اهداف جامعه ایرانی چیست؟ « ما چگونه فکر می کنیم» و آنچه که در ایران مهم انگاشته می شود.
۱۳۸۶ خرداد ۲۴, پنجشنبه
پيام مهم رهبر انقلاب بهمناسبت هتك حرمت حرمين عسگريين
۲۴ خرداد ۱۳۸۶ - قبل از ظهر ۰:۱۱ | تعداد بازديد: 119 | كد خبر: ۶۹۲۶۴ |
آيت الله خامنهاي رهبر انقلاب اسلامي در پيامي ضمن تسليت مصيبت بزرگ هتك حرمت مرقد مطهر حضرات عسگريين سلامالله عليهما، سرويسهاي جاسوسي اشغالگران و صهيونيستها را طراحان اصلي اين جنايت بزرگ دانستند.
رهبر انقلاب تصريح كردند: علماء و بزرگان جهان اسلام و عموم مسلمانان بويژه مردم عراق شيعه و سني بايد ضمن هوشياري درقبال سياست خطرناك تفرقه افكني دشمنان ، خويشتنداري خود را حفظ و همدلي با برادران مسلمان را بيش از پيش رعايت كنند.
متن پيام ولي امر مسلمين جهان به اين شرح است :
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله وانااليه راجعون
دست تبهكار فتنهانگيزان بار ديگر خنجر زهرآلود خود را به پيكرهي امت اسلامي فرود آورد و مرتكب جنايتي فجيع شد. حادثهي انفجار درحرم سامراء و هتك حرمت مرقد مطهر امامين همامين عسگريين سلام الله عليهما نه فقط دل شيعيان جهان را خونين و عموم مسلمان را كه به خاندان مكرم پيامبر اعظم صليالله عليه وآله عشق و ارادت ميورزند، غمگين و جريحه دار كرد، بلكه دنياي اسلام را در برابر توطئهي هولناكي قرار داد كه هدفش ايجاد جنگ داخلي در عراق و مشغول كردن ملتهاي مسلمان به حوادث خونين مذهبي و فرقهئي است.
عاملان كوردل و سيهروي اين جنايت بزرگ ، چه بازماندگان كافركيش رژيم بعث صدامي باشند و چه متحجران فريب خورده وهابي و سلفي، ترديد نميتوان كرد كه سرويسهاي جاسوسي اشغالگران و صهيونيستها طراحان اصلي اين نقشهي پليدند. اشغالگران براي سست كردن پايههاي دولت مردمي عراق و توجيه حضور نامشروع خود در آن كشور، ميدان را براي تروريستها و وحشت آفرينها باز گذارده و ميان برادران مسلمان آتش افروزي ميكنند. حرم مطهر عسگريين قرنها در شهر سامراء و در ميان مردم اهل تسنن محترم بود و هرگز كسي در هيچ دوره به ساحت مقدس آن اهانت روا نداشته بود.
اكنون در دوران سلطهي اشغالگران اين دومين بار است كه چنين بيشرمانه و جنايتگارانه به آن جايگاه رفيع و قدسي تعرض ميشود. اشغالگران عراق نميتوانند از مسووليت اين جنايت بزرگ شانه خالي كنند.
برادران شيعه و سني عراق به هوش باشند كه در دام توطئهي دشمن نيفتند.
مسلمانان در همهي جاي جهان بيش از گذشته بايد مراقب سياست تفرقهافكني و جنگ افروزي دشمنان اسلام باشند. امروز دشمنان درعراق ، در فلسطين ، در لبنان و در هر نقطه از جهان اسلام كه بتوانند آتش افروزي ميكنند و با بهانههاي گوناگون مذهبي و قومي و حزبي و غيره مسلمانان را به صف آرايي در برابر يكديگر و برادركشي تحريك مينمايند. مسلمانان نبايد به آنها در اين هدف ننگين و خطرناك كمك كنند. علماي محترم اهل تسنن فاجعهي سامراء را محكوم كنند و صريحا بيزاري خود را از مرتكبان آن ابراز نمايند و علماي محترم شيعه، پيروان اهل بيت عليهم السلام را به خويشتنداري دعوت كنند و همهي علماء و بزرگان روحاني جهان اسلام پيروان خود را به همدلي با برادران خود و رعايت احساسات مذهبي هر فرقه سفارش نمايند.
اينجانب اين مصيبت بزرگ و ساير مصائب مسلمين را به حضرت بقيهالله ارواحناه فداه تسليت عرض ميكنم.
خداوند شر مستكبران ظالم و كافر را از سر ملتهاي مسلمان برطرف نمايد.
والسلام علي عباداللهالصالحين
سيد علي خامنهاي
۲۴خرداد ماه ۱۳۸۶
ارسال شده توسط Ali Alamuti علی الموتی در پنجشنبه, خرداد ۲۴, ۱۳۸۶
Iran protest at UK Queen's party
By Frances Harrison BBC News, Tehran |
Demonstrators have thrown paint and eggs at the UK embassy in Tehran to try to prevent an annual party in honour of Queen Elizabeth II's birthday.
They said any Iranian guests who tried to attend the party were dirty traitors willing to sell out their country.
The protesters also called for the expulsion of the ambassador and relations to be cut off.
Police beat back demonstrators as they tried to block the mission's side entrance to stop guests from entering.
This is the first time protesters have tried to sabotage an embassy reception like this, and it stems from a desire to stop Iranians having contacts with foreigners.
'England's servants'
"The British embassy should be shut down" and "Death to England, down with the den of spies," the demonstrators shouted.
All this as 1,500 guests were invited for the biggest diplomatic reception of the year at the embassy.
Islamic students in black shirts pelted the front gate of the building with bags filled with coloured paint, tomatoes and eggs.
"Shame on you, servants of the English," they chanted.
They called the guests dirty Iranians willing to eat the birthday cake of the queen of lies and corruption.
The women demonstrators screamed as the riot police pushed and shoved them to try to make them leave.
The police chased away journalists as they did not want to be seen beating their own people to defend a foreign embassy.
Some diplomatic cars turned back as they saw how volatile the situation was.
At least one vehicle was attacked, and many guests gave up trying to go to the party after getting stuck in traffic.
A couple of hundred determined guests did make it inside the compound.
But the intention was to intimidate Iranians from attending.
This comes as Iran's minister of intelligence recently warned Iranians not to give interviews or information to foreigners, and a number of Iranian-Americans have been jailed on suspicion of spying.
Queen Elizabeth II was born on 21 April 1926, but official celebrations to mark her birthday are held in June.برچسبها: iran, uk ارسال شده توسط Ali Alamuti علی الموتی در پنجشنبه, خرداد ۲۴, ۱۳۸۶
احمدی نژاد در زادگاهش: چطور ميتوان جلوي قلدري كه شيلنگ 8 اینچ به بيتالمال وصل كرده راگرفت؟
رييسجمهور در جمع مردم گرمسار گفت: وقتي من وارد اين شهر شدم از من پرسيدند چه احساسي داري؟ من نميتوانم احساس خود را بيان كنم. آدم وقتي به خانه خود ميآيد احساس برگشت يك ماهي به آب يا اقيانوس دارد كه قابل وصف نيست.
محمود احمدينژاد در ادامه بيان كرد: كسي از من درباره شهر گرمسار پرسيد و من گفتم من يكي از كوچكترينهاي گرمسار و از بچههاي دهاتهاي گرمسار هستم و اگر خود مرد گرمسار را ببينيد چه ميگوييد. گرمسار فضاي پاكي، محبت، سختكوشي، ايستادگي، پايبندي به پاكيها، ارزشها و خوبيهاست. 300 شهيد اين شهر سند زنده بزرگواري و عظمت مردم اين شهرستان و ايستادگي آنها براي آرمان و ايمان الهي است.
رييسجمهور در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به نشست برخي قدرتهاي بزرگ براي صدور بيانيه عليه سخنان اخير احمدينژاد در انتقاد از اسراييل گفت: امروز نشستهاند و بحث و بررسي كردهاند كه عليه احمدينژاد بيانيه بدهيم به دليل اينكه گفته چرا مردم فلسطين را ميكشيد. اين حرف همه ملتها و ملت ايران است كه از شما به خاطر بيعدالتيهايتان متنفر هستند. خيال ميكنيد اگر بيانيه دهيد چه اتفاقي ميافتد؟ من كه يك فرد كوچكم. اينجا (گرمسار) ميليونها و صدها هزار آدم مجاهد وجود دارد. اصلا در مقابل تهديدهاي شما نيازي نيست كه ملت ايران به صحنه بيايد هر طور طراحي كنيد مردم گرمسار فتنههاي شما را متلاشي خواهد كرد.
رييسجمهور گفت: برخي بهانههاي ديگر ميآورند و ميگويند عدالت خيلي سخت است و ما زورمان نميرسد. چطور از دهان اين قلدري كه شيلنگ 8 اينچ به بيتالمال وصل كرده و با يك پمپ و برق سه فاز ميمكد و به حساب و به جيب خود ميريزد و بستگان خود را متنفع ميكند، چهطور جلوي او را ميگيريد؟ او با تو برخورد ميكند پس ول كن، سكوت كن. من ميگويم خدا ميفرمايد ما به اندازه توان تلاش كنيم خداوند بركت ميدهد.
وي افزود: بعضي به ما نصيحت ميكنند كه فلاني چرا جلوي اين قلدرها ايستادهاي فشار ميآورند و عليه تو طراحي ميكنند كمي كوتاه بيا، كمي لبخند بزن، كمي هم كف دست آنها بگذار. پاسخ من روشن است. مردم به من راي دادند كه دست اين قلدرها را از بيتالمال قطع كنم و اگر بنا باشد در مقابل تبعيض ساكت شوم اين مسووليت يك ريال هم براي من ارزش ندارد. من اگر لباس سوپوري بپوشم و شهر شما را جارو بزنم صدها برابر برايم عزيزتر است تا اينكه سكوت كنم.
برچسبها: ahmadinejad ارسال شده توسط Ali Alamuti علی الموتی در پنجشنبه, خرداد ۲۴, ۱۳۸۶
از وبسایت انصار حزب الله : رانتخواری باجناقها در شهرداری تهران
بعد از استخدام همسر قاليباف، پسر قاليباف، دختر قاليباف و دو باجناق قاليباف يعني محسن بهرامي و سردار نوريان در شهرداري، نوريان به همراه نیروهایی که از ناجا با خود به شهرداری آورده است؛ نظیر سرهنگ روزبهانی، ملکی و شهلایی اقدام به تأسیس موسسهای غیرانتفاعی به نام مهر خاورگستر کردهاند که ... |
رانتخواری باجناقها در شهرداری تهران |
هنوز زمان زیادی از انتخاب باقر قالیباف برای دور دوم شهرداری تهران نگذشته است که حضور خانواده و بستگان وی در این مجموعه ابعاد تازهای یافته است. به گزارش سایت خبری تحلیلی دیدار، باقر قالیباف در دور اول شهرداری از همان ابتدا همسر خود را به عنوان مشاور و مدیرکل امور بانوان شهرداری تهران برگزید و دختر خويش را به مشاورت مادر منصوب کرد. همچنین الیاس قالیباف پسر ایشان هم مسؤول امور مشاوران جوان شهردار بود تا شهرداري تهران به صورت خانوادگی اداره شود. این گزارش حاکی است: اما این خانوادهسالاری تنها به وابستگان درجهي اول قالیباف محدود نبود، چه در اقدامی دیگر باجناقها نیز وارد این عرصه شدند. محسن بهرامی باجناق قالیباف که در انتخابات ریاستجمهوری سخنگوی ستاد و رئیس ستاد استان تهران وی بود به عنوان رئیس گروه مشاوران شهردار و نوریان دیگر باجناق وی به سمت معاون اجتماعی منصوب شدند. این چنین بود که در دور اول همهي اعضای خانواده و بستگان از این خوان گسترده بیبهره نماندند. اما پس از تثبیت قالیباف در پست شهرداری، گویا باید شاهد اتفاقات تازه و البته کمی خطرناک از این خانواده باشیم. دیدار می نویسد: در جدیدترین اقدام سردار نوریان (باجناق قالیباف) به همراه نیروهایی که از ناجا با خود به شهرداری آورده است نظیر سرهنگ روزبهانی، ملکی و شهلایی اقدام به تأسیس موسسهای غیرانتفاعی به نام مهر خاورگستر کردهاند که مدیریت آن برعهده شهرایی است. براساس تصمیم گرفته شده و در لوای شعار خصوصیسازی قرار است موسسه مهرخاورگستر مسؤولیت کلیهي امور آسیبهای اجتماعی را برعهده گیرد. این امور شامل زنان آسیبدیده، زنان سرپرست خانوار، گرمخانهها، جمعآوری معتادان و متکدیان و ... است. براساس بودجهي مصوب شهرداری تهران، ادارهي کل امور آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران دارای بودجهای معادل 60 میلیارد ريال است. همچنین این اداره کل دارای 350 نیرو فعال بوده که در دو ماه گذشته حقوق دریافت نکردهاند. از سوی دیگر به دلیل تصمیم به انتقال این مجموعه به موسسه خودساخته مدیران شهرداری، در چند ماه گذشته کلیهي مطالبات پرسنل، مراکز درمانی و اماکن مختلف از ادارهي کل آسیبهای اجتماعی معوق مانده و در نتیجه معتادان و متکدیان جمعآوری شده در شرایط بحرانی به سر میبرند که هر لحظه احتمال وقوع یک فاجعهي انسانی را رقم میزند. براساس اطلاعات دریافتی، تاکنون چندین جلسه برای انجام امور این واگذاری برگزار شده است ولی به دلیل بروز هرگونه واکنش از سوی نیروهای اصولگرای شورای شهر یا دیگر نهادهای ذیربط، کلیه متولیان امر از سخن گفتن در این باره منع شدهاند. دیدار در این باره مینویسد: تجربه تلخ واگذاری امور آسیبدیدگان اجتماعی به ویژه زنان به موسساتی نظیر مهرخاورگستر پیش از اين در خانه سبز کرج رخ داده است که با وجود تصدی برخی افراد به اصطلاح موثق در آن موسسه نهایتا به بروز سوءاستفادههای جنسی از زنان آسیبدیده تحت نظارت منجر شد. لذا لازم است نهادهایی نظیر شورای اسلامی شهر تهران، وزارت کشور و .... بیش از پیش بر چنین اقدامات بیضابطه در شهرداری تهران نظارت کنند و مانع از بيكاري صدها نفر از كاركنان شهرداري تهران شوند. |
برچسبها: ansarnews ارسال شده توسط Ali Alamuti علی الموتی در پنجشنبه, خرداد ۲۴, ۱۳۸۶
اراذل سیاست به قلم فاطمه رجبی همسر علامحسین الهام سخنگوی دولت
فاطمه رجبي - واقعيت آن است كه هاشمي رفسنجاني، سردمدار معركهي ديكتاتوري، "حزبگرايي"، "خويشاوندسالاري"، "رانتخواري"، "تحريفگري در مباني قرآني"، "حريمشكني اصول و ارزشهاي انقلاب"، "دروغپردازي تاريخي تا مرز نسبت دادن مطالب واهي به حضرت امام سلامالله عليه" و "خودكامگي و مردمستيزي" بوده و هست. "هاشمي و دخترش فائزه" معركهگردان حريمشكني در احكام شريعت بودند. پدر و دختري همراه و همگام در تعرض به شريعت. پدر در خطبههاي نمازجمعه به جرح و تعديل احكام الهي ميپرداخت و دختر، مجري عملي آن ميشد. اين جنگ جمل به پا شده عليه "شريعت" را ... |
اراذل سياست |
شنيدم كه سايت "هاشمي رفسنجاني" يعني وابسته به مجمع تشخيص مصلحت "آفتاب" به رياست "حسن روحاني" در پي 2 سال تخريب و هتاكي و ترور انديشه و شخصيت اينجانب، دست به شاه-كار جديدي زده است. و شنيدم اين شاه-كارِ برخاسته از انديشه و عمل ديكتاتورانهي هاشمي و روحاني عبارت از هجونامهي تحت عنوان "اراذل سياست" است كه چند روز پيدرپي با عكس بنده، در صفحهي سياه كارنامهي مافيايي اين گروه جاي داده شده. طبق روال گذشته، نميخواستم به عناصر مافيايي، اين مزدوران اژدهاي هفتسر كه بر "ثروت و قدرت" ملي چنبره زده، و خون ملت را ميمكند و براي بيگانگان خوشرقصي مينمايند، پاسخ دهم. اما اصرار دوستان – يعني حزب الله آگاه و هميشه متنفر و بيذار از هاشمي و روحاني و خاتمي و همپالكيهايشان – سبب گرديد اين مطلب را بنگارم. با اين وجود "سران مافيا" را حقيرتر از آن ميدانم كه قلم خود را خطاب به آنها كه "دستور دهندگان" و "حقوق دهندگان" به اين "مزدوران" هستند به نوشتن وادارم. ولي يك راهكار براي دلجويي هواداران حزباللهي در سراسر كشور به ذهنم رسيد و آن اين كه با وصف مصاديق رذيلتها، اراذل واقعي سياسي را معرفي كنم و قضاوت را به خوانندگان آگاه، اعم از مخالف و موافق واگذارم كه آيا "تعهد و دينمداري"، "آزادگي و آزادانديشي"، و "شجاعت تعرض به حريم مافياي هولناك قدرت و ثروت"، رذالت است، يا "دزدي و غارتگري"، "جاسوسي و خيانت"، "رشوهخواري و حريمشكني"، "دورهگري و مفتخواري"، "مردمستيزي و دينسوزي"، "تحريف قرآن كريم و فرقهسازي"، "خودبزرگبيني بيمارگونه و تشنگي براي قدرت تا حد مرگ" و ... واقعيت آن است كه هاشمي رفسنجاني، سردمدار معركهي ديكتاتوري، "حزبگرايي"، "خويشاوندسالاري"، "رانتخواري"، "تحريفگري در مباني قرآني"، "حريمشكني اصول و ارزشهاي انقلاب"، "دروغپردازي تاريخي تا مرز نسبت دادن مطالب واهي به حضرت امام سلامالله عليه" و "خودكامگي و مردمستيزي" بوده و هست. "هاشمي و دخترش فائزه" معركهگردان حريمشكني در احكام شريعت بودند. پدر و دختري همراه و همگام در تعرض به شريعت. پدر در خطبههاي نمازجمعه به جرح و تعديل احكام الهي ميپرداخت و دختر، مجري عملي آن ميشد. اين جنگ جمل به پا شده عليه "شريعت" را به تازگي روزنامهي اعتماد، "وفاداري پدر و دختر در ساختارشكني"، خوانده و براي آنها مدحها و ستايش بسيار نوشته است. امروز نيز هاشمي با دخالت نابهجا در فقه درصدد وارد كردن ضربههايي ديگر است. غارتگري بيتالمال و انباشت ثروت بيكران خاندان هاشمي را حتي ميتوان از فرزندان تازه به زبان آمده اين مملكت شنيد. طرفداران دانشگاه آزاديِ هاشمي در تبليغات انتخابات نهم كه در دانشگاه آزاد برپا شد، در تاييد افاضات "قدرتالله عليخاني" و ديگر اجيرشدگان، با گفتن "اكبر ش..." او را ميستودند. فيلم اين رذالتهاي سياسي در دست همگان است. دفاع هاشمي از بدحجابي و اخلاقستيزي در دانشگاه آزاد، فيلم تبليغاتي فضاحتبار و خلاف شرع او، سفرهاي خانوادگي به كيش با هواپيمايي اختصاصي و جمعيت دهها نفره با هزينهي ؟؟! نمادهاي بارز رذيلتهاست. از سوي ديگر بايد چند نوبت محكوميت رشوهدهندهي خارجي به "مهدي هاشمي" يكي از فرزندان برومند هاشمي رفسنجاني را ديد كه از دهها ميليارد تومان يا دلار بالاتر است و اين مسأله رسوايي بيش از پيش براي هاشمي در جهان به بار آورده است. البته "آيتالله سازي" روزنامهي جمهوري – كارگزار اين قيصر – و سريالآفريني صدا و سيماي ضرغامي، و همياري فداكارنهي اصلاحطلبان و "راستهاي ناراست" بر اين بيآبرويي در داخل سرپوش گذارده شده است. "محسن هاشمي" يكي ديگر از فرزندان برومند هاشمي، با تحصيلات تخصصي و بالا !! پس از سالها مديريت در مجموعهي كرباسچي، از صدقهسر نظامي مستعفي وابسته به هاشمي – قاليباف – بار ديگر بر "متروي تهران" چنبره زد تا "بنياد باران خاتمي" را از بيتالمال باراني كند! اين يك نمونه از مسايل افشاء شده در متروي تهران است. ادبيات اين فرزند سرافراز هاشمي در ميزگرد دانشگاه صنعتي شريف در سال گذشته نشاندهندهي مباني سياسي، فكري، تربيتي و عملي اين خاندان بزرگ است. "فاطمه هاشمي" كه با داشتن مدرك بالا و تخصصي !! از پرتو پدر، رياست انجمن بيماريهاي خاص را ساليان دراز بر عهده دارد، متهم است كه اموال ... ؟! يك مورد آن مربوط به 300 خانه در "واوان" بود كه در آغاز به كار خاتمي، بيماران هموفيلي براي احقاق حق خود تجمع كردند، و البته آنچه در پيرامون هاشمي و خاندانش به جايي نرسد، فرياد است. هاشمي پس از شكست مفتضحانه، و اخراج از سوي مردم دينمدار و انقلابي در انتخابات نهم، عنان از كف داده است. "ولايت فقيه را مطرود" ميخواند، با "ولايت اميرمؤمنان عليهالسلام" درگير ميشود، "قرآن جديد" نازل ميكند و در آن "حق الهي حكومت" را به "مردم" وا مي"گذارد و آيات "جهاد" و "شهادت" و "مبارزه با فتنه" را حذف مينمايد، و اين يعني يك "فتنهگري كامل و بدعتگزارانهي آخرالزماني" و نمونههايي از رذالتهاي سياسي! "هاشمي" مطرود ملت به هر دري ميزند. دانشگاه آزاد – منبع مالي سياسي عظيم او برايش سفره پهن ميكند، يا در "قزوين" يا در "نوق" كه بايد در "بوق" هم بشود. اين "بوق" روزنامهي قيصر – جمهوري – است كه با تيتر خود هاشمي را با آيت الله خواندن زنده ميكند. اما نميداند اين كژ راهه به مقصود نخواهد رسيد. "هاشمي" در "نوق" و "انار"، از سوي شوهرخواهر و پسرعمو و شريك مافيائيش استقبال ميشود. در "شهابيه" منطقهي ييلاقي كرمان، لنگر مياندازد كه البته "منطقهي مرعشيها" ست. يعني ملك طلق مافيايي خاندان هاشمي. منطقهاي كه امكانات تفريحي و ورزشي بسيار دارد. و نيز در "عليآباد سادات" مربوط به "حسين مرعشي" اقوام و برخي روحانيون را به حضور ميپذيرد، با انواع غذاهاي رنگارنگ و يك ابتكار مهم "رذيلانه"! و آن اين كه كارتهاي استقبال از هاشمي با تقسيمبندي مردم به ايستادن يا نشستن در رديف 1 و 2 پخش ميشود. آيا اين نحوه رفتار با مردم نمونهاي از رفتار "شاهنشاهي مردمستيز" نيست؟ اين گوشهاي از سفر استاني هاشمي است كه براي رقابت كينهتوزانه با احمدينژاد و كسب آبرو براي خود حريصانه بدان ميپردازد. حزب تغيير ايدئولوژي دادهي كارگزاران، مولود پليد هاشمي به سردمداري دخترش فائزه و برادر خانمش – مرعشي – و مديران لايقي چون كرباسچي – غارتگر بيتالمال – با منابع مالي مافيايي كه اين خاندان را براي هميشه بر گردهي مردم سوار نگهدارد، نيز از رذايل سياسي مشهود است. حزبي كه منفورترين چهرهها را در خود دارد، و پستترين راهكارهاي سياسي را دنبال ميكند. البته پيشتر مسيح مهاجري و عطاء ... مهاجراني تؤامان در راستاي "جاودانه سازي و سواري هاشمي و خانواده اش بر گردهي ملت، جانفشانيها كردند و در سال 76 خواهان "تغيير قانون اساسي" شدند تا "هاشمي مادام العمر" رئيسجمهور – و به عبارت روشنتر شاه – شود. خاتمي با هشت سال دينستيزي و فرهنگسوزي اصلاحطلبانه، و گردآوري عناصر پليد "دگرانديش" و "كژانديش" يعني همان "منافقان و مرتدان و ملحدين" امروز سردمداري "بنياد باران" را دارد. درست است كه مافياي قدرت و ثروت با حلقههاي در هم تنيده "ثروت ملي" را به يغما بردهاند و امروز نيز نمونهاي چون شاه-كار محسن هاشمي كمكرسان خاتمي است. اما دورهگرديهاي او به امريكا و انگليس و ... كه جز گردن كجكردن ظاهرا براي گرفتن يك "شال قرمز" نيست، و تعظيم و تكريمي براي قرباني كردن اسلام ناب در زير پاي جنايتكاران دمكرات و حقوق بشري است، هزينههاي سرسامآوري دارد. اين هزينهها از عهدهي "بنياد باران" كه مخارج تخريبات عليه اسلام و نظام اسلامي را بر عهده دارد، بر نميآيد بنابراين، "رذيلت سياسي" را بايد در منابع نامعلوم اين هزينهها علاوه بر محتواي كار خاتمي جست. او كه خصمانه و با عصبيت ويژه دولت خود را با برنامهترين دولتها و انتخاب خود را آزادترين انتخابها ميداند و البته مردم را بسيار ميخنداند! و ديگر حزب مشاركت مولود نامبارك دولت خاتمي با سردمداري برادرش كه متخصص اورولوژي؟! است و يك سياستمدار تمام عيار اصلاحطلب! كدام مسأله "رذيلت" در عرصهي سياست و ديانت است؟ آيا اين كه محمدرضا خاتمي در يزد بغض و كينهي از دست دادن موقعيت "مافياي قدرت و ثروت" را اينگونه بيان كند كه: "دولت و مجلس بعدي، دولت و مجلس نجات ملي خواهد بود" آيا اين بيان معناي "رذيلت" و "سلطنتطلبي محض، و برافراشتن پرچم سپهبدهاي جنايتكار پهلوي در امريكا و انگليس عليه نظام اسلامي ميباشد، يا بيان افشاگر اين رسواييها؟! حزب مشاركتي كه به مقابله امام عصر عجلالله تعالي فرجه الشريف، پيامبر اكرم صليالله عليه و آله و سلم، فاطمه زهرا سلام الله عليها، و حسين بن علي عليهما السلام و ... برخاست و اين نكتهي آخر البته با جوانمردي حزب الله واقعي پاسخ داده شد. حزب مشاركتي كه هر پليدي را دنبال كرد، اعم از "فرهنگسوزي" تا "استقلالستيزي". آيا بيانيه اين حزبِ محمد خاتمي، در مخالفت با "حق هستهاي ايران" نمونهاي از هولناكترين "رذايل سياسي" را به نمايش نميگذارد؟ چه انتظاري بايد داشت از اصلاحطلبي برانداز كه "محمد خاتمي" رئيس آن، "دين و عدالت" را در برابر "آزادي فحشا و فساد و دينسوزي مشروطهگرايانه" محكوم به شكست ميداند. بالاخره بايد پرسيد: آيا هاشمي و خاتمي با دختران هميشه در رفت و آمد به فرنگشان، فضيلتها را در سياست عرضه ميكنند يا پليدترين رذيلتها را؟! واقعاً اين دختران روحاني! با كدام بها و بهانه در فرنگ به سر ميبرند؟ تحصيل؟ با كدام بودجه و منبع مالي؟ سياست با كدام جايگاه و موقعيت؟ عكسهاي خاتمي در دوران رياستجمهوري با خبرنگاران زن در مبتذلترين پوششها و دو فيلم منتشر شدهي اخيرش در فشار بازوي دختر جوان در ايران و دستدادن خاتمي با زنان در ايتاليا اگر رذيلت كامل نيست، چه معنايي دارد؟ حسن روحاني گردانندهي سايت آفتاب با ويژگي داشتن مدرك دكتراي مكاتبهاي ولي قطعا بدون تحصيل از غرب، يك روحاني فاقد روحانيت است. وي سازندهي مرز بين انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي و ارايهدهندهي ريزترين مسايل هستهاي ايران در قالب پيشنهاد به مطبوعات غربي و رئيس تيم مذاكرهكنندهي سابق و مبتكر بزرگ ذلتپذيري تعطيل 3 سالهي تاسيسات هستهاي ايران است. حسن روحاني تهاجمكنندهي كارشناسانه به سياستهاي عزتمند و كارشناسانه و افتخارآفرين هستهاي دولت نهم، در راستاي اهداف بيگانگان است! حسن روحاني رئيس تيمي است كه عضو ارشدش – موسويان – با اتهامات امنيتي دستگير شده است. با اين مشتي از خروار آيا رذيلتها در سياست و ديانت، جامعه و جهان، در 2 سال گذشته بيش از پيش شناخته نشدهاند. بنابراين سردمداران حاكميت 16 ساله سازندگي و اصلاحات كه متاسفانه با لباس روحاني "رذيلتسالاري" را در عرصههاي مختلف "تئوريپردازي" عملي كرده و اكنون نيز ادامه ميدهند، اينك با به صدا در آمدن زنگ رسواييشان در رويارويي با طرد و قهر از سوي قاطبهي ملت، به منظور حفظ قدرت و ثروت مافيايي و استمرار فساد فرهنگي و رذيلتسالار گذشته به اجير كردن مزدوران "قلمي" پرداختهاند، اما ملت خداجوي و فهيم، رذيلتها و اراذل خانوادگي را در عرصهي سياست و فرهنگ و اقتصاد اين كشور به خوبي شناخته است. به همين جهت افشاگريهاي اينجانب را پيرامون مسايل مذكور استقبال ميكند.
فاطمه رجبي |
برچسبها: ansarnews ارسال شده توسط Ali Alamuti علی الموتی در پنجشنبه, خرداد ۲۴, ۱۳۸۶
Outspoken Political Scientist Denied Tenure at DePaul
By PATRICIA COHEN
Norman Finkelstein, the political scientist whose bid for a permanent position at DePaul University stirred up charges of anti-Semitism, personal vendettas and outside interference in the hiring process, was informed Friday that he had been denied tenure by the university.
Mr. Finkelstein said he clearly “met the publishing standards and the teaching standards required for tenure” and that DePaul’s decision was based on “transparently political grounds” and an “egregious violation” of academic freedom.
DePaul’s political science department had voted to award Mr. Finkelstein tenure, but the University Board on Promotion and Tenure rejected his bid. DePaul’s president, the Rev. Dennis H. Holtschneider, upheld that decision. In a letter to Mr. Finkelstein, Father Holtschneider wrote that Mr. Finkelstein is an excellent teacher and a nationally recognized public intellectual but does not “honor the obligation” to “respect and defend the free inquiry of associates.”
Mr. Finkelstein’s work, accusing Jews of exploiting the Holocaust for monetary gain and attacking Israel for oppressing the Palestinians, has made Mr. Finkelstein many enemies over the years. One of the most dogged has been Alan Dershowitz, the attorney and Harvard law professor whose impassioned defense of Israel has led to frequent and often venomous conflicts with Mr. Finkelstein.
In a full-court press against Mr. Finkelstein, Mr. Dershowitz lobbied professors, alumni and the administration of DePaul, a Roman Catholic university in Chicago, to deny him tenure. Many faculty members at DePaul and elsewhere decried what they called Mr. Dershowitz’s heavy-handed tactics.
Sounding resigned, Mr. Finkelstein said of DePaul, “Rationally, it has to deny me tenure.”
“Any time I wrote or spoke would evoke another hysterical response and would be costly for them,” he said, referring to the college’s fund-raising efforts.
In a statement Father Holtschneider said the outside attention paid to Mr. Finkelstein’s bid for tenure “was unwelcome and inappropriate and had no impact on either the process or the outcome of this case.” He added: “Some will consider this decision in the context of academic freedom. In fact academic freedom is alive and well at DePaul.”
It is no surprise that Mr. Dershowitz was delighted. “It was plainly the right decision,” he said.
Mr. Finkelstein said he plans to leave Chicago for New York. "Teaching is in my bones. I love to teach," he said, but he added that as a result of this "blacklisting, I will be barred from ever entering a college classroom again."
Nonetheless, any temptation to "indulge in a bout of self-pity," he said, was halted by thinking of his parents, who survived the Warsaw ghetto and the Nazi death camps while the rest of his relatives were exterminated. "They survived," he said. "I'll survive."
برچسبها: israel, us ارسال شده توسط Ali Alamuti علی الموتی در پنجشنبه, خرداد ۲۴, ۱۳۸۶