اهداف جامعه ایرانی چیست؟ « ما چگونه فکر می کنیم» و آنچه که در ایران مهم انگاشته می شود.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

واکنش به اظهارات احمدی نژاد در مورد مدیرت امام زمان(ع) بر جهان

اما ممكن است برخي در اثر اين اظهارات نسنجيده، دچار لغزش شوند. مهمترين گناه، سست كردن باورهاي مردم به آرمان مهدويت است. اينكه چگونه ميشود كه برخي در اداره جهان تحت هدايت باشند اما براي مثال از كنترل قيمت گوجهفرنگي، برنج و مايحتاج مردم ناتوان؛ مساله غريبي است.

موضوع مهدويت يكي از كليديترين و بنياديترين عقايد و آرمانهاي تاريخ اسلام و تشيع است. از صدر اسلام تا دنياي معاصر مجموعه مباحث كلامي در باب منزلت حضرت حجت(عج) بخشي فراخ از تاريخ كلام اسلامي و حديث را در برگرفته است. به گونهاي كه از زمان استقرار امويان و برافتادن آنها و ظهور مجدد عباسيان تا فرجام تاريكشان به دست هلاكوخان، عنصر آرماني مهدويت - چه در ميان شيعيان و چه در ميان اهل سنت - طرفداراني سترگ داشت.

نهضتهاي ناراضي در جهان اسلام و فرقههاي مختلفي كه در نتيجه نابسامانيهاي اجتماعي و اقتصادي هر روز از حكومت فاصله ميگرفتند، با آرزو و وعده ظهور ناجي عصر، جنبشهاي فراواني را جهت دادند. متون تاريخ اسلام مشحون از مباحث روايي- كلامي در دل نهضتهاي كيسانيه، مختاريه، اسماعيليه و... است. بسياري از مدعيان قدرت خود را مهدي موعود ناميده بودند و از ايمان مردم و اعتقاد به وعده پيامبر اسلام(ص) در ظهور يكي از فرزندانش، سوءاستفاده ميكردند. منابع تاريخي مدعي اصرار، فرقههايي همچون <وقاتين> هستند كه مدعي دانستن زمان ظهور حضرت بودند. در دولت سربداران برخي از اين گروهها هر صبح جمعه اسبي زينشده را آراسته كرده با ساز و دهل به بالاي تپه رفته، منتظر بودند مهدي موعود(عج) ظهور كند و سوار بر اسب شود. تاريخ مياني تا ظهور صفويه و حتي قاجار مشحون از اين وقايع بوده است. هرچند بايد حساب منتظرين و مومنين واقعي را از اين عده خاص جدا كرد. اما علما و مراجع بزرگ اسلام همواره <وقاتين> را محكوم كرده و مدعيان آگاهي از ظهور را كذاب ميناميدند. ائمه شيعه از زمان امام چهارم زينالعابدين(ع) موكدا پيروان خود را از همراهي با چنين فرقههايي پرهيز ميدادند. مراجع اصولي شيعه خاصه در زمان قاجار و در زماني كه فتنه بابيه مطرح شد، بهشدت در برابر چنين فتنهگراني ايستادگي كردند. ميرزا محمدتقيخان اميركبير در ماجراي اعدام عليمحمد باب چنان از خود رشادت نشان داد كه درك آن در چنان فضاي اجتماعياي نيازمند تحليلي عميق است.علماي شيعه سهم بزرگي در مقابل اين انحراف ايفا نمودند. به عنوان مثال ميتوان به نوع برخورد امام خميني(ره) با چنين نگرههايي توجه كرد. داستاني كه مرحوم آيتالله توسلي در روز ارتحال خويش در جلسه مجمع تشخيص مصلحت در مورد يكي از مدعيان طرح كرده بود و پاسخ امام خميني(ره) به آن ادعا، شنيدني است. باور به ظهور منجي موعود ، مخصوص جهان اسلام نيست. در اديان الهي همچون يهوديت، مسيحيت و آيين زردشت نيز باور به موعود پذيرفته شده است اما در ميان آن اديان نيز بنيادگرايان سادهانديشي يافت ميشوند كه خود را منتظران واقعي ميخوانند.

آخرين آنها جورج بوش رئيسجمهور فعلي آمريكا است كه خود را پيرو آيين آخرالزمان ميداند. وي به صراحت حمله به عراق را مقدمه بازگشت مسيح خوانده و تحت تعاليم امثال لئو اشتراوس معتقد است جنگ آخرالزمان در بيتالمقدس روي خواهد داد و بايد براي دفاع از اسرائيل جهان را به كام نابودي كشاند. حال در اين سرزمين روايت، فقه، كلام و فلسفه، چندگاهي است كه برخي رجال سياسي و مذهبي از نظريات و باورهايي دم ميزنند كه در منصفانهترين تحليل بايد صفت بياطلاعي بر اقدامشان اطلاق كرد. اينكه بزرگي گفته بود، ليست نمايندگان مجلس هفتم به امضاي امام زمان(عج) رسيده است! يا آنكه رئيسجمهور در سفر اول به نيويورك از هاله نوري در ملاقات با آيتالله جواديآملي سخن رانده بودند كه مسالهساز شد، يا نظر يكي از دولتمردان مبني بر هدايت وي توسط امام زمان(عج) در دانشگاه كلمبيا! و يا اينكه خطيب مراسم ارتحال آيتالله توسلي كه خود از معتمدين نظام ميباشد، چنين ميگويد كه <ظاهرا آقايان در جلسات خود موقع تناول غذا به نيت امام زمان(عج) بشقاب ميچينند>!

آخرين اظهارنظر رئيسجمهور در خصوص اوضاع جاري كشور، از آن دست سخناني است كه ميتواند سبب بروز برخي سوءتفاهمها شود، به گونهاي كه صداي علما و روحانيون وابسته به اصولگرايان نيز برخاسته است. باور به مهدويت در خون و رگ شيعيان به طور خاص و مسلمانان به صورت عام است، ايرانيان بعد از پذيرش اسلام، ايران را مأمن اهل بيت ميدانند. اينكه برخي تصور كنند حامل يك ماموريت الهي بوده و مستقيما توسط امام زمان(عج) هدايت ميشوند، ادعايي عجيب و قابل تأمل است. آقايان حتما ميدانند، نسل پرسشگر، ذهنيت نقاد و آحاد جامعه اسلامي ايران هوشمندانه اقدامات و گفتار مدعيان را نظاره ميكنند.

اما ممكن است برخي در اثر اين اظهارات نسنجيده، دچار لغزش شوند. مهمترين گناه، سست كردن باورهاي مردم به آرمان مهدويت است. اينكه چگونه ميشود كه برخي در اداره جهان تحت هدايت باشند اما براي مثال از كنترل قيمت گوجهفرنگي، برنج و مايحتاج مردم ناتوان؛ مساله غريبي است.

اظهارات اخير رئيسجمهور محترم درباره تورم 20 درصدي آنقدر غيرقابل هضم بوده كه سخنگوي محترم جامعه روحانيت مبارز - كه دانش آموخته اقتصاد هم هست - نيز لب به اعتراض گشوده و اعلام ميدارد امام زمان(عج) قطعا از تورم 20 درصدي راضي نيستند! مدعيان جديد را به مسووليتپذيري و صداقت در گفتار و رفتار دعوت ميكنيم. ما مسوول اقدامات خود هستيم.

انتساب سوءرفتارهايمان به ارزشها و استفاده ابزاري و نابجا از باورهاي پاك مردم و مقدسات ديني كمتر از اصل آن بيتدبيريها و سوءمديريتها نيست. شايسته است در گفتههايمان در مجامع عمومي بيشتر دقت نماييم.

هیچ نظری موجود نیست: