران بتواند چنين امر مهمي را براي جهانيان خصوصا مستضعفان عالم تبيين نمايد.
تجربه كشورهاي ديگر درس آموز است!
تجربه كشورهايي كه پس از سالها مقاومت در برابر زياده خواهيهاي آمريكا، در نهايت پشت يك ميز نشستهاند و الزامات طرح شده از سوي دولت ايالات متحده آمريكا را پذيرفتهاند چه ميزان مورد مطالعه قرار گرفته است و اساسا اين كشورها چه ميزان به موفقيت و عزت بيشتر دست يافتهاند؟تجربه تاريخي نشان داده است كه تمام كشورهاي مقاوم و آزاده با پذيرش عزت و استقلال خويش از دست دادهاند.
انتقاد شديد از مرعوبان غربزده و وابسته كشور؛ از شادي برخيها بايد شك كرد!
شادي بيش از وصف برخي گروهها و جريانات سياسي پس از طرح اين مسئله قابل پيش بيني بود. اين دسته نه از موافقان دولت كه از منتقدين و بعضا مخربين بي اخلاق دولت نهم بودهاند. شادي ايشان از درستي تصميم دولت نيست بلكه از فتح بابي است كه تا كنون بواسطه پايبندي به اصول انقلاب بسته مانده بود. ايشان اميدي ضعيف را ديدهاند تا بلكه به آرزوي ديرينه خويش در بازگشت آمريكا كه خود ناشي از ترس است، دست يابند. همان كساني كه ريشه همه مشكلات كشور را در دوري از آمريكا ميدانند!
به راستي آيا دولت نهم نبايد از شادي اين دسته كه هيچ نسبت ايدئولويك با دولت ندارند شك نمايد؟
رئيسجمهور تعارض ميان قول و فعل خود را چگونه پاسخ ميدهد؟
تعارض ميان مواضع و شعارهاي انقلابي رئيسجمهور و عملكرد دستگاه سياست خارجي و برخي ديگر از مواضع ايشان بيش از پيش موجب تعجب و شگفتي است. رئيسجمهور از يك سو سخن از عدم سازش فرزندان خميني رحمه الله به ميان ميآورد و از سوي ديگر آمادگي دولت براي مذاكره با همه كشورها به جز رژيم صهيونيستي اعلام مينمايد. دشمن خونخوار نظام اسلامي ما را تهديد به حمله نظامي ميكند و رئيسجمهور تاكيد ميكند كه هر تهديدي را با قاطعيت پاسخ خواهيم داد اما وزارت خارجه خبر مذاكره با آمريكا را اعلام مينمايد ! براستي اين تعارضها چگونه توجيه ميشود؟
آيا اين تعارض، منجر به از دست رفتن نتايج تلاشهاي ديپلماسي فعال دولت نهم در تشكيل جبهه مقاومت جهاني در برابر استكبار نمي شود؟ چگونه شكاف در چنين جبهه اي را پاسخ ميدهيد؟
سكوت؛ نقطه تاريك جنبش دانشجويي
متاسفانه در اين ميان سكوت جامعه انقلابي و تشكلهاي دانشجويي كشور با توجيهاتي نظير شعارهاي اسلامي و انقلابي دولت نهم، عوض شدن شرايط، همسو بودن نهادهاي كشور، احتمال هماهنگي با رهبري و ... منجر به طي شدن گامهاي تدريجي عقب نشيني از اصول انقلاب اسلامي شده است.
عدم مطالبه، توجيه گري و فقدان آرمانخواهي جنبش دانشجويي كه در تاريخ خود برگهاي زريني در استكبارستيزي دارد نيز مزيد بر اين علت شد. حال آنكه مقام معظم رهبري بارها دانشجويان را از مصلحتانديشي برحذر داشته و آنها را به آرمانگرايي فراخواندهاند. مواضع ايشان در قبال اعتراضات دانشجويي به مذاكرات هسته اي سال 82 در تهران مبني بر ضرورت آرمانگرايي دانشجويان تنها نمونه اي از اين مسئله است.
فردا بعد از ظهر؛ تجمع در مقابل دفتر رياست جمهوري
بر اساس آنچه كه گفته شد جنبش عدالتخواه دانشجويي براي اعلام اعتراض به پذيرش مذاكره با آمريكا و مطالبه پاسخ سؤالات طرح شده تجمعي را در روز چهارشنبه 26/2/1386 ساعت 13:30 لغايت 15 در مقابل دفتر رياست جمهوري واقع در انتهاي خيابان پاستور برگزار مينمايد.
اللهم ثبت قلوبنا علي دينك
جنبش عدالتخواه دانشجويي
در اين بيانيه آمده است:
حكومتي كه اين طور صريحا ميگويد ميخواهم عليه نظام اسلامي و خواست ملت ايران عمل كنم و براي براندازي اين نظام بودجه ميگذارد، ارتباط و مذاكره با آن هم خيانت و هم حماقت است.
مقام معظم رهبري (1/3/1381)
مقدمه
در روزهاي اخير سلسله نرمشهاي تدريجي دولت و سکوت تامل برانگيز افکار عمومي به اعلام خبر پذيرش مذاکره رسمي ايران و آمريکا بر سر موضوع عراق منتهي شد.
خبر سفر پلوسي به ايران، مذاکره غير رسمي نماينده سازمان ملل در آمريکا، حضور در اجلاس شرم الشيخ و سخنان رئيسجمهور مبني بر آمادگي مذاکره با همه کشورهاي جهان به جز رژيم صهيونيستي بخشي از گامهاي قبلي اين حرکت شرم آور بوده است.
امروز نسبت به اصل مذاکره با شيطان بزرگ، محتوا، چگونگي و نتايج آن سؤالات و ابهامات متعددي وجود دارد که جنبش عدالتخواه دانشجويي قبلا نيز در بيانيههاي تحليلي به آن پرداخته و بواسطه حساسيت موضوع يک بار ديگر در بيانيه فعلي بر آن تاکيد مينمايد :
مخالفت با مذاكره؛ آمريكا هيچ تغييري نكرده است
بناي عدم مذاکره با آمريکا تا کنون به دليل خوي استکباري و استعماري اين کشور، خصومت رسمي شيطان بزرگ با انقلاب اسلامي و آرمانهاي آن؛ ظلم به ملتهاي مستضعف عالم و ... بوده است. تا کنون هدف آمريکا از مذاکره تحميل شرايط خود بر جمهوري اسلامي و وادار کردن ملت ايران به عدول از آرمانهاي انقلاب اسلامي نظير بيداري اسلامي، ظلم ستيزي، حمايت از مظلومان عالم و جنبشهاي مقاومت جهاني و... بوده است.
در تحليل شرايط فعلي و نوع نگاه اين شيطان بزرگ به انقلاب اسلامي در مييابيم كه ايالات متحده همچنان نگاهي خصمانه و كينه توزانه نسبت به ما دارد. در هفته گذشته بودجههاي ميلياردي براي كمك به براندازي جمهوري اسلامي تصويب ميشود؛ تحريمهاي آمريكا عليه ما همچنان برقرار است؛ ايران همچنان متهم به نقض حقوق بشر و تروريسم ميگردد؛ ما را همچنان محور شرارت ميخوانند؛ ديپلماتهاي ما همچنان در بند آمريكا هستند و حتي ما را تهديد به حمله نظامي مينمايد به طوري كه رئيسجمهور اسلامي ايران در برابر اين تهديد موضع گيري مينمايد و .... در كلامي مختصر همچنان روابط ايران و آمريكا گرگ و ميش است و هيچ تغييري در مواضع طرف مقابل بوجود نيامده است لذا اين شائبه مطرح ميشود كه آيا نوع نگاه ما و مواضع ما در استكبارستيزي تغيير كرده است؟ آيا قرار است ما از اصول و آرمانها انقلاب برگرديم؟ مگر خميني كبير ـ رحمة الله عليه ـ نفرموده بود كه «ما تا آخر ايستادهايم و با امريکا روابط ايجاد نخواهيم کرد، مگر اين که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنيا نيايد در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خليج فارس دراز کند». (6/8/1363)؟ آيا به همين سادگي مباني انقلابي حضرت امام خميني ـ رضوان الله تعالي ـ را فراموش كردهايم؟
براي شناختن مقصر ناامني، نيازي به مذاكره نيست
اين روزها مسئولان سياست خارجي مدعي آنند كه مذاكرات با موضوعيت عراق و براي كمك به امنيت عراق برگزار ميشود.
سؤال دانشجويان عدالتخواه اين است مگر جز حضور اشغالگران علتي براي ناامني هم وجود دارد؟ آيا براي فهماندن اين نكته به آمريكاييها كه بايستي از عراق خارج شوند نياز به مذاكره است؟ آيا دولت عراق نمي بايست براي نشان دادن حسن نيت آمريكا را مجبور به آزادي ديپلماتهاي ايران مينمود؟ دولت آمريكا حتي اجازه ملاقات نمايندگان كشورمان با ديپلماتهاي در بند را نداده است و ما ميخواهيم با آنان در مسئله عراق مذاكره نماييم؟
آيا مذاكره بر سر امنيت عراق منجر به تقويت اتهام دخالت ايران در ناامنيهاي عراق نخواهد شد؟ مگر كدامين حلقه ناامني به دست ما ايجاد شده و يا كدامين علت ناامني را ما ميتوانيم رفع نماييم؟
آيا قرار است ما ناجي آمريكا از ويتنام عراق باشيم؟
در شرايطي كه دولت آمريكا از سوي افكار عمومي آن كشور به خاطر حضور نظامي در عراق و شكست پي در پي طرحهايش تحت فشار است و كنگره آن كشور خواستار خروج از عراق ميباشد؛ اين سؤال پيش ميآيد كه آيا مذاکره فعلي براي کمک به دولت آمريکا در اين راستاست و يا کمک به ملت عراق؟ آيا آمريكا به دنبال اين است كه از جمهوري اسلامي براي بيرون آمدن مسالمت آميز و كم هزينه از باتلاق عراق استفاده نمايد؟ آيا ما قرار است فرشته نجات امريكا از ويتنام عراق باشيم و دهها سؤال بي پاسخ ديگر؟
از دست دادن نقطه ثقل آزاديخواهان جهان ؛ پاسخ مستضعفين عالم را چه خواهيم داد؟
همه ما ميدانيم كه عزت روزافزون جمهوري اسلامي در ميان ملتهاي مستضعف عالم در شرق و غرب مرهون آرمان سازش ناپذير خميني كبير ـ رحمة الله عليه ـ ميباشد و ايران تبديل به نقطه ثقل نهضتهاي آزادي بخش عالم شده است و همه ملتهاي مظلوم عالم و زخم خوردگان تازيانههاي استعمار و استكبار امروز چشم اميد به عملكرد جمهوري اسلامي و تداوم ايستادگي 28 ساله ما در برابر امريكا دوختهاند . اين گونه است كه هرگونه مذاكره كه در آن رعايت اصول عزت، حمكت و مصلحت مورد ترديد قرار گيرد نه تنها كوتاهي از آرمانهاي انقلاب محسوب شده كه به تضعيف جبهه مبارزان آزاديخواه عالم منجر ميگردد.
حال اگر مسئولان كشور معتقدند كه ما از موضع قدرت مذاكره مينماييم بايستي علاوه بر پاسخگويي به سؤالات طرح شده ادعاي خود را به گوش همه آزاديخواهان عالم برسانند و به روشني براي جهانيان اثبات نمايند كه اين مذاكره نتيجه ي ضعف و سرافكندگي آمريكايي است. امري كه تا كنون محقق نشده است و بعيد به نظر ميرسد كه دستگاه ضعيف ديپلماسي ايران بتواند چنين امر مهمي را براي جهانيان خصوصا مستضعفان عالم تبيين نمايد.
تجربه كشورهاي ديگر درس آموز است!
تجربه كشورهايي كه پس از سالها مقاومت در برابر زياده خواهيهاي آمريكا، در نهايت پشت يك ميز نشستهاند و الزامات طرح شده از سوي دولت ايالات متحده آمريكا را پذيرفتهاند چه ميزان مورد مطالعه قرار گرفته است و اساسا اين كشورها چه ميزان به موفقيت و عزت بيشتر دست يافتهاند؟تجربه تاريخي نشان داده است كه تمام كشورهاي مقاوم و آزاده با پذيرش عزت و استقلال خويش از دست دادهاند.
انتقاد شديد از مرعوبان غربزده و وابسته كشور؛ از شادي برخيها بايد شك كرد!
شادي بيش از وصف برخي گروهها و جريانات سياسي پس از طرح اين مسئله قابل پيش بيني بود. اين دسته نه از موافقان دولت كه از منتقدين و بعضا مخربين بي اخلاق دولت نهم بودهاند. شادي ايشان از درستي تصميم دولت نيست بلكه از فتح بابي است كه تا كنون بواسطه پايبندي به اصول انقلاب بسته مانده بود. ايشان اميدي ضعيف را ديدهاند تا بلكه به آرزوي ديرينه خويش در بازگشت آمريكا كه خود ناشي از ترس است، دست يابند. همان كساني كه ريشه همه مشكلات كشور را در دوري از آمريكا ميدانند!
به راستي آيا دولت نهم نبايد از شادي اين دسته كه هيچ نسبت ايدئولويك با دولت ندارند شك نمايد؟
رئيسجمهور تعارض ميان قول و فعل خود را چگونه پاسخ ميدهد؟
تعارض ميان مواضع و شعارهاي انقلابي رئيسجمهور و عملكرد دستگاه سياست خارجي و برخي ديگر از مواضع ايشان بيش از پيش موجب تعجب و شگفتي است. رئيسجمهور از يك سو سخن از عدم سازش فرزندان خميني رحمه الله به ميان ميآورد و از سوي ديگر آمادگي دولت براي مذاكره با همه كشورها به جز رژيم صهيونيستي اعلام مينمايد. دشمن خونخوار نظام اسلامي ما را تهديد به حمله نظامي ميكند و رئيسجمهور تاكيد ميكند كه هر تهديدي را با قاطعيت پاسخ خواهيم داد اما وزارت خارجه خبر مذاكره با آمريكا را اعلام مينمايد ! براستي اين تعارضها چگونه توجيه ميشود؟
آيا اين تعارض، منجر به از دست رفتن نتايج تلاشهاي ديپلماسي فعال دولت نهم در تشكيل جبهه مقاومت جهاني در برابر استكبار نمي شود؟ چگونه شكاف در چنين جبهه اي را پاسخ ميدهيد؟
سكوت؛ نقطه تاريك جنبش دانشجويي
متاسفانه در اين ميان سكوت جامعه انقلابي و تشكلهاي دانشجويي كشور با توجيهاتي نظير شعارهاي اسلامي و انقلابي دولت نهم، عوض شدن شرايط، همسو بودن نهادهاي كشور، احتمال هماهنگي با رهبري و ... منجر به طي شدن گامهاي تدريجي عقب نشيني از اصول انقلاب اسلامي شده است.
عدم مطالبه، توجيه گري و فقدان آرمانخواهي جنبش دانشجويي كه در تاريخ خود برگهاي زريني در استكبارستيزي دارد نيز مزيد بر اين علت شد. حال آنكه مقام معظم رهبري بارها دانشجويان را از مصلحتانديشي برحذر داشته و آنها را به آرمانگرايي فراخواندهاند. مواضع ايشان در قبال اعتراضات دانشجويي به مذاكرات هسته اي سال 82 در تهران مبني بر ضرورت آرمانگرايي دانشجويان تنها نمونه اي از اين مسئله است.
فردا بعد از ظهر؛ تجمع در مقابل دفتر رياست جمهوري
بر اساس آنچه كه گفته شد جنبش عدالتخواه دانشجويي براي اعلام اعتراض به پذيرش مذاكره با آمريكا و مطالبه پاسخ سؤالات طرح شده تجمعي را در روز چهارشنبه 26/2/1386 ساعت 13:30 لغايت 15 در مقابل دفتر رياست جمهوري واقع در انتهاي خيابان پاستور برگزار مينمايد.
اللهم ثبت قلوبنا علي دينك
جنبش عدالتخواه دانشجويي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر