اهداف جامعه ایرانی چیست؟ « ما چگونه فکر می کنیم» و آنچه که در ایران مهم انگاشته می شود.

۱۳۸۶ فروردین ۲۰, دوشنبه

نظاميان انگليسي چرا آزاد شدند؟

آيا جمهوري اسلامي ايران 15 نظامي انگليسي را تحت فشار قدرت هاي خارجي آزاد كرده است؟ اين برداشت اگر چه در ميان بازتاب هاي گسترده و فراگيري كه خبر آزادي نظاميان انگليسي در پي داشت، جايگاه قابل ذكري ندارد و تقريبا تمامي رسانه هاي خبري و محافل سياسي دنيا، ابتكار عمل جمهوري اسلامي ايران را غافلگيركننده و از موضع اقتدار ارزيابي كرده اند، اما اين ديدگاه كه نظاميان انگليسي تحت فشار قدرت هاي خارجي آزاد شده اند نيز چندان بي طرفدار نبوده و علاوه بر شماري اندك از رسانه ها و محافل خارجي، برخي از افراد و محافل در داخل كشور نيز چنين تصوري داشته و دارند. اين تلقي مخصوصا در ميان جمعي از نيروهاي دلسوز و فداكار انقلاب ديده مي شود كه با توجه به مواضع اعلام شده قبلي مسئولان نظام درباره تفنگداران بازداشت شده انگليسي، آزادي بي قيد و شرط آنها را دور از انتظار دانسته و براي آزادي آنان علت هايي غير از آنچه رسما اعلام شده است جستجو مي كنند. ترديد اين طيف بيشتر از آنجا ناشي مي شود كه يك روز قبل از آزادي نظاميان انگليسي، توني بلر، نخست وزير انگليس با اشاره به ماجراي بازداشت نظاميان يادشده اعلام كرده بود «اوضاع در 48 ساعت آينده، پراهميت و حساس خواهد بود» و شبكه تلويزيوني بي بي سي از اين اظهارنظر توني بلر با عنوان يك ضرب الاجل 48ساعته ياد كرده بود!
و اما، درباره اين ماجرا و چگونگي آن گفتني هايي هست.

1-ابتدا بايد گفت كه دلشوره برخي از نيروهاي انقلابي از چگونگي پايان ماجرا نه فقط «شور» نيست كه «شيرين» نيز هست و از حساسيت آنان نسبت به حفظ عزت و اقتدار نظام اسلامي خبر مي دهد و در همان حال، گلايه اي از تيم رسانه اي و تبليغاتي دولت نيز در ميان است كه در اين ماجرا هم مانند برخي از موارد مشابه ديگر اطلاع رساني دقيق، به موقع و همه جانبه اي نداشته است و حال آن كه ارائه گزارشي -هرچند مختصر- از رايزني ها و انتشار برخي از اخبار پيراموني مي توانست توضيح روشن و پذيرفته شده اي درباره علت و چرايي تصميم اخير باشد. به عنوان مثال، توني بلر در حالي از حساس بودن 48 ساعت آينده خبر مي داد كه سخنگوي وزارت خارجه انگليس حساسيت مورد نظر او را در عرصه ديپلماتيك و آغاز راه كارهاي سياسي جديد اعلام كرده بود و دولت انگليس همزمان با اين اظهارنظر طي نامه اي به وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران تعهد كرده بود كه تعرض به آبهاي سرزميني ايران تكرار نخواهد شد. بنابراين توني بلر در آخرين اظهارات خود از تهديد دست كشيده و به طور ضمني و تلويحي خواسته منطقي ايران را پذيرفته بود و...

2-ورود نيروهاي نظامي -مخصوصا نيروهاي گشتي- يك كشور به آب هاي سرزميني كشور ديگر، به ويژه در مناطقي نظير آبراهه ها كه آب هاي سرزميني دو كشور همسايه با يكديگر فاصله اي نداشته و يا فاصله چنداني ندارند، پديده دور از انتظاري نيست و در اينگونه موارد، چنانچه عملياتي -چه نظامي و چه از نوع جاسوسي و جمع آوري اطلاعات- صورت نپذيرفته باشد، گشتي هاي تعرض كننده بعد از بازجويي با اتخاذ تعهد از كشور متبوع آنها آزاد مي شوند و بازداشت طولاني مدت آنها، اگر چه مطابق «كنوانسيون 2891 جامائيكا» حق كشوري است كه به آبهاي آن تعرض شده است ولي معمولا در عرف پذيرفته شده بين المللي با اغماض روبرو مي شود. با توجه به اين روال و عرف متداول، انگليس و متحدانش انتظار نداشتند كه تجاوز گشتي هاي انگليس به آب هاي سرزميني ايران، واكنش شديد و تهاجمي جمهوري اسلامي ايران را به دنبال داشته باشد، اما ايران اسلامي به دلايلي كه اشاره خواهد شد، از اين ماجرا به عنوان يك فرصت براي نمايش اقتدار خود بهره گرفت و هيمنه ادعايي انگليس و متحدانش را به چالشي جدي كشاني
د.

3- ورود تفنگداران دريايي انگليس به آبهاي سرزميني ايران -اروندرود- در حالي صورت گرفت كه آمريكا و متحدانش تمامي توان خود را براي وادار كردن جمهوري اسلامي به تسليم در پرونده هسته اي به كار گرفته بودند و با صدور قطعنامه هاي 7371 و 7471 شوراي امنيت سازمان ملل متحد، ايران اسلامي را در موضع ضعف تصور مي كردند و بعيد نيست كه تجاوز گشتي هاي نظامي نيز با هدف ارزيابي ميزان حساسيت كشورمان صورت پذيرفته باشد. پاسخ ايران اسلامي، اما، برخلاف انتظار آنان قاطع و مقتدرانه بود. مرزبانان كشورمان كه به حق شايسته نشان شجاعت بودند، در يك اقدام هوشمندانه و دلاورانه با بهره گيري از تاكتيك هاي رزمي ويژه، هر دو شناور نظامي انگليس و 15سرنشين آن را به اسارت گرفتند، سرعت عمل وقاطعيت رزمندگان اسلام به گونه اي بود كه يك فروند هلي كوپتر ارتش انگليس كه براي پشتيباني از گشتي ها اعزام شده بود علي رغم برخورداري از تجهيزات پيشرفته آفندي، ناچار به گريز شد و...
بعد از بازداشت 15نظامي متجاوز، مقامات انگليسي و آمريكايي به تهديدهاي غليظ و شديد روي آوردند و حتي شوراي امنيت سازمان ملل دراقدامي غيرقانوني با صدور بيانيه اي خواستار آزادي سريع نظاميان متجاوز شد و اتحاديه اروپا از تهديدهاي سياسي و اقتصادي عليه ايران سخن گفت و... پاسخ ايران اما، قاطع و صريح بود و بي اعتنا به اين رجزخواني ها، بر قانوني بودن بازداشت نظاميان انگليسي و جدي بودن در حفاظت از مرزهاي آبي، خاكي و هوايي خود تاكيد ورزيد. اين برخورد قاطع نشان داد كه ايران اسلامي برخلاف تصور آمريكا و متحدانش نه فقط در موضع ضعف نيست، بلكه كمترين تجاوز و قانون شكني دشمنان را نيز بي پاسخ نمي گذارد. اين نكته بااهميت و استراتژيكي بود كه بايد به آمريكا و متحدانش تفهيم مي شد كه شد.

4-دولت انگليس پس از آن كه از تهديدها نتيجه اي نگرفت، تلاش كرد صورت مسئله را تغيير بدهد و مدعي شد كه نظاميان انگليسي در آبهاي سرزميني عراق بازداشت شده اند! و سپاه پاسداران با تخصص ويژه اي كه دارد، دستگاههاي GPS -نشان دهنده موقعيت جغرافيايي- را دستكاري كرده است! اين ادعا، از يكسو با نظر فرمانده گارد ساحلي عراق تكذيب شد كه رسما اعلام كرد نظاميان انگليسي در آبهاي سرزميني ايران بازداشت شده اند و از سوي ديگر، با اعتراف صريح تفنگداران بازداشت شده روبرو گرديد كه حضور خود در آبهاي ايران را تائيد مي كردند.
در عرف ديپلماتيك، ادعاي انگليس كه نظاميانش به آبهاي ايران وارد نشده اند -با توجه به قطعي بودن ورود آنان- نوعي بهانه سازي و درخواست محترمانه براي آزادي آنها بود كه با تهديدهاي اوليه تفاوت آشكاري داشت.

5-مصاحبه هاي تلويزيوني نظاميان بازداشت شده و اعترافات آنها كه از موضوع مورد بحث يعني ورود به آبهاي سرزميني ايران فراتر رفته و دولت انگليس و اشغال عراق را نيز به چالش كشيده بودند، ضربه سختي به انگليس و آمريكا بود. و به نوشته « يو اس اي تودي» و گزارش مشابه روزنامه آلماني «دويچه زايتونگ» سلسله اعصاب دولت هاي آمريكا و انگليس را درهم ريخته بود.
آثار تخريبي اين مصاحبه ها براي آمريكا و متحدانش به اندازه اي ناگوار بود كه براي چند روز پياپي تقريبا تمامي رسانه هاي غربي و مقامات آمريكايي و انگليسي، بيشترين توان خود را به خنثي كردن آثار اين مصاحبه ها و محكوم كردن تهيه و پخش آن اختصاص دادند. اظهارات نظاميان دستگير شده، ضمن آن كه از برخورد انساني جمهوري اسلامي ايران با اسرا حكايت مي كرد و افكار عمومي جهانيان را به مقايسه اين برخورد با آنچه در زندان هاي گوانتانامو و ابوغريب اتفاق افتاده بود، مي كشانيد، تاكيد چند باره و مستندي بود بر اين واقعيت كه ملت هاي آمريكا و انگليس با اهداف جنگ طلبانه دولت هايشان موافق نيستند و بدنه نظامي اين دو كشور كه برخاسته از ملت هاست، خسته تر از آنند كه قادر به ادامه راه باشند.
ايران اسلامي علي رغم اعتراض ها و تهديدهاي پي در پي غرب، نه فقط پخش اين مصاحبه ها را متوقف نكرد، بلكه همه روزه بر تعداد مصاحبه شوندگان و دفعات پخش آن افزود.
اين نيز، فرصت ديگري بود كه در جريان ماجراي بازداشت نظاميان انگليسي به وجه مطلوبي از آن استفاده شد.

6-چند روز بعد از بازداشت نظاميان انگليسي، لحن آمريكا و انگليس از حالت تهديد و بهره گيري از درشت گويي به عبارات ديپلماتيك تغيير كرد و دولت انگليس كه در آغاز هرگونه مذاكره اي براي آزادي نظاميان اسير را با درشتخويي و از موضع بالا نفي مي كرد، از تصميم خود براي اعزام يك هيئت مذاكره كننده به ايران با همراهي يك مقام بلندپايه نظامي سخن گفت و در همان حال با ارسال نامه اي رسمي به وزارت خارجه كشورمان بر عدم تكرار موارد مشابه تاكيد ورزيد. همزمان با اين عقب نشيني، معاون امنيتي نخست وزير انگليس با دكتر لاريجاني دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران مذاكره اي تلفني داشت.
در اين هنگام، خواسته اصلي ايران، يعني تعهد انگليس به عدم تكرار تجاوز -كه متضمن نوعي عذرخواهي نيز هست- تأمين شده و دولت انگليس از مواضع قبلي پائين آمده بود. با اين تغيير موضع، هيمنه -خيالي- انگليس فروريخته و به جهانيان ثابت شده بود كه ايران اسلامي در پي گيري منافع خود جدي است و مانند گذشته از تهديدها بيم ندارد.

7-آزادي دبير دوم سفارت ايران در عراق و موافقت آمريكايي ها با ملاقات مقامات ايراني با 5ديپلمات بازداشت شده كشورمان در اربيل، اگر چه ادعا مي شد كه با اسارت نظاميان انگليسي رابطه اي ندارد ولي شواهد و قرائن بسيار و از جمله اظهارات برخي از دولتمردان عراق حكايت از آن داشت كه اين رخدادها بخشي از تلاش توأم با درخواست حريف براي آزادي 15نظامي انگليسي است. البته نبايد فراموش كرد كه دبير دوم سفارت ايران در عراق ربوده شده بود و آمريكا و انگليس از عوامل اين آدم ربايي تروريستي ابراز بي اطلاعي مي كردند كه آزادي وي از رابطه مستقيم اشغالگران با عمليات تروريستي در عراق حكايت مي كند و بازداشت 5ديپلمات ايراني در اربيل نيز اقدامي غيرقانوني بوده است كه با دستگيري قانوني نظاميان انگليسي در آبهاي ايران قابل مقايسه نيست. اما، اين دو رخداد بي ترديد نشانه ديگري از عقب نشيني حريف بود.

8-با توجه به موارد فوق و آنچه در بند دوم اين يادداشت آمده است، خواسته ها و اهداف ايران اسلامي از بازداشت نظاميان انگليسي تأمين شده بود و ادامه بازداشت آنها براي زماني طولاني نه ضرورت داشت و نه موضوع به گونه اي بود كه ظرفيت طولاني تر شدن را داشته باشد. بنابراين بايد در موقعيتي مناسب آزاد مي شدند كه ميلاد پيامبر اعظم(ص) و همزماني آن با عيد پاك مسيحيان زمان مناسبي براي آن بود. مخصوصا آن كه ايران اسلامي در اين ماجرا دوبار از روش «غافلگيري» و ايجاد «شوك» بهره مي گرفت. ابتدا بازداشت نظاميان انگليسي و بي توجهي به تهديدها و اعتراض ها كه نشان مي داد ابتكار عمل در دست ايران است و شوك دوم، آزادي و عفو آنان كه نشان دهنده قدرت اداره ماجرا و يكپارچگي مديريت ايران اسلامي بود. به گونه اي كه چند رسانه معروف غربي از جمله روزنامه انگليسي اينديپندنت نوشت «ايران با تدبير خود آمريكا و انگليس را تحقير كرده است.»

9-همانگونه كه اشاره شد، ماجراي بازداشت 15نظامي انگليسي، ظرفيت محدودي براي ادامه يافتن داشت و بعد از شكست هيمنه انگليس و آمريكا، تأمين نسبي خواسته هاي ايران و تحقير افسانه ابرقدرتي غرب، ادامه ماجرا مي توانست به عنوان يك «تله» پيش پاي ايران باشد و ايران اسلامي را با مشغول كردن به اين ماجرا، از نقش آفريني به موقع در مسائل حياتي منطقه، از جمله لبنان، فلسطين، عراق و... كه با منافع ملي و ديني كشورمان در ارتباط مستقيم است، باز دارد.

10-و بالاخره، نمي توان نظر برخي از دلسوزان را كاملا نفي كرد كه اين ماجرا مي توانست با تصميم ايده آل و مطلوب تري پايان پذيرد ولي نبايد از اين نكته نيز غافل بود كه يك تصميم سياسي و تعيين كننده با تمامي جوانب آن ارزيابي مي شود و به موقع بودن تصميم با درصد بالايي از اطمينان به صحت آن، همواره بر تصميم هاي دير يا زودهنگام با درصد قابل توجهي از ابهام و احتمال منفي، برتري دارد.

حسين شريعتمداري

هیچ نظری موجود نیست: